باید چیزهایی بدونیم تا سالمتر، درستتر و بهتر زندگی کنیم.
فصل اول-اپیزود هشتم (بیاید در موردش حرف بزنیم)
سلام. من آرش کلانتر، دکتر داروساز از دانشگاه علوم پزشکی تهران هستم و این قسمت هشتم و قسمت پایانی پاددارو در فصل اول عه که در اسفند 99 داریم منتشرش میکنیم. ما اعتقاد داریم برای زندگی بهتر باید موضوعات مربوط به سلامتمون، هم سلامت روان و هم سلامت جسمی مون در اولویت قرار بگیره در همین راستا سعی میکنیم موضوعاتی رو بیان کنیم که هم آگاهی بخش باشه هم جذاب و هم علمی.
این قسمت پاددارو با محدودیت سنی منتشر شده و افراد بالای 18 سال لطفا شنونده این قسمت باشن یا اگر با کسی رودرباستی دارید یا راحت نیستید توصیه میکنیم جلوش گوش ندید.
لذت یه طیف گسترده از شرایط روحی عه که هم تو انسان و هم تو سایر موجودات مثل حیوانات وجود داره
اگر دقیق تر بخوایم حالات لذت رو بگیم اینطوری میشه که، خوشحالی، تفنن، حس خلسه، رضایت مندی و تمام بازخوردهایی که تحت عنوان "خوب" ازش یاد میشه میتونه توی ما لذت رو به وجود بیاره. موضوعی که الان گفتم میشه دید روانشناسی به مقوله لذت.
دید فلسفی لذت به اندازه یک دنیا حرف داخلش هست و من وارد این دنیا نمیشم اما برای کسایی که دوس دارن مطالعه کنن کتب و نوشتههای فارابی، ابن سینا و غزالی رو پیشنهاد میکنم.
از دید علوم پزشکی لذت بر اثر ترشح هورمون ها و انتقال دهندههای عصبی و تاثیرش بر گیرندههای مخصوص خودشون ایجاد میشه:
- دوپامین، سیستم مربوط به دریافت پاداش را در مغز شما هدایت میکنه مثلا وقتی کسی از خصایل خوب شما تعریف میکنه اون حس خوبه که داخلتون شکل میگیره ناشی از دوپامین عه.
- سروتونین، تقویتکنندهی خلقوخو و ضد افسردگی عه و خیلی از داروهای ضد افسردگی هم با افزایش این نوروترنسمیتر توی بدن باعث رفع افسردگی میشن؛ دیدید وقتی سر صبح میرید ورزش میکنید چه لذتی میبرید دو روزتون رو پر انرژی شروع میکنید! علت این قضیه افزایش سروتونین عه
- اکسی توسین هورمون مهم بعدی عه که به هورمون عشق هم معروفه وقتی عاشق میشید و شبها تکست میدید به هم یا هر حس روانی خوب دیگهای که دارید به خاطر این هورمون عه.
- استروژن و پروژسترون هم از هورمونهای مهم در لذات جنسی و خلق و خوعه، تفاوت اخلاقی و عملکردی که بیشتر خانمها در دوران ماهیانهشون دارن ناشی از بالا پایین شدن سطح این هورمونهاس.
آدم بنی بشر از ابتدای خلقتش تا الان سه لذت طبیعی در دسترس داشته: خوراک ، خواب ، رابطه جنسی
وقتی صحبت از لذت میشه ممکنه توی ذهن بعضیها این کلمه معنی خوب یا بد بده، ما کاری به اون مسئله نداریم. چون هر کسی بر اساس معیار و خطکش خودش میتونه لذت رو تفسیر کنه! بحثی که من دارم مطرحش میکنم بیشتر به خود مقوله لذت عه! یعنی این که انجام این سه مورد علاوه بر رفع نیاز حسهای "خوب" برامون ایجاد میکنه. مثلا : شاید تو اطرافیانتون داشتید کسایی که موقع ناراحتی یا عصبانیت باید غذا بخورن یا مثلا بخوابن، این مورد برای رفع نیاز گرسنگی یا خستگی نیست بلکه اون لذت و حس خوبی که براشون ایجاد میکنه مثل یه دیوار بلند و محکم جلوی اون وضعیت ناخوشایند رو براشون میگیره.
پس فکر کنم هیچکدوم از ماها نمیتونیم اهمیت این 3 مورد رو نادیده بگیریم. در مورد سلامت تغذیه و سلامت خواب هیچ خط قرمزی وجود نداره و همه در موردش تا حدودی اطلاعات دارن اما مسائل فرهنگی اجتماعی دینی و ... ممکنه تابوهایی برای سلامت جنسی ایجاد کرده باشن.
همینجا توی پرانتز میگم تابو داشتن لزوما چیز بدی نیست مثلا توی جوامع شرقی در مورد خانواده و احترامات ویژه اون تابوهایی وجود داره که من به شخصه عاشقشونم و میپسندمش. مثلا کیف میکنم اگر مجبوریم احترام بزرگترها رو حفظ کنیم. اما این تابوها اگر انقدر بزرگ بشن که آگاهی ما به یه سری موضوعات مثل سلامتمون رو کم کنن یا کلا صورت مسئله رو پاک کنن، قطعا درست نیست مثلا با حفظ احترام پدر نمیشه در مورد مسائلی که ممکنه اختلاف نظر وجود داره ، صحبت کرد؟ قطعا میشه. همین الان یه عده تون میگید بخدا نمیشه حالا در مثل مناقشه نیست. پس با حفظ همین ارزشهای اجتماعی و فرهنگی و دینی هم میشه در مورد سلامت جنسی اطلاع رسانی کرد و بسیاری از نکات مهم رو که برای یه زندگی خوب نیاز داریم رو آموزش داد.
- در سال 1975، سازمان جهانی بهداشت، به خاطر اهمیت این موضوع یک تعریف جامع از سلامت جنسی رو اعلام کرد طبق این تعریف: ادغامی از جنبه های جسمی، عاطفی، ذهنی و اجتماعی مرتبط تعریف کرد، به صورتی که این جنبهها باعث پیشرفت شخصیتی، ارتباطی و احساسی فرد بشه.
- در سال 1986، langfeldt و porter، تعریف دیگه ای از سلامت جنسی ارائه دادن. اونا گفتن که جنسیت یک بخش جداناپذیر از زندگی شخصیت هر فرده. در واقع این یک نیاز اساسی و جنبه ای از انسان بودنه که نمی تونه از سایر جنبه های زندگی جدا باشه. رابطه جنسی فقط مرتبط با عملش نیست، فقط اینکه فرد ارضا بشه یا به ارگاسم برسه هم نیست. درسته که اینها بخشی ازش هستن ولی رابطه جنسی بیشتر ازین حرفاست. انرژی ایه که به ما انگیزه میده تا عشق، لمس، گرما و صمیمیت رو پیدا کنیم و به نوعی از طریق حس، حرکت و تماس بیان میشه. رابطه جنسی بر افکار، احساسات، اعمال و عکس العمل های ما و به طورکلی سلامت روانی و فیزیکی تاثیر میذاره.
- در سال 1991، موسسه جهانی سکسولوژی، سلامت جنسی رو وجود حال خوب فیزیکی و روانی ناشی از رابطه جنسی تعریف کرد و گقت: وقتی میگیم سلامت جنسی، فقط به این معنی نیست که بیماری یا اختلال عملکردی ای وجود نداره، بلکه انقدر مهمه که لازمه به عنوان یک حق برای همه به رسمیت شناخته بشه.
- Seicus در سال 1995، سلامت جنسی رو شامل رشد جنسی و در کنارش بهداشت باروری تعریف کرد و در ادامه ویژگی هایی مثل توانایی ایجاد و حفظ روابط معنادار، قددردانی از بدن خود، تعامل همراه با احترام و محبت با جنس مقابل و عشق و صمیمیت رو هم به اون اضافه کرد.
- در سال 2002، lottes توانایی زنان و مردان درانجام دادن رابطه جنسی و لذت بردن ازون، بدون وجود خطر بیماری های مقاربتی، بارداری ناخواسته، اجبار، خشونت و تبعیض رو به عنوان مفهوم کلی رابطه جنسی ارائه داد. برای داشتن سلامت جنسی، فرد باید دارای رابطه جنسی اگاهانه، لذت بخش و ایمن مبتنی بر عزت نفس و احترام متقابل باشه. داشتن تجربه هایی درست از سلامت جنسی بنابر این تعریف، باعث افزایش کیفیت و لذت زندگی و روابط شخصی و ابراز هویت درست هر فرد میشه. عناصر اصلی سلامت جنسی، روابط عادلانه و انجام روابط جنسی با دسترسی به اطلاعات و خدمات لازم برای جلوگیری از بارداری ناخواسته و بیماریست.
- در نهایت در سال 2002، رابینسون سلامت جنسی رو وجود ارتباط صمیمانه با شریک زندگی، برقراری ارتباط صریح درمورد نیازها و خواسته های جنسی، عملکرد جنسی مناسب، داشتن تمایل جنسی و تحریک شدن برای رسیدن به ارگاسم، اقدام خود خواسته و با قبول مسئولیت در این جهت و تنطیم مناسب مرزهای جنسی تعریف میکنه. سلامت جنسی نه تنها احترام به خود بلکه احترام به تفاوت ها و تنوع های بین فردی و احساس تعلق به یک فرهنگ رو نشون میده. سلامت جنسی یک نیروی مثبته که باعث بهبود سایر ابعاد زندگی هم میشه.
- به طور کلی، در سال 2006 سازمان بهداشت جهانی تعریف قبلی خودش رو از سلامت جنسی تکمیل کرد: سلامت جنسی حالتی از سلامت فیزیکی، احساسی، روانی و اجتماعی مرتبط با اونه که فقط شامل فقدان بیماری و اختلال در عملکرد جنسی نیست. سلامت جنسی یک رویگرد مثبت همراه با احترام متقابل و داشتن تجارب جنسی لذت بخش و ایمن عاری از اجبار، تبعیض و خشونت عه. برای دستیابی و حفظ سلامت جنسی، حقوق جنسی همه افراد باید رعایت و حمایت بشه.
در جامعه ما حرف زدن در مورد سلامت جنسی یه جورایی تابو محسوب میشه. به همین دلیل در این زمینه توی مدارس آگاهی بخشی کافی و لازم به دانش آموزا صورت نمیگیره و این مسئولیت به والدین واگذار شده.
نقش والدین در آگاهی بخشی و آموزش مراقبتها و سلامت جنسی بسیار حیاتیه. چون فرهنگ و ذائقه مردم ما اجازه نمیده در مورد این مسائل توی رسانههای رسمی مثل رادیو و تلویزیون در مورد این مسائل صحبت شه.
