خلاصه داستان:
کشتن شوالیه دلیر، روایت بخشی از زندگی یک نقاش پرتره نگار است که بعد از آشنایی با یک استاد نقاشی سنتی ژاپنی به نام توموهیکو آمادا و سکونت در خانهی خالی او در یک کوهستان دورافتاده، زندگیاش درگیر اتفاقاتی فراطبیعی میشود. در میان این اتفاقات، رازی در زندگی این استاد نقاش که حالا مبتلا به آلزایمر در گوشهی بیمارستانی افتاده، توجه او را به خود جلب میکند. راز زندگی این استاد چیست؟ آیا او منشأ همهی این اتفاقات است؟!!
کشتن شوالیه دلیر، داستانی پر تعلیق، جذاب و دارای کشش است که میتواند برای برخی نقاط داستانی از جمله روایت روان و آسان، بهعنوان الگو در نظر گرفته شود.
(نکته 1: مجموع نمرات 5 معیار زیر، بیش از 100 میشود. چون گاهی بعضی عناصر داستان، بهقدری قدرتمند نگاشته میشوند که خلأ دیگر عناصر را میپوشانند.)
(نکته 2: اعطای نمرهی مجموعی «100»، یعنی این داستان از لحاظ کیفیت، استاندارد و عالی است. اما 25 نمرهی باقیمانده، به آثاری تعلق میگیرد که در بهکارگیری ابزارهای داستاننویسی، فوقالعاده عمل کردهاند.)
"قطعه خواندنی":
«سپس او ناپدید شد؛ همچون مهی رقیق که بر بال نسیم جابهجا میشود. آنچه باقی ماند، صندلی خالی و میز شیشهای بود. طلسم پنگوئن نیز از روی میز ناپدید شده بود. کل ماجرا همچون یک رویای زودگذر به نظر رسید، اما مطمئنم که رؤیا نبود؛ اگر بود، پس اینجهانی که در آن زندگی میکنم نیز یک رؤیا است.»
این مقاله در سایتمون: