حس خوبيه:>

چه حس خوبيه حس بودن کسي که دوستش داري در کنارت...

حس لمس دستان گرمش در سرماي سخت زمستان...

حس نگاه به چشمان درخشانش گويي حرفي در دل دارند...

حسي که آرامشت را تامين ميکند...

حسي که حاضر نيستي حتي با بهترين احساس دنيا عوضش کني...

حسي که آني بوجود آمده اما آني نميرود...ميکشد تا برود...

دنيايت را جهنم ميکند...قلبت را مچاله ميکند...روحت را ميدزدد تا برود...

ميترسي چشمانش را در تاريکي شب گم کني...

ميترسي برود و قلبت از سرماي نبودش يخ بزند...

دستانت بجاي اينکه در دستان پرمهرش گره بخورند اشک چشمانت را پاک ميکنند...

با هر نگاهي به اطراف, ياد خاطرات گذشته اش مي افتي...

گريه ميکني...بغض گلويت را ميفشارد...قلبت بي خانمان ميشود...اما او برنميگردد...

يادگاري هايش را ميبيني...بيادش مي افتي...اما نيست...نميايد...

تنهايي را بالشت زير سرت ميکني و پتوي غم هايت را روي سرت ميکشي تا بخوابي...

اما عطرش فضاي اتاق را احاطه کرده...

خوابت نميبرد...ميترسي به خوابت بيايد...

از نبودش گله کني...ناراحت شود...

حس خوبيه که حسش کني...

اما اگر نباشد احساساتت ميميرند...

عشقت خاکستر ميشود...

ديگر چيزي خوشحالت نميکند...

قلبت به خوشحال بودنش کفايت ميکند...

حس و حال خودت را فراموش ميکني...

انگيزه زندگيت به زنجيره ي نگاهش وابسته است...

به دروغ تظاهر ميکني خوبي...

ولي نيستي...

چون بهانه خوب بودنت ديگر نيست...

منتظر نگاهي دوباره...

منتظر کلمه اي ديگر...

حتي خداحافظي اش ميماني...

تا ابد...

...

آهنگ بسيار زيباي حس خوبيه از شادمهر عقيلي