بعضی والدین ممکنه این تصور غلط رو داشته باشن که حرف زدن راجع به این مسائل ذهن بچهشون رو درگیر میکنه و باعث میشه تصورات غلطی توی ذهنش ایجاد بشه و به جای آموزش صحیح کلا صورت مسئله رو پاک میکنن و میگن چیزی به بچه نگیم بهتره! این والدین به این نکته توجه نمیکنن که وقتی صحبت از آموزش جنسیه، منظور آموزش مراقبتها و سلامت جنسیه و نه هیچ چیز دیگه. قرار نیست چیزی که مناسب کودکان نیست براشون توضیح داده بشه و نکته مهم تر اینکه که اگر آموزش درست و صحیح صورت نگیره ذهن فرزند ممکنه درگیر اطلاعاتی بشن که به درستی توضیح داده نشده.
چطوری؟ با گسترش ارتباطات و دسترسی بسیار راحت و اجتناب ناپذیر تمامی گروههای سنی به انواع و اقسام اطلاعات، در صورتی که سوال بی پاسخی تو ذهن بچهها به وجود بیاد و نتونن به پدر و مادرشون اعتماد کنن و مشکلشون رو با اونا مطرح کنن، اولین جایی که بهش سر میزنن اینترنت یا دوستاشونن از اونجایی که اطلاعات دوستاشونم ممکنه ناقص یا تحت تاثیر سن بلوغ باشه خودتون میدونید ممکنه کار به کجاها کشیده شه. گذشته از مزایای بیشمار اینترنت، ممکنه این بچههای کنجکاو در فضای مجازی با محتواهای نامناسبی روبرو بشن که هیچی راجعبش نمیدونن و این میتونه تصورات و درکشون از این مسائل رو شکل بده و تاثیر بسیار مخربی روی ذهنشون بذاره و باعث بشه برداشت نادرستی از این مسائل داشته باشن و این نه تنها در دوران کودکی و نوجوانی باعث ایجاد مشکلات روحی و روانی در اونها میشه بلکه این مشکلات در بزرگسالی هم گریبانگیرشون خواهد شد.
گذشته از این، همهمون میدونیم انسان نسبت به چیزی که ازش منع میشه، تمایل و کنجکاوی بیشتری نشون میده پس والدین به هیچ وجه نباید کودکشون رو منع کنن از پرسیدن سوالهای مربوط به این مسائل و باید با زبانی ساده و با حوصله و بسته به اینکه فرزندشون چند سالشه به سوالهای اون پاسخ بدن و ابهاماتی که براش به وجود میان رو رفع کنن.
سوالی که پیش میاد اینه که آیا باید تا سن بلوغ بچهها صبر کنیم و بعد به اونها مسائل مربوط به مراقبتها و سلامت جنسی رو آموزش بدیم؟ بر طبق وبسایت سرویس سلامت همگانی بریتانیا یا همون NHS به طور متوسط سن بلوغ دخترها از ۱۱ سالگی شروع میشه و پسرها از ۱۲ سالگی و پروسه بلوغ حدود ۴ سال طول میکشه.
بعضی از والدین به اشتباه فکر میکنن تازه زمانی که بچههاشون به بلوغ میرسن باید مسائل مربوط به سلامت جنسی رو به فرزندانشون آموزش بدن. آموزش مراقبتهای جنسی از زمانی باید شروع بشه که خود کودک سوالهایی براش ایجاد میشه. متاسفانه بسیاری از والدین در مواجهه با سوالهای فرزندانشون جا میخورن و استرس میگیرن و نمیدونن چه جوابی باید بدن.
شاید مهمترین نکتهای که پدر و مادر باید بهش توجه کنن به وجود آوردن اعتماد و یه فضای امن برای بچههاشونه. یعنی حتی اگه بچه سوالی پرسید که حسابی جا خوردید و نمیدونستید چطوری باید جوابشو بدید، اول ازش برای اینکه بهتون اعتماد کرده و سوالشو با شما در میون گذاشته تشکر کنید و بعد بپرسید خودت چی فکر میکنی؟ یا مثلا چطوری اینو فهمیدی؟ اینطوری از اطلاعاتی که فرزندتون داره مطلع میشید و میفهمید از چه منابعی این اطلاعات رو بدست آورده و میتونید جواب مناسبتری بدید و اگه تصور غلطی توی ذهنش شکل گرفته اونو اصلاح کنید. اگه همون موقع نمیدونستید چطور میشه به زبون ساده و البته مناسب سنش جواب سوالشو بدید بهش بگید منم جواب این سوالو نمیدونم ولی تحقیق میکنم و نتیجهشو بهت میگم و حتما این کارو بکنید! یعنی تحقیق کنید که چطور میشه جواب اون سوال رو برای یک کودک همسن کودک شما توضیح داد.
برای مثال اگه بچهای از والدینش پرسید من چطوری به وجود اومدم؟ نباید هول بشید و سریع بگید لک لکا تو رو آوردن! این اطلاعات غلطیه که فقط باعث انحراف ذهن کودک و احتمالا از دست رفتن اعتمادش به شما میشه. بلکه خیلی ساده میشه گفت مامان و باباها وقتی که بخوان، میتونن بچه دار بشن. بعضی از مادر پدرا هم ممکنه هیچوقت نخوان بچه دار بشن.
بعضی بچهها هم کلا زیاد سوال نمیپرسن. توی اینجور مواقع ما خودمون باید پیش قدم بشیم و یه سری آموزشهای اساسی رو بهشون بدیم که بتونن سلامت خودشون رو حفظ کنن.
مثلا چی؟ مثلا آموزش حریم خصوصی. این آموزش از دوران خردسالی باید به کودک داده بشه. مثلا زمانی که کودک رو حمام میکنید باید با اشاره به اعضای خصوصیش بهش بگید که هیچکس حق نگاه کردن یا لمس کردن بدنتو نداره و هیچکس نباید وارد حریم خصوصیت بشه، نه آشنا و نه غیر آشنا.
باید به کودکمون اینو آموزش بدیم که اگر کسی این کارو کرد و به اعضای خصوصیشون نگاه کرد یا اونارو لمس کرد، یا اگه کسی اعضای خصوصی خودشو بهشون نشون داد و بعد گفت چیزی به مامان و بابات نگی، یا به صورت کلی اگر کسی که از خودشون بزرگتره اونا رو توی موقعیتی قرار داد که احساس معذب بودن و ناراحتی براشون ایجاد کرد، حتما با پدر و مادرشون درمیون بذارن و به هیچ وجه خودشون رو مقصر ندونن و سرزنش نکنن.
اینم بهشون حتما آموزش بدید که اگه توی هر کدوم این موقعیتها قرار گرفتن بتونن بگن نه. یه نه با صدای بلند! و با صدای بلند کمک بخوان طوری که اگه کسی اون اطراف باشه بتونه صداشون رو بشنوه و به کمکشون بیاد.
بعد از گذشت دوران کودکی به نوجوونی و دوران بلوغ میرسیم که باید حسابی هوای بچهها رو داشته باشیم. در دوران بلوغ باید این آگاهی رو در نوجوانمون ایجاد کنیم که سلامت جنسی هم بخش مهمی از سلامت بدنشه و تغییراتی که توی بدنش داره ایجاد میشه همه و همه طبیعین و نشونهای از سلامت و عملکرد صحیح بدنشن. میتونیم بهش نکاتی رو آموزش بدیم که چطور توی این دوران بهتر از خودش مراقبت کنه و احساس نکنه توی پروسه بلوغ تنهاست و به هیچکس نمیتونه اعتماد کنه.
نقش تربیتی پدر و مادر هیچوقت به پایان نمیرسه. اگر پایه اعتماد محکمی شکل گرفته باشه فرزندان شما برای حل مشکلاتشون حتی در بزرگسالی به شما مراجعه میکنن. پس قدرت اعتماد رو دست کم نگیریم.
مردم هر کشوری، فرهنگ و آداب و ارزشها و باورها و اعتقادات مخصوص به خودشونو دارن و بر همین اساس هنجارها، که قوانین نانوشتهی هر جامعهای هستن شکل میگیرن. هنجار همون نُرمهای اجتماعی هستن و میشه گفت الگوهای رفتاریای هستن که جامعه اونا رو به عنوان استاندارد پذیرفته، قانون تعدد زوجین در آقایان رو منع نکرده اما اگر کسی دو تا زن بگیره همه بهش یه جور عجیبی نگاه میکنن و هرکسی که این قوانین نانوشته رو رعایت نکنه از طرف مردم مورد نکوهش قرار میگیره.
مسائل جنسی هم از این قاعده مستثنی نیستن و مردم هر کشوری هنجارهای مخصوص به خودشون رو در این زمینه دارن.
به عنوان مثال سن شروع رابطه جنسی در کشورها و حتی نسلهای مختلف، بسیار متفاوته. این سن در قارههای آمریکای شمالی، اروپا و آفریقا خیلی کمتر از قارههای آسیا و آمریکای لاتینه. در واقع در بعضی کشورها نوجوونها برای اینکه خودشون رو با جامعه اطرافشون وفق بدن و به بیان دیگه برای اینکه همرنگ جماعت بشن، ناگزیر روابط جنسی رو در سنین پایین شروع میکنن مثلا این الکو رو ما در مورد سیگار کشیدن توی کشور خودمون میبینیم.
طبق یک مطالعهای که در سال ۱۹۹۸ در آمریکا انجام شد ۴۰ درصد از دخترهای نوجوونی که قبل از ۱۵ سالگی وارد روابط جنسی شدن گفتن مجبور به این کار شدن و خیلی خودشون این خواسته رو نداشتن.
از طرف دیگه در بعضی کشورها به جز سن شروع رابطه جنسی، سن پایان برقراری روابط جنسی هم تعریف شده. به عنوان مثال در بعضی از کشورهای آسیایی، بعد از ۴۰ سالگی برقراری رابطه جنسی نسبت به کشورهای غربی به شدت کاهش پیدا میکنه. یه مثالش هندوستان عه که اونجا بعضی از زوجها بعد از ۵۰ سالگی یا زمانی که نوه دار میشن یا زمانی که دخترشون ازدواج میکنه، از روابط جنسی پرهیز میکنن!
یه مثال دیگه برای کاهش برقراری روابط جنسی کشور ژاپنه. در ژاپن نرخ باروری به شدت کاهش پیدا کرده ولی چیزی که عجیبه اینه که همزمان با کاهش نرخ باروری، میزان استفاده از روشهای جلوگیری از بارداری هم کاهش خیلی زیادی داشته که این نشون میده زوجهای ژاپنی دارن به سمت پرهیز از روابط جنسی میرن.
به طور کلی ژاپن علی رغم فرهنگ کاری قوی ای که دارن در مسائل زناشویی و ارتباطات جنسی با پدیدههای بسیار عجیبی مواجه ان چندتا مثال میزنم و از کنارشون رد میشم ازدواج با اشیا به خصوص وسایل الکترونیکی در ژاپن رو به افزایش بوده، مثلا یه بنده خدایی با کامپیوترش ازدواج میکنه و زندگی میکنه. یا مثلا میل به کار نسبت به میل به رابطه جنسی در عدهای بیشتر عه و ازش لذت بیشتری میبرن. یا تمایلات غیر معمول جنسی که در اصطلاح بهش فتیش های نا متعارف گفته میشه در ژاپنیها با تنوع بیشتری وجود داره!
واقعا مردم عجیبی ان این ژاپنی ها! اگر کسی اطلاعات بیشتری توی این زمینه داشت واقعا ممنون میشم برام به ایمیل پاددارو به آدرس poddarou@gmail.com نظراتشو بفرسته تا بیشتر در موردش بدونم.
بریم سر صحبت اصلیمون:
علاوه بر ژاپن نرخ باوروری در کره جنوبی هم کاهش چشمگیری داشته ولی با دلیلی متفاوت. از اونجا که ساعات کاری در کره جنوبی خیلی طولانیه، بچه دار شدن مساویه با از دست دادن شغل. آمار و ارقام نشون میده که برخلاف هزینههای سنگینی که دولت برای افزایش نرخ باروری میده، خانمهای کرهای به شغل و جایگاه اجتماعیشون به عنوان یک فرد شاغل بیشتر از مادر شدن بها میدن.
یه مقولهی دیگه که به شدت تحت تاثیر فرهنگ و اعتقادات مردم هر کشوره مقولهی ازدواجه. در سرتاسر دنیا ۶۰ درصد ازدواجها به طور سنتی انجام میشه. و در خیلی از این موارد عروس و داماد حتی تا روز ازدواج همدیگه رو نمیبینن. این مثال رو شاید خیلیهامون توی 2-3 نسل بالاتر به وفور بتونیم ببینیم.
میانگین سن ازدواج هم در کشورهای مختلف خیلی متفاوته. بر اساس دادههایی که از ازدواج مردم در سرتاسر دنیا جمع شده، بالاترین میانگین سن ازدواج در بلغارستان با ۳۴ سال سنه و پایینترین میانگین مربوط به نیجریه با ۲۱ سال سنه. در آمریکا و بریتانیا متوسط سن ازدواج حدود ۲۸ ساله. ایران در این لیست رتبه سی و هفتم از بین ۶۶ کشور مورد مطالعه رو داره با متوسط سن ازدواج ۲6 سال.
نکته قابل توجه افزایش سن ازدواج در تمام کشورها نسبت به نسلهای گذشته خودشونه. با این اوصاف نباید تعجب کرد از تفاوتهای چشمگیر بین هنجارهای جوامع مختلف. این مهمه که بدونیم لزوما خوب و بدی وجود نداره و سعی کنیم بقیه رو قضاوت نکنیم.
تا حالا کلمه تابو به گوشتون خورده؟
تابو دسته ای از رفتارها، گفتارها یا اموراجتماعی عه که بر اساس رسم و آیین و مذهب ناپسند و ممنوعه. زیگموند فروید معتقده تابوها کهن ترین مجموعه قوانینی بشری هستند و بسیاری از انسانها تمایل طبیعی به انجام دادن اونها دارن!
شاید این جمله رو شنیده باشین که این کار در دین ما ممنوعه یا خلاف عرف جامعه ست. "این کار" دقیقا همون تابوعه. تابوها میتونن اخلاقی، مذهبی، اجتماعی یا قانونی باشن. مثلا از نظر اخلاقی خیانت یا بی عدالتی ، از نظر مذهبی همجنس گرایی، خوردن خوراکی های ممنوعه یا ارتباط با نامحرم و از نظر قانونی دزدی، کلاهبرداری و درگیری همگی به نوعی تابو محسوب میشن.
تابوهای اجتماعی به هنجارهای فرهنگی هر جامعه و هر محیط مربوط میشن. یکی از تابوهای اجتماعی مهم و مطرح، تابوهای جنسی هستن! مثلا همین الان با شنیدن این عبارت یه سری چیزا اومد تو ذهنتون.
چندتا از تابوهای جالب جنسی که تو طول زمان دچار تغییر شدن صحبت کنیم:
در گذشته، مفهوم هم خون بودن در خانواده های سلطنتی رایج بود. فرعون های مصر معتقد بودند که ازدواج با محارم باعث میشه که خون اونها "خالص" بمونه مثلا خواهر و برادر با هم وصلت میکردن تا از نسلشون فرزندان با ژن خالص خودشون به وجود بیاد. چند قرن بعد محدودیت های قرون وسطایی اعمال شده توسط کلیسا در این شیوه هم خونی منجر به ایجاد یک تابوی غالب شد.
ازدواج با محارم فارغ از مسائل دینی و فرهنگی، به دلیل پیامدهای مضر ژنتیکی و به دلیل فرضیه اثر وسترمارک که میگه افرادی که در چند سال اول زندگی خود در کنارهم تو یه خونه زندگی می کنن، دیگه فاقد جذابیت جنسی برای هم میشن، یک تابوی مهم جنسی محسوب میشه.
یونانیان باستان از "Boy love" لذت می بردند و این به عنوان همجنس گرایی شناخته نمی شد. ما همچین موردی رو در مورد بعضی از پادشاهان تازیخ خودمون هم داشتیم، مثلا در اشعار حافظ به عبارت مغ بچه اشاره شده.
جامعه یونان تفاوت بین جنسیت رو تشخیص نمی داد و از روی رفتارها تمایز ایجاد می کرد. نقش فعال و غالب در رابطه جنسی به عنوان مردانگی بود در حالی که نقش منفعل به معنای جوانی و زنانگی بود. همجنسگرایی به عنوان یک اصطلاح کاملاً دور از ذهن بود.
با این حال ، در دوران قرون وسطی ، نگرش جامعه نسبت به همجنسگرایی کاملا تغییر کرد. هرچند در بعضی از کشورها ، اعضای همجنسگرا پذیرفته شدن ولی همچنان همجنس گرایی در اکثر بخش های دنیا به عنوان یک تابوعه از جمله ایران!
من خودم دوستانی داشتم که بعدا متوجه شدم از نظر میل جنسی به همنوع خودشون میل دارن واقعا ابایی از گفتن این حرف ندارم بعدا ارتباطم رو باهاشون کم رنگ و کم رنگ تر کردم؛ چون واقعا تونایی درک این عزیزان رو علی رغم این همه فیلم و سریال و مطالب منتشر شده در دنیای رسانه امروزی نداشتم و ندارم. همین بهترین و ملموس ترین مثال برای قدرت فرهنگ و تربیت خانوادگی عه.
اشراف یونان و روم از بوسه در اذعان عمومی به دلیل اینکه عمل مسواک زدن با ادرار انسان در میان شهروندان رومی انجام میشد، متنفر بودند. خوشبختانه ، الان از ین مشکلا هیچ جای دنیا وجود نداره.
خیلی از تابوهای بدتر رو اینجا ذکر نکردم و گرنه اگه یه جست و جو کنید و ببینید مصریان باستان چه در نیل چه کارهایی میکردن قطعا از اینکه الان دارید زندگی میکنید خوشحال میشید
بسیاری از قبایل در جهان هنوز به فرهنگ آزادی جنسی بعد از ازدواج اعتقاد دارن. در واقع میگن باید از نظر عاطفی از شریک زندگیتون جدا باشین! در قبیله موریا خواباه های جنسی وجود داشت و آدم ها برای تجربه انواع روابط جنسی اعزام میشدن اونجا!
این رسوم مختص قبایل آفریقایی و آمریکای جنوبی نیست در اندونزی هم همچین مسائلی وجود داره!
خوشبختانه اینا همه الان تبدیل به تابو شدن وجامعه مدرن به تک همسری اعتقاد داره و به همین دلیل اکثر مردم چند همسری را یک تابو می دونن. با این حال، چند همسری برادرانه، یعنی اینکه چند برادر یک زن رو به اشتراک باهم دارن، هنوزدربسیاری از جوامع رایجه و معمولی و مورد توافق و رضایت جامعه مورد نظر! من اولش که این مطلب رو میخوندم فکر کردم مال 500-600 سال پیش عه ولی گویا این اتفاق همین الان داره رخ میده.
یونانی ها و رومی ها بر خلاف جوامعی که در خاورمیانه امروزی بودن همیشه در مورد برهنگی راحت بودن. اونها همه چیز رو در مورد بدن میپرستیدن و برهنگی رو راهی برای ستایش بدن میدونستن.
نمونه بارز این فرهنگ رو هم در نقاشی های دوران رنسانس میتونید ببینیدبه جز نقاشی های دوره رنسانس، در هیچ کجا چنین برهنگی مسالمت آمیزی رو در انظار عمومی پیدا نمی کنین!
نزدیک به 31 درصد آقایان و 43 درصد خانمها با انواع مشکلات جنسی درگیر هستند. ولی این مشکلات قابل درمان هستن یا حداقل بهتر میشن.
از جمله مشکلات شایع در مردان کم بودن میل جنسی، ارگاسم هایی که خیلی زود یا خیلی دیر اتفاق میوفتن و عدم رسیدن به ارگاسم عه.
بعضی از این تغییرات به دنبال افزایش سن اتفاق میوفتن و کاملا طبیعی ان.
از طرف دیگه مشکلات زمینه ای و سلامت کلی هم میتونه اثر گذار باشه، مثلا دیابت میتونه آقایان رو دچار مشکل در بلند شدن آلت جنسی یا زود انزالی کنه. مشکلات قلبی، فشار خون و چربی بالا، ام اس، چاقی و هم میتونن مشکلاتی رو ایجاد کنن. پس بدیهی عه که کنترل این بیماری ها خودش میتونه اثر چشمگیری روی وضعیت جنسی داشته باشه.
این رابطه دو طرفه اس. یعنی تغییر ناگهانی در وضعیت جنسی هم میتونه نشونه این باشه که ممکنه شما یه مشکل پزشکی پیدا کرده باشین!
یه تعدادی دارو هم هستن که میتونن وضعیت جنسی رو تغییر بدن، مثل داروهای ضد افسردگی، ضد جنون، ضد فشار خون، داروهی شیمی درمانی، داروهای تشنج، کورتون ها و ... . پس اگر دارویی مصرف می کنید و دچار تغییر در وضعیت جنسی میشین، حتما با داروسازتون صحبت کنید.
سیگار کشیدن و مصرف الکل و بقیه عادتهای نابجا هم میتونن از دلالیل بروز مشکل باشن.
در کنار شرایط جسمی بدن، شرایط روحی هم همونقدر تاثیر گذاره. افسردگی، استرس و اضطراب هم حتی میتونن تاثیری فراتر از بیماری های جسمی داشته باشن. نگرانی درباره عملکردتون در طول رابطه جنسی، خجالت، نگرانی ار باردار شدن و یا خاطرات گذشته همگی میتونن مشکل زا باشن.
جالبه که بدونین، تقریبا نیمی از خانم ها به صورت دائمی درگیر اتفاقایی مثل نداشتن میل جنسی، نرسیدن به ارگاسم و درد در طول رابطه هستن! در خانم ها هم مشکلات زمینه ای در کنار مسائل روانی میتونن از جمله عوامل مهم باشن، حتی یک خستگی ساده هم میتونه باعث کاهش میل جنسی شون بشه.
یکی از مشکلاتی که هنوز هم درگیرشیم، ترس و خجالت از معاینات اندام های تناسلیه و همین عامل و عدم مراجعه های روتین به پزشک متخصص، نه تنها میتونه روی میل جنسی اثر بذاره، بلکه میتونه باعث پنهون موندن بیماریها بشه و در نهایت یک مشکل ساده رو به فاجعهای مثل سرطان تبدیل کنه.
بارداری، شیردهی، زایمان و یائسگی در بانوان هم تاثیرات خاص خودشون رو دارن مثلا خیلی از خانم ها بعد از یائسگی تجربه رابطه دردناک رو ذکر کردن.
می دونید چی از همه چی مهمتره؟ کمک گرفتن!
ممکنه اولش خجالت بکشید یا استرس داشته باشید، ولی رو به رو شدن و کنار اومدن با مشکل اولین قدمه. اگه بیماری های جسمی و وابسته به روان عامل اصلی هستن، قطعا مراجعه به پزشک بهترین راه حله. پزشک ازتون سوالاتی میپرسه و همه چی رو از مشکلات جسمی گرفته تا روحی بررسی میکنه تا بتونه کمکتون کنه.
اینو به طور کلی بدونین که ورزش کردن، ترک سیگار و الکل وکاهش وزن میتونه وضعیت رو بهبود ببخشه!
اگر از مشکلاتی مثل ترس و افسردگس رنج میبرین، رفتن پیش روانپزشک و سکسولوژیست همه چی رو بهتر میکنه. متاسفانه ما به علت شرلیط فرهنگیمون خیلی مرسوم نبوده که تحت ویزیت سکسولوژ قرار بگیریم اما اگر به آماری که در انتها میگم دقت کنید اهمیتش رو درک میکنید.
خانم ها میتونن قبل از رابطه جنسی از مسکن استفاده کنن تا درد رو کمتر احساس کنن و بتونن رابطه طولانی و راحتتری داشته باشن.
آقایون به خصوص کسانی که دچار اختلال نعوظ و انزال ان که متاسفانه در کشور ما کم هم نیستن میتونن با مصرف دارو وکمی تمرین ذهنی مشکلشون رو رفع کنن و لحظات خوبی رو برای خودشون و شریکشون رقم بزنن.
براتون لینکی رو گذاشتیم برای ورزشهای kegel، از تکنیک هایی که ساده ست ولی برای رسیدن به ارگاسم و داشتن رابطه جنسی بهتر، میتونه به خانم ها خیلی کمک کنه.
اینو بدونین که صحبت کردن با همسرتون به خصوص درباره مسائل مرتبط با رابطه جنسی و درمیون گداشتن مشکلات و انتظارات متقابل، قرار دادن زمان کافی برای رابطه جنسی و در کنارش خالی کردن ذهن از همه چیز و تمرکز ، میتونه از هر راه دیگه ای بهتون بیشتر کمک کنه.
یه چیزی بهتون میگم که میزان اهمیت این موضوع رو بفهمین. بر اساس اعلام مرکز سلامت خانواده در ایران 50 درصد و براساس پژوهشها 78 درصد علت طلاق در ایران، مسائل و مشکلات جنسی و عدم آگاهی از اونه! یعنی آدما ترجیح دادن درباره یه سری از موضوعات حرف نرنن و از متخصصینش کمک نگیرن ولی در عوض، از هم جدا بشنددد و همدیگر رو از دست بدن!
بیماریهای مقاربتی یا STD بیماریهایی هستن که از طریق ارتباط جنسی منتقل میشن. این ارتباط میتونه از راههای مختلف باشه حتی از طریق ارتباط پوستی. گاهی هم از راههای غیر جنسی منتقل میشن مثل انتقال از مادر به نوزاد در حین زایمان.
بیشتر از ۲۰ نوع بیماری مقاربتی وجود داره مثل سیفیلیس، سوزاک، هرپس تناسلی، کلامیدیا، تریکومونازیس و ایدز که البته باید تاکید کرد ارتباط جنسی فقط یکی از راههای انتقال ایدزه.
هم خانمها و هم آقایون ممکنه مبتلا به بیماریهای std بشن. این بیماریها گاهی میتونن بدون علامت باشن. برای همین ممکنه افراد به ظاهر سالم که حتی خودشونم نمیدونن مبتلا هستن، دیگران رو درگیر این بیماریها بکنن.
این بیماریها، بیماریهای جدیای هستن و حتی ممکنه مثل ایدز باعث مرگ افراد بشن ولی آگاه بودن به علائمشون و روشهای پیشگیری ازشون میتونه سلامت شما رو تضمین کنه.
همونطور که گفتم بیشتر بیمارهای مبتلا به بیماریهای مقاربتی در ابتدا هیچ علامتی رو بروز نمیدن. ولی بعضی وقتا هم این بیماریها از همون اول با علامت همراه هستن که چون این علائم اختصاصی نیستن ممکنه این بیماریها خیلی دیر تشخیص داده بشن و فرد بیمار، بیماریش پیشرفت بکنه و باعث مبتلا شدن افراد دیگهای هم بشه.
وجود زخم یا برآمدگی روی اندامهای جنسی، دهان و ناحیه مقعدی/ سرخ شدن و احساس خارش در اندامهای جنسی/ دفع ادرار همراه با درد یا سوزش/ ترشحات غیر عادی از اندام جنسی/ خونریزی غیرعادی در خانمها/ احاساس درد هنگام رابطه جنسی/ متورم و دردناک شدن غدد لنفی مخصوصا در کشاله ران/ درد در ناحیه لگن/ تب و کهیر روی تنه و دست و پا فقط بعضی از این علائم هستن.
در صورتی که با کسی ارتباط جنسی دارید و هر کدوم از این نشونهها رو مشاهده کردید حتما باید به پزشک مراجعه کنید و تستهای مربوط به تشخیص این بیماریها رو انجام بدید. تستهایی مثل معاینه فیزیکی، آزمایش خون و تستهای میکروسکوپی از ترشحات اندام جنسی.
بعضی افراد با احتمال بیشتری به بیماریهای مقاربتی مبتلا میشن. مثلا افرادی که با بیش از یک نفر رابطه جنسی برقرار میکنن، افرادی که رابطه جنسی محافظت نشده برقرار میکنن، افرادی که سابقه ابتلا به این بیماریها رو داشتن وافرادی که از الکل و مواد محرک سو استفاده میکنن.
یه نکته مهمی که وجود داره اینه که بیملریهای مقاربتی فقط سلامت جنسی افراد رو به خطر نمیندازه بلکه میتونه باعث ایجاد بیماریهای قلبی، عفونتهای چشمی، مشکلات شنوایی ، بعضی از سرطانها، التهاب مفاصل، ناباروری و دشواری در زایمان هم بشه.
حالا سوال اصلی اینجاست که چطور میشه از این بیماریها جلوگیری کرد؟
- موثرترین راه خودداری و پرهیز از برقراری رابطه جنسیه حین داشتن علائمه
- در صورتی هم که رابطهای برقرار میکنید باید فقط با یک فرد سالم مثلا همسرتون باشه و از برقراری رابطه با افراد متعدد باید به شدت خودداری کرد. البته ناگفته نمونه که اگر شما مثلا فقط با همسرتون رابطه جنسی دارید، همسرتون هم فقط باید با شما رابطه برقرار کنه و فقط در این صورته که سلامتی شما حفظ میشه.
- قبل از برقراری رابطه جنسی از سلامت خودتون و طرف مقابل باید اطمینان حاصل کنید و باید ازشون بخواید تستهای مربوط به بیماریهای std رو بدن.
- واکسن زدن یه راه دیگه پیشگیری برای بعضی از این بیماریها مثل HPV و هپاتیت A و هپاتیت B عه.
- استفاده از وسایل محافظتی مثل کاندوم در هر بار برقراری رابطه یه امر ضروریه و تا حد خیلی زیادی از بیشتر بیماریهای مقاربتی جلوگیری میکنه ولی حتی این راه هم برای بیماری هایی مثل HPV و هرپس تناسلی محافظت کافی رو ایجاد نمیکنه.
- یه نکته ای هم که باید بهش توجه کرد اینه که قرصهای ضد بارداری هیچ تاثیری روی پیشگیری از این بیماریها ندارن.
- یکی دیگه از راههای پیشگیری عدم مصرف نوشیدنیهای الکلی و مواد مخدره. چون کسی که تحت تاثیر این دو باشه، به احتمال بیشتری رفتارهای پر خطر از خودش نشون میده.
سوال آخری هم که پیش میاد اینه که درمان بیماریهای مقاربتی چیه؟
بسته به منشا بیماری درمان متفاوته. بیماریهای std ممکنه به علت وجود نوعی باکتری، ویروس یا انگل به وجود بیان. در صورتی که منشا بیماری، باکتریها یا انگلها باشن، به تشخیص پزشک و با آنتی بیوتیک مناسب بیماری درمان میشه.
ولی متاسفانه تا امروز هیچ درمانی برای بیماریهای مقاربتی که منشا ویروسی دارن به وجود نیومده و حتی میتونن تا آخر عمر با بیمار باقی بمونن مثل ایدز، هپاتیت ب، هرپس تناسلی و HPV. ولی داروهای موجود میتونن علائمشون رو بهبود ببخشن و ریسک انتقال به افراد دیگه رو کاهش بدن.
با این اوصاف اهمیت پیشگیری در برخورد با این بیماریها غیر قابل انکاره.
بقیه قسمتهای پادکست پاددارو را میتونید از طریق CastBox هم گوش بدید:
مطلبی دیگر از این انتشارات
فصل اول-اپیزود سوم( تولید داروها و واکسنها)
مطلبی دیگر از این انتشارات
فصل سوم-اپیزود دوم (میسوفونیا)
مطلبی دیگر از این انتشارات
فصل دوم-اپیزود چهارم(کد نورنبرگ)