[داستان] [زندگینامه] [تاریخ اسلام] https://shorten.tv/history
حضرت موسی : داستان زندگی پسر خوانده فرعون
حضرت موسی
حضرت موسی پیامبری با شریعت مستقل که دارای کتاب تورات است. سرگذشت «حضرت موسی» بقدری دارای اهمیت بوده که در ۴۲۰ آیه ۳۶ سوره، ۱۳۶ مرتبه نام و نکاتی از زندگی «حضرت موسی» در قرآن بیان شده است.
حضرت موسی پسر عمران از قبیله لاوی بود، میریام و هارون خواهر و برادر او بودند. «حضرت موسی» در مصر به دنیا آمد. درست زمانیکه بنی اسرائیل به دلیل جمعیت زیادشان، تهدیدی برای تمدن مصر شناخته میشدند.
چنانچه فرعون دستور داد که تمام پسران یهودی تازه متولد شده را در نیل غرق کنند. عمران و یوکابد برای جلوگیری از کشته شدن موسی، او را در سبدی گذاشتند و میان نیزارهای بلند رود نیل پنهان کردند.
در حالیکه خواهر موسی در اطراف پنهان شده بود تا از دور مراقب موسی باشد. آسیه، زن فرعون با شنیدن گریه او را پیدا کرد و نجات داد و نام او را «موسی» به معنای از آب کشیده شده گذاشت. دیگر آرزوی آسیه برای داشتن یک پسر برآورده شده بود.
موسی در شکوه تمدن مصر به عنوان پسر خوانده فرعون پرورش یافت. هنگامیکه جوان شد، از ریشههای خود آگاه شد و دلش بحال بنی اسرائیل میسوخت.
روزی موسی شاهد ضرب و شتم وحشیانه یک غلام عبری توسط یک ارباب مصری بود بشدت عصبانی شد و مرد مصری را به طور ناگهانی کشت. موسی از ترس مجازات فرعون، به صحرای مدین گریخت و برای شعیب که بعداً با دخترش ازدواج کرد، مشغول به چوپانی شد.
خداوند، حضرت موسی را بر قوم بنی اسرائیل برانگیخت. بنی اسرائیل در زمامداری حضرت یوسف به مصر آمدند و چون جمعیت آن ها فزونی یافت، قِبطیان از کثرتشان بیمناک شدند و در تضعیف ایشان کوشیدند، پس آن ها را به بندگی گرفتند و به انجام کارهای سخت واداشتند.
فرعون مصر که شاهی قدرتمند و متکبر بود، دعوی خدایی کرد و خود را شایسته ی پرستش خواند. در چنین اوضاعی حضرت موسی به مصر آمد و فرعون را به پرستش خدای یکتا دعوت کرد و از خشم خدا ترساند، اما سودی نداشت.
انتخاب حضرت موسی
زمانی که موسی در بیابان طور بود و گلهها را در بیابان نگهداری میکرد، از دور آتش شعله وری را دید، به طرف آتش رفت. درختی نورانی اما شعله ور از آتش را دید، که میسوخت اما خاکستر نمیشد.
صدایی به گوش موسی رسید، که این منم پروردگار تو، پای از کفش خویش بیرونآور، تو در وادی طور هستی و من تو را برگزیدهام، به آنچه به تو میگویم، گوش کن، جز من خدایی نیست، مرا پرستش کن و نماز برپا کن.
در این لحظه موسی اندیشید که به مقام نبوت رسیده است. صدایی را میشنید که به او میگفت برای هدایت بنی اسرائیل از مصر انتخاب شده است. همچنین به او گفته شد که وحدت خدا را به قوم خود اعلام کند
در آن زمان بنی اسرائیل خدایان بسیاری را میپرستیدند. حضرت موسی قرار بود به آنها بگوید که فقط یک خدا وجود دارد. مسئولیتی عظیم بر شانههای حضرت موسی گذاشته شده بود و خجالتی بودن او، باعث ایجاد تردید و عدم اعتماد به نفس در او شد.
اما خداوند به او اطمینان داد که هارون، برادر او، سخنگوی او هم برای بنی اسرائیل و هم برای فرعون خواهد بود
دعوت حضرت موسی
حضرت موسی به مصر بازگشت و عبرانیان را متقاعد کرد که برای سفر و خروج از مصر آماده باشند. موسی با هارون نزد فرعون رفت و از او خواست تا قوم او را آزاد کند.
فرعون ابتدا خودداری کرد، اما با آفت و بلاهایی که در این کشور به وقوع پیوست، مقاومت فرعون در هم شکست و او را بر آن داشت تا به بنی اسرائیل اجازه خروج فوری از مصر داده شود بنابراین «حضرت موسی» به عنوان رهبر عدهای از یهود و غیر یهود از مصر به سوی آزادی گریختند.
زندگی حضرت موسی در بیابان سینا
هدف حضرت موسی ، کوه سینا بود. جایی که خدا برای اولین بار خود را به ایشان نشان داده بود. بنی اسراییل به کوه مقدس آمدند. حضرت موسی که توسط خدا احضار شده بود، از کوه بالا رفت و با سخنرانی و بیان شروط عهد بین خداوند، توانست موافقت قوم خود را برای ایمان به خدا کسب کند.
موسی پیامبر با کمک برادرش هارون در طول چهل سال در صحرای سینا، با غلبه بر موانع بسیار، قوم یهود را رهبری کرد و آنها را به شکل ملتی واحد درآورد.
فقط مردی با اراده فوقالعاده، صبر، و با ایمان میتوانست گروههای دعوا و مکر که دائماً خرد و اقتدار او را در یک ملت به چالش میکشند، مهار کند. تحت رهبری موسی بیشتر سرزمینهای شرقی اردن فتح شد، اما او اجازه نداشت بنی اسرائیل را به کنعان موعود هدایت کند.
پس موسی بنی اسرائیل را شبانه از مصر خارج کرد و به سمت مشرق گریخت و صبحدم که فرعون و دیگر قبطیان از ماجرا آگاه شدند، به دنبال آن ها در صحرا روان گردیدند.
حضرت موسی و قومش پس از پیمودن حدود 130 کیلومتر به ساحل خلیج عَقَبه رسیدند و دریا را در مقابل و فرعونیان را در پشت سر دیدند و از موسی راهی برای خلاصی از آن بحران طلب کردند.
معجزات زیادی در این راه اتفاق افتاد. وقتی بنیاسرائیل جلوی دریای سرخ ایستادند در حالی که سربازان مصری پشت سرشان ایستاده بودند، این عصای حضرت موسی بود که دریای سرخ را جدا کرد تا همه بتوانند از آن عبور کنند. هنگامی که قوم بنی اسرائیل به سلامت عبور کردند، دریا به هم متصل شد و بسیاری از تعقیبکنندگان آنها غرق شدند.
هنگامی که ذخایر غذا تمام شد، خداوند هر روز چیزی را که غذای معنوی نامیده میشد برای تغذیه بنی اسرائیل نازل میکرد. هنگامی که مردم به آب نیاز داشتند، خداوند به حضرت موسی گفت که با صخرهای صحبت کند و از آن آب میجوشد.
آن گاه موسی به اذن پروردگار، عصای خویش را بر آب زد و ناگهان دریا شکافت و 12 مسیر برای قبایل دوازده گانه بنی اسرائیل نمودار گشت
چنان شد که موسی و تمامی همراهانش به سلامت از دریا گذشتند و فرعون و سپاهیانش که در تعقیب آن ها وارد دریا شده بودند، در میان امواج خروشان آب به دام افتادند و به هلاکت رسیدند.
یک محقق آمریکایی به نام رونالد وِیات که متخصص باستان شناسی کتاب مقدس است، درباره ی مسیر مهاجرت بنی اسرائیل از مصر به سمت فلسطین تحقیقات زیادی کرد.
او و پسرانش پس از جست و جوی فراوان، محل عبور بنی اسرائیل از دریا را در خلیج عقبه دانست و با غواصی در عمق آب ها، آثار متعددی از بقایای تجهیزات لشکر فرعون مصر را کشف کردند.
از جمله، بقایای شش عدد چرخ متعلق به ارابه های جنگی یافت شد که با نقاشی ارابه های جنگی بر دیوارهای اهرام مصر شباهت بسیاری دارد.
او همچنین تعدادی استخوان انسان یافت که سطح آن ها با رسوبات دریایی و جلبک ها پوشیده شده بود.
آزمایش های علمی، قدمت این اشیا را چندین قرن پیش از میلاد مسیح تخمین زد. قوم بنی اسرائیل پس از گذر از این دریا به بیابان تیه وارد شدند، اما به سبب ناسپاسی، نافرمانی و بهانه جویی هایشان، 40 سال در بیابان تیه سرگردان ماندند.
در طول این سال ها، خداوند، تورات را بر موسی نازل فرمود. حضرت موسی سرانجام در شب 21 رمضان به سنّ 126 سالگی در بیابان تیه درگذشت و مقبره ی او بر کسی معلوم نشد.
وفات حضرت موسی
حضرت موسی در زمان مرگ ۱۲۰ سال سن داشت. در پاسخ به این سؤال که قبر حضرت موسی کجاست روایت هایی از محل دفن و نحوه رحلت ایشان بیان شده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد
تورات درباره ی وفات موسی چنین می گوید: «موسی بنده ی خداوند در آن جا به سرزمین موآب ــ موافق قول خداوند ــ وفات کرد و او را در درّه ی زمین «موُآب» دفن کرد و هیچ کس از محل دفن او تا به امروز آگاه نیست و موسی حین وفات 120 ساله بود و بنی اسرائیل 30 روز برای موسی در بیابان ها گریه نمودند.
از پیامبر اسلام درباره قبر موسی سؤال شد؛ آن حضرت فرمودند: (بر سر راه بزرگ، نزدیک تپه سرخ)
بیابان تیه
بسیاری از مفسران، قبر حضرت موسی و هارون را در سرزمین تیه میدانند تیه نام بیابانی است که قوم یهود پس از خروج از مصر، به آنجا رفتند و در حدود ۴۰ سال در این بیابان سرگردان بودند.
این بیابان که در شبه جزیره سینا قرار دارد، به نام صحرای بنی اسرائیل نیز شناخته میشود
در اطراف این بیابان، مصر، کوههای شام، کوه طور و سرزمین فلسطین قرار دارد.
سرزمین موآب
طبق یک روایت دیگر مقبره حضرت موسی را در سرزمین موآب دانسته اند. امروزه سرزمین موآب که با نام سرزمین جلعاد نیز شناخته میشود را با نام کشور اردن میشناسیم.
در این سرزمین هیچ جای مشخصی را برای محل دفن حضرت موسی در نظر نگرفتهاند.
کوه طور
طبق روایت، وفات حضرت موسی را در کوه طور میدانند. کوه طور در شمال شرقی مصر قرار دارد. روزی حضرت موسی در حال رفتن به سمت کوه طور بود که مردی را در حال کندن قبر دید، نزدیک رفت و شروع به کمک کردن کرد.
زمانی که کندن قبر به اتمام رسید، حضرت موسی در داخل قبر خوابید تا اندازه سنگ لحد قبر را مشخص کند. در یک لحظه پرده از چشمان موسی کنار رفت و او بهشت و جایگاه خود را دید.
همان دم از خدا طلب کرد تا روحش را به سمت خود ببرد. خداوند نیز دعای او را شنید و ایشان در داخل قبر دفن شد.
صحرای اریحا
در روایت دیگری نقل شده است که قبر حضرت موسی در صحرای اریحا در کرانه غربی رود اردن قرار دارد. این محل در ۳۰ کیلومتری شرق بیت المقدس واقع شده است در منطقهای به نام «بَرِیَّةَ القُدس» و با جاده ای خاکی به بزرگراه قدس ــ اَریحا می پیوندد. که بعدها توسط فردی به نام صلاح الدین ایوبی یک عمارت برای مزار ساخته شد.
در سال ۶۸۸ هجری قمری یک بنای اسلامی با کتیبههایی با خط عربی ساخته شد. در سال ۸۷۵ هجری قمری داخل بنا تکمیل شد. به طور کلی میتوان گفت مقبره حضرت موسی دارای ۳۲ گنبد کوچک و بزرگ سفید رنگ، مسجد مردانه و مسجد زنانه است.
پس از اینکه در میان فلسطینیها و اسرائیل درگیرهای ایجاد شد، این بنا در اختیار مسلمانان قرار گرفت. میتوان گفت همه افرادی که به بیت المقدس سفر میکنند، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان به زیارت آرامگاه حضرت موسی نیز میروند.
قدیمی