هنداونه فروشی که گاهی مینویسد / مانند خیلی چیزهای دیگر در این مملکت تعطیل شد.
پیوند رونالدو و گاوهای آمریکایی
این روزها با آمدن رونالدوی والا مرتبه کشور رنگ و بویی دیگر به خودش گرفته، آنچنان که پیداست ایشان با خودش آبادانی و شادی بهمراه آورده و چه خیابانها که از بوی خوش بودنش آسفالت و مرمت شده و هتا ورزشگاه آزادی که گویا بازسازیاش مشمول کارهای اداری شده بود و دست اندرکاران پروژه یک خط درمیان میآمدند چند آجر بالا میانداختند و میرفتند تا فردا، آنچنان که منصور میگوید "به سرعت برق و باد" به گونه بی درنگی آماده و پرداخته شد، چمنها کوتاه و آراسته شدند و همه چیز در جای خود قرار گرفت.
با این گنجایش از گسترش آبادانی این اندیشه به یاد انسان میآید که ای کاش رونالدو، این نور چشمی و چشمه جوشنده آبادانی جدای مسیر مهمانسرا تا ورزشگاه و ورزشگاه تا فرودگاه یک چرخی هم در شهر بزند وانگه مانده جاهای دیگر هم رنگ آبادی و سامان بخود ببینند.
خوب یا بد در زمان قدم نهادنش از فرودگاه تا مهمانسرای 5 ستاره گروهی جوان بهمراه اندکی میانسال و چند دانهای هم کهنسال دنبال اتوبوس ایشان افتادند و اینگونه که نَقل است آنهایی که سالم و سرپا بودند تا خود هتل دویدهاند که شگفتی رونالدو را از این گنجایش نفس مردم کوی و برزن در پی داشته، گروهی هم در میان آنها چنین که پیداست سنگنورد بودهاند گفتهاند تا پرچممان را بر بالای آخرین آشکوبه آن مهمانسرا و هتل نکوبیم آرام نمیگیریم.
ول در این میان گروهی سازی زدهاند که نگاه کنید با کیها شدهایم 80 میلیون نفر و تا اینها هستند مگر مملکت درست میشود؟! ایران درست میشود ول ایرانی نه! ما را بگو برای چه افرادی رفته ایم به جنگ....
چکیده اینکه گروه شمارپذیری اینگونه فرازها را با آماج گوناگون میگویند و ما را یاد این گزاره انداختند که چندین سال پیش پژوهشی را منتشر کردند که در بخشی از آن اشاره شده بود: "نزدیک به 10% بزرگسالان آمریکایی قویا اندیشه میکنند که شیرکاکائو از گاوهای قهوهای و شیر سفید از گاوهای سفید دوشیده میشود."
گذر کنیم از اینکه ریشه این اندیشه کجاست، ول 10% آمریکاییهای خرس گنده هر چند سال قبل هم که باشد چه بسا کمتر از 15 میلیون نفر نمیشود و این روش اندیشه هم به رنگ گاو و شیرکاکائو کران مند نبوده و توانایی فراگیری به خرافات و اندیشههای نادرست دیگر را داشته و بی گمان دارد و شمار خرافهپرستان آمریکایی شاید از بسیاری کشورهای دیگر پیشی بگیرد.
ول با این حال به چه انگیزهای دیگر مردم آمریکا به تندی دشواریها و ناآبادانی کشور را گَردن این گروه نمیاندازند و آنها را سرچشمه چالشهای زندگیشان نمیبینند؟ یا بهتر از آن اگر انگیزههای دنبال اتوبوس دویدن رونالدو را در دید نیآوریم که خودش پاراگراف پاراگراف سخن است، آیا نَدَویدن گروهی بدنبال اتوبوس رونالدو که سرشت بودنش از از برای فوتبال و تنها یک آورد در چهار گوشه سبز است دگرگونی در زندگی ما ایجاد میکند؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
چنگیزیان روزگار ما - 1
مطلبی دیگر از این انتشارات
پیوند رونالدو و هواپیمای آمریکایی
مطلبی دیگر از این انتشارات
جسد بر جسد نهادن