مشاور اقتصادی و اجرایی صنایع و معادن، استاد دانشگاه، عضو هیئت مدیره بنیاد ملی نخبگان , معاونت اجرایی شرکت پردیس
همه باهوش هستند ، حتی شما ....
کلاس پنجم دبستانتان را به خاطر میآورید؟ یادتان هست لقب باهوشترین فرد کلاس توسط معلمها و اولیا به چه کسی داده میشد؟ شخصی که بالاترین نمره درس ریاضی را داشت، درست میگویم؟! حدود ۱۰ سال پیش از نظر پدر و مادرها بچههایی باهوش بودند که ریاضیشان خوب بود و یا کسانی که در مدارس نمونه دولتی و تیزهوشان قبول میشدند اما این دید کاملا اشتباه میباشد. چون این افراد به احتمال زیاد فقط دارای هوش ریاضی میباشند که یک نوع از ده نوع هوش موجود است.
در لغتنامه دهخدا هوش زیرکی، آگاهی، شعور، عقل، فهم و فراست تعریف شده است و در فرهنگ عمید، هوش به معنای توانایی ذهنی برای انجام هر نوع فعالیت منطقی آمده است. برخی محققان اظهار داشتهاند كه هوش یك توانایی واحد و كلی است و برخی دیگر معتقدند که هوش شامل طیف وسیعی از مهارتها و استعدادها است.
همچنین هنگامی که از مردم پرسیده شود هوش چیست، پاسخی که میشنویم احتمالا معادل تعریف IQ یا عقل باشد؛ اما واقعا هوش به چه معنا هست؟! هوش توانایی این است که:
▪︎از تجربهها بیاموزید. کسب، حفظ و استفاده از دانش مؤلفه مهمی از هوش است.
▪︎مشکلات را تشخیص دهید: برای استفاده از دانش، افراد باید بتوانند مشکلات احتمالی موجود در محیط را که باید برطرف شوند، شناسایی کنند.
▪︎مشکلات را حل کنید: سپس مردم باید بتوانند آنچه را که آموختهاند به عنوان راه حل مفید برای مشکلی که در دنیای اطراف خود مشاهده کردهاند، استفاده کنند.
بسیاری از ما تا به حال بارها از کلمه آیکیو (IQ) استفاده کرده ایم در حالی که معنای دقیق آن را نمیدانیم و به احتمال زیاد این کلمه را جایگزین کلمه هوش کردیم و به جای اینکه بگوییم فلان شخص هوش بالایی دارد؛ گفتهایم فلان شخص IQ بالایی دارد. IQ مخفف Intelligence Quotient به معنای بهره هوشی است. بهره هوشی نوعی نمره استاندارد است که نشان میدهد فرد از نظر توانایی ذهنی چه اندازه بالاتر، یا چهاندازه پایینتر از گروه همسالان خود قرار دارد.
هوارد گاردنر ( Howard Earl Gardner) یک روانشناس رشد و استاد دانشگاه هاروارد در کشور آمریکا است. معروفیت او بیشتر به خاطر “نظریه هوشهای چندگانه“ است. او بر این باور است که دیدگاه کلاسیک، هوش را فقط به عنوان توانایی استدلال منطقی تعریف میکند. همچنین او معتقد است که هوش یک توانایی کلی نیست و هوشهای گوناگونی وجود دارد که در کنار یک دیگر به صورت ترکیبی عمل میکنند. در واقع وجود هوشهای چندگانه این امکان را فراهم میکنند که افراد کارهای گوناگون مانند پزشکی، کشاورزی، بازیگری و … انجام دهند.
پاسخ گاردنر به سوال هوش چیست این است که: "هوش یک پتانسیل و توان بالقوه از جنس زیست – روانشناختی (Biopsychologic) برای پردازش اطلاعات است که در شرایط مختلف و چیدمانهای فرهنگی مختلف میتواند فعال شود و کمک کند تا افراد مشکلات پیشرو - در آن فرهنگ و جامعه - را حل کنند و محصولاتی تولید کنند که در آن فرهنگ، ارزشمند محسوب میشوند.
گاردنر با توجه به تعریفی که از هوش کرد، ابتدا هوشهای انسانی را در ۸ دسته طبقه بندی کرد و سپس در زمانهای مختلف پیشنهاد اضافه شدن ۲ دسته دیگر را داد. این ۱۰ هوش عبارتند از:
۱. هوش دیداری – فضایی:
افرادی که در هوش دیداری و فضایی قوی هستند، در تجسم وسایل خوب هستند یعنی توانایی ساختن تصاویر ذهنی سه بعدی و حرکت دادن و چرخاندن آن تصاویر را نیز دارند. همچنین این افراد از نگاه کردن به نقشهها، نمودارها، تصاویر و فیلم لذت میبرند. افراد دارای هوش دیداری و فضایی:
برای لذت بردن میخوانند و مینویسند.
در حل کردن پازل قوی هستند.
تصاویر، نمودارها و جداول را به خوبی تفسیر میکنند.
از طراحی، نقاشی و هنرهای تجسمی لذت میبرند.
الگوها را به راحتی تشخیص می دهند.
۲. هوش زبانی – کلامی:
افرادی که در هوش زبانی-کلامی قدرتمند هستند، قادر به استفاده از کلمات در هنگام نوشتن و صحبتکردن هستند. این افراد به طور معمول در نوشتن داستان، به خاطر سپردن اطلاعات و خواندن بسیار خوب هستند. افراد دارای هوش زبانی و کلامی:
▪︎اطلاعات نوشتاری و گفتاری را به خاطر میسپارند.
▪︎از خواندن و نوشتن لذت میبرند.
▪︎بحث و گفتگو میکنند یا به سخنان اقناعی میپردازند.
▪︎قادرند همه چیز را به خوبی توضیح دهند.
▪︎هنگام گفتن داستان از طنز استفاده میکنند.
۳. هوش منطقی – ریاضی:
افرادی که دارای هوش منطقی و ریاضی هستند، در استدلال، شناخت الگوها و تحلیل مشکلات منطقی خوب هستند. این افراد تمایل دارند که به طور مفهومی درباره اعداد، روابط و الگوها فکر کنند. افراد دارای هوش منطقی و ریاضی:
▪︎مهارتهای عالی در زمینه حل مسئله دارند.
▪︎از تفکر درباره ایدههای انتزاعی لذت میبرند.
▪︎انجام آزمایشهای علمی را دوست دارند.
▪︎می توانند محاسبات پیچیده را حل کنند.
۴. هوش فیزیکی – حرکتی:
گفته میشود افرادی که از هوش فیزیکی - حرکتی بالایی برخوردار هستند، در حرکات بدن، انجام اعمال و کنترل بدنی خوب هستند. افرادی که در این زمینه قوی هستند، تمایل به هماهنگی عالی دست و چشم و چابکی دارند. افراد دارای هوش جنبشی - حرکتی:
▪︎در رقص و ورزش مهارت دارند.
▪︎از ایجاد اشیا با دست خود لذت میبرند.
▪︎هماهنگی بدنی بسیار خوبی دارند.
▪︎بیشتر عمل میکنند تا اینکه بشنوند و ببینند.
۵. هوش موسیقایی:
افرادی که هوش موسیقایی خوبی دارند، در الگوها، ریتمها و صداها خوب فکر میکنند. آنها از موسیقی فهم زیادی دارند و اغلب در ترکیب و عملکرد موسیقی خوب هستند. افراد دارای هوش موسیقایی:
▪︎از خواندن و نوازندگی سازهای موسیقی لذت میبرند.
▪︎الگوهای موسیقی و لحن را به راحتی تشخیص میدهند.
▪︎آهنگها و ملودیها را به خاطر میسپارند.
▪︎درک غنی از ساختار موسیقی، ریتم و نتها دارند.
۶. هوش بین فردی:
کسانی که هوش بین فردی قوی دارند، در درک و تعامل با افراد دیگر خوب هستند. این افراد در ارزیابی احساسات، انگیزهها، تمایلات و اهداف افراد اطراف خود مهارت دارند. افراد دارای هوش میان فردی:
▪︎به خوبی ارتباط کلامی برقرار میکنند.
▪︎در ارتباطات غیرکلامی مهارت دارند.
▪︎موقعیتها را از دیدگاههای مختلف مشاهده میکنند.
▪︎با دیگران روابط مثبت ایجاد میکنند.
▪︎اختلافات را در محیط گروه حل میکنند.
۷. هوش درون فردی:
افرادی که از هوش درون فردی برخوردارند، به خوبی از حالات عاطفی، احساسات و انگیزههای خود آگاه هستند. آنها تمایل دارند از خود اندیشی و تجزیه و تحلیل و کارهایی مانند رویاپردازی، کشف روابط با دیگران و ارزیابی نقاط قوت شخصی آنها لذت ببرند. افراد دارای هوش درون فردی:
▪︎نقاط قوت و ضعف را به خوبی تحلیل میکنند.
▪︎از تحلیل تئوریها و ایدهها لذت میبرند.
▪︎خودآگاهی عالی دارند.
▪︎اساس انگیزهها و احساسات خود را میشناسند.
۸. هوش طبیعتگرایی:
به گفته گاردنر، افرادی که هوش طبیعتگرایی بالایی دارند، بیشتر با طبیعت هماهنگ هستند و اغلب علاقهمند به پرورش، کاوش در محیط و یادگیری در مورد گونههای دیگر هستند. افراد دارای هوش طبیعتگرایی:
▪︎به موضوعاتی مانند گیاهشناسی، زیستشناسی و جانورشناسی علاقهمند هستند.
▪︎اطلاعات را به راحتی طبقهبندی و فهرستبندی میکنند.
▪︎از باغبانی، پیادهروی و کاوش در فضای بیرون لذت میبرند.
▪︎یادگیری مباحث ناآشنا که هیچ ارتباطی با طبیعت ندارند، را دوست ندارند.
۹. هوش اخلاقی:
گاردنر هوش اخلاقی را ظرفیت و توانایی درک درست از اخلاق میداند. افراد دارای هوش اخلاقی:
▪︎باورهای اخلاقی قوی دارند.
▪︎توانایی عمل به باورهای خود دارند.
▪︎در برخورد با دیگران رفتار درست و صحیحی دارند.
۱۰. هوش وجودی:
هوش وجودی یعنی تمایل انسان به جستجو و طرح سوال درباره خود، خدا و جهان هستی از ازل تا ابد. افراد دارای هوش وجودی:
▪︎به دنبال پاسخ برای پرسشهایی نظیر معنای زندگی، مفهوم مرگ، دلایل وجود هستی و خدا و… هستند.
▪︎مدام در حال تلاش هستند تا پاسخ مناسبی برای این پرسشها بیابند.
با توجه به آنچه گفته شد شما چند هوش از هوش های ده گانه گاردنر را در خود سراغ دارید؟ برای پرورش و بالفعل کردن آنها، اقدام خاصی انجام داده اید؟
حامد کرمانیون
۰۹۱۲۷۸۰۴۲۱۳
مطلبی دیگر از این انتشارات
سرنوشت نوکیا
مطلبی دیگر از این انتشارات
تفکر سقراطی و جامعه مدرن
مطلبی دیگر از این انتشارات
نگرش متفاوت نسبت به شغل