اینجا دربارهی فیلم، کتاب و تجربههامون صحبت میکنیم. به لیستها سر بزنید 📚🌻
1. وینسنت vincent1982
سلام امیدوارم خوب باشید و پاییز خوبی رو بگذرونید?
- تیم این خود تویی
این حرفیه که خیلی ها بعد از دیدن وینسنت به کارگردانش گفتن
اگر انیمیشن رو ندیدید این لینک نسخه ی با کیفیت و زیرنویس چسبیده انیمیشن .
Vincent
سال ساخت : ۱۹۸۲
کمپانی سازنده : دیزنی
امتیاز imdb انیمیشن : ۸.۳
امتیاز من : ۹
کارگردان و فیلمنامه نویس : تیم برتون
زمان : ۶ دقیقه
درجه سنی : G
جوایز : دو جایزه در شیکاگو و جایزه ی منتقدان جشنواره فیلم انسی در فرانسه
انیمیشن درباره ی پسریه به اسم وینسنت مالوی، پسری با تخیل قوی که آرزو داره وینسنت پرایس بشه.
حالا قبل از اینکه جلوتر بریم باید با دو نفر آشناتون کنم
ایشون وینسنت پرایسه ، بازیگری که توی چندتا از اقتباس های ساخته شده از روی داستان های ادگار آلنپو بازی کرده و صدای نافذ و خوبی هم داره ، در واقع گویندهی انیمیشن وینسنت هم همین آقای وینسنت پرایسه.
نفر دوم هم نویسنده ی ژانر وحشت و جنایی ، ادگار آلنپوعه . کارهای آلن پو در قالب شعر یا داستانکوتاه هستن و یک حالت ترسناک و رازآلود دارن و اینم بگم که "کلاغ"(raven) یکی از معروف ترین اشعار آلن پوعه.
حالا دیگه برگردیم به وینسنت
ماجرای ساخت
اون موقع ها یعنی حوالی ۱۹۸۰ تیم برتون به عنوان هنرمند مفهومی توی دیزنی کار میکرد و توی دوره ای که وضع شرکت تعریفی نداشت برای انیمیشن های بقیه (درواقع ایده های بقیه) باید اتود میزد و آرت ها رو میکشید . اما از کارش راضی نبود . خودش میگه "فقط اونقدری کار میکردم که اخراجم نکنند ، اساساً همهی ایدههای خلاقانه ای که در طی ده سال در ذهن من شکل گرفته بود ، در اون مدت بیرون ریختم و وقتی هیچ کدوم از اونها استفاده نشد ، یک جورهایی برام جالب بود . احساس یک شاهزاده گرفتار رو داشتم . از نظر هایی زندگی خوبی بود ، میتونستم هرچی دوست دارم بکشم ، ولی این مثل کار کردن در محیطی بسته بود که نور روز به هیچ عنوان در اون دیده نمیشد. "
بعد از یکی دو سال تیم برتون تصمیم گرفت شرکت رو ترک کنه ، اون موقع دو نفر از همکار های بالا دستی تیم(برتون) که نقاشی ها و استعداد منحصربهفردش رو دیده بودن و میدونستن دیزنی جای خوبی برای پرورش این استعداد متفاوتی که داره نیست ، ۶۰.۰۰۰ دلار بهش دادن تا وینسنت رو بسازه ، و این شروع دنیای تیم برتون بود.
و شروع شد
تیم برتون شعر موزون و جذاب وینسنت رو خودش به سبک شاعر محبوبش دکتر سوس نوشت تا در قالب کتابکودک چاپش کنه . اما بعد نظرش تغییر کرد و اون رو در قالب یک انیمیشن کوتاه با عکس برداری تک فریم ساخت. خودش میگه "دوست داشتم این شیوه رو به کار ببرم چون احساس میکردم جاذبه ای در اون شکل سهبعدی وجود داره که قصه رو حقیقی تر جلوه میده"
نتیجه ی دوماه کار یک گروه چندنفره که خود تیم هم جزوش بود شد یک انیمشین شش دقیقه ای سیاه و سفید که خیلی با کارهای دیگه ی دیزنی فرق داشت .
شروع وینسنت
انیمیشن با ورود یک گربه سیاه لاغر به اتاق یک پسر بچه آغاز میشه (من رو یاد گربه ی کورالین انداخت) و بعد ما خیلی زود شعر زیبای تیم برتون رو با صدای جذاب آقای پرایس میشنویم که شروع میکنه به معرفی وینسنتهفتساله ، پسری مودب ، متفکر و دوستداشتنی که داره فولوت میزنه ،لحظه ای بعد اما فولوت به سیگاربدل میشه، شعر کمی فراتر میره و ما دنیا رو از دریچه ی چشمان وینسنت میبینیم و میفهمیم تخیل قویی داره و میخواد وینسنت پرایس بشه . تصوراتی که با باز شدن در و خروجش از اتاق محو میشن!
به نظر من شروع خوب و خلاقانه ای بود و اتلاف وقتی نداشت
چهره ها نمادی از دنیای اصلی
بعد از خروج از اتاق ما چهره ی خواهر وینسنت و سگشون رو میبنیم . در طول داستان وقتی وینسنت بیشتر در دنیای فانتزیش غرق میشه ، افراد دنیای واقعی چهرشون رو از دست میدن و برعکس ، ما افرادی که در تخیلوینسنت هستند رو با چهره هایی دقیق میبینیم . انگار وینسنت باور میکنه که تخیلش واقعیه و این دنیای حقیقیه که توهم و خیاله ، شاید هم این نشونه ی بیتوجهی وینسنت به دنیای واقعی باشه. نظر شما چیه؟
تغذیه تخیل
وینسنت توی این دنیا میتونه هر کاری بکنه! سیگار بکشه ،سگ زامبی بسازه و همسری زیبا داشته باشه . اما این تخیل از کجا تغذیه میشه ؟خود انیمیشن میگه کتاب های ادگار الن پو ، کتاب هایی که خیلی هم برای کودکان مناسب نیستن
جالب اینجاست که خود تیم هم توی دوران کودکیش آلنپو میخونده ، فیلم ترسناک میدیده و وینسنت پرایس رو دوست داشته. یه جورایی انگار وینسنت خود تیمبرتونه.
واکنش خانواده
واکنش خانواده { اطرافیان} چیه؟ شماتت ، یاد اوری اینکه این تخیله و تو باید مثل بقیه بچه های هفت ساله بری بیرون و بازی کنی . به نظر من این هم یک ارجاع دیگست به خود تیم برتون . ده سال ایده پردازی و حدود دو سال کار توی دیزنی به پروزه های خیلی کمی منتهی شدن که همون ها هم دلخواه و سلیقه ی خودش نبودن .چرا ؟ چون تخیل و دید تیم با بقیه تفاوت زیادی داشت و دیگران چون جهانش رو درک نمیکردن غلط میدونستن و تیم کنار گذاشته میشد .
وحشت نهایی
داستان جلو میره و وینسنت ، شخصیت جدیدش رو باور میکنه و از جایی به بعد تمایز دو دنیا براش سخت میشه جمله ی "برو توی اتاقت" از نظرش "تا همیشه توی قلعت بمون" میشه . اون حتی زمان رو هم جور دیگه ای زندگی میکنه .
در نهایت میرسیم به جایی که خود وینسنت هم از این جهان تخیلی میترسه ،و این شاید یک ارجاع دیگه به شرایط تیم و خب خیلی از ما باشه .وقتی خودمون هم از تخیل و افکارمون وحشت میکنیم .
کلاغ ، اوج داستان
پایان انیمیشن عجیب، گنگ و شکه کنندست، وینسنت روی زمین میوفته و بخشی از شعر "کلاغ" اثر ادگار آلنپو رو میخونه . راستش من هنوز نتونستم تحلیل دقیقی براش بنویسم ، خیلی برداشت ها دارم ،که چند روز دیگه براتون مینویسم.
خود تیم میگه "کارکنان دیزنی تصور میکردن در صحنه ی اخر وینسنت مرده .اما چه کسی میتونه بگه که اون مرده یا در دنیای رویای خودش غرق شده ؟ اونها انتظار پایان خوب و خوش داشتند ، اینکه پدرش بیاد و بگه :میخوایم بریم مسابقه فوتبال یا بیسبال. این اولین برخورد من با "بیماری" پایان خوش بود."
در واقع دیزنی از وینسنت راضی بود ولی یه جورایی انگار ازش خجالت میکشید و نمیدونسنت باهاش چیکار کنه وینسنت یک فیلم پنج دقیقه ای بود اون هم در اون وضع عجیب شرکت.
انیمیشن با این جملات تموم میشه
AND MY SOUL FROM OUT THAT SHADOW THAT LIES FLOTING ON THE FLOOR
SHALL BE LIFTED _ NEVERMORE.
و روح من که بیرون آن سایه روی زمین شناور است، برخواهد خواست ؟ هرگز
میدونم متن طولانی شد ، این انیمیشن کوتاه نکات مهم زیادی داشت و من سعی کردم تا حد امکان خلاصه کنم.
شما وینسنت رو چطور ارزیابی کردید ؟ دوستش داشتید؟ به نظرتون چه حرفی میخواست بزنه؟
خصوصادرباره ی بخش پایانی دوست دارم نظر شما رو هم بدونم ???
پ.ن: من این پست رو با استفاده از منابع مختلف ولی در نهایت براساس تحلیل ها و برداشت های خودم نوشتم .?
۲۲مهر ۱۴۰۰
مطلبی دیگر از این انتشارات
بهترین فیلم های اما واتسون - Emma Watson
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی کتاب بریت ماری اینجا بود.
مطلبی دیگر از این انتشارات
سیاه چاله و اژدها