معرفی رمان روانشناسی " از: ژوئن به: آگوست "

مشخصات کتاب:

نام فارسی داستان: از: ژوئن به: آگوست

نام انگلیسی: From: June To: August

نویسنده و ناشر: CRYPTiA توسط انتشارات آنلاین StreetLib

ژانرها: رمان عمومی؛ الهام بخش؛ روانشناسی.

شابک کتاب: 9788835815129

سال نشر: 2020

تعداد صفحات: 138

رده ی سنی: 13 تا 18 سال (نوجوانان)

وبگاه خرید از ناشر رسمی: StreetLib Online Publications

وبگاه خرید از داخل کشور: Phanagoria Publications

  • برای دریافت رایگان پیش درآمد کتاب و مطالعه ی بیشتر درباره ی آن به صفحه ی رسمی کتاب در وبسایت انتشارات فاناگوریا مراجعه کنید.

خلاصه کتاب

از ژوئن به آگوست، داستان دو کودک همبازی است که اتفاقات تلخ و شیرین زندگی شان، از زبان نامه های لطیف و صمیمانه آن دو به یکدیگر روایت می شود. در مسیر نامه ها، دو کودک رشد می کنند، به بلوغ می رسند و دوستانی تازه پیدا می کنند. اما دست زمان پیاپی آنها را از همدیگر دور می کند و برای سالها، همدیگر را نمی بینند. با گذر از فصل بلوغ، ژوئن مانند حشره ای در تار عنکبوتی از دروغ هایی که احاطه اش کرده اند، به دام می افتد و آگوست، مجبور به تن دادن به چیزهایی می شود که از آنها عمیقا نفرت دارد. رشته طناب ارتباط روحی میان آن دو تا مرز گسسته شدن پیش می رود و تنها راه دوباره بافته شدن آن، افشای حقیقتی است که سالهاست در اعماق حافظه آنان خاک می خورد. آیا ژوئن و آگوست، سرانجام یکدیگر را خواهند دید؟

ایده رمان از ژوئن به آگوست کجا شکل گرفت؟

ایده ی ابتدایی رمان از ژوئن به آگوست در دوران نوجوانی ام شکل گرفت؛ زمانی که برای نخستین بار در سال سوم دوره ی راهنمایی با دوستی ترنس سکشوال آشنا شدم که عقاید او نسبت به عشق و طرز نگاهش به دوست داشتن و پذیرفتن خود،رمان از ژوئن به آگوست زندگی مرا تغییر داد. مدتها طول کشید تا توانستم ایده ی خام اولیه ام را به صورت رمانی شامل نامه های ژوئن و آگوست، در قابل درک و باورپذیر در بیاورم.

در این راه، دوست دوران نوجوانی ام و خاطرات زندگی پر فراز و نشیبش کمک بسیاری به من کرد. ژوئن و آگوست، نخست شخصیت هایی بودند که از ضمیر ناخودآگاهم به بیرون پرواز کرده و آشکارا در هنگام نوشتن، مرا راهنمایی می کردند. پس از نوشتن و ایده پردازی کتاب، که در حدود یک سال و نیم طول کشید، بالاخره به خودم شجاعت دادم آن را به یک انتشارات معرفی کنم.متاسفانه، کتاب در هیچ کدام از نشرهایی که به آنها مراجعه کردم مورد اسقبال واقع نشد. حداقل سه نشر بزرگ، علی رغم اینکه داستان را پسندیدند، کتاب را رد کردند و سایر نشرهای کوچک به دلایل و بهانه های متعدد! کودک رویاهایم را پس زدند.

اگرچه بسیاری از نزدیکان و دوستانم و برخی از اساتید دانشگاه تهران آن را تایید کردند و من را برای چاپ آن، تشویق… اما برای چاپ این کتاب متحمل زحمت زیادی شدم و در نهایت نتوانستم راهی برای چاپ آن در ایران پیدا کنم. یک روز بالاخره راهی یافتم… آن هم در بیرون از این مرز و بوم! آن روز بود که فهمیدم، من برای کار با دیگران ساخته نشده ام و قرار است در آینده نیز به عنوان ناشر مولف و به تنهایی کار کنم.

امیدوارم این آشنایی برای شما خالی از لطف نبوده باشد. آرزو دارم از خواندن رمان از ژوئن به آگوست لذت ببرید و نامه های کودکانه ی قهرمانان آن- ژوئن و آگوست- قلب شما را لبریز از عشق و آرامش کند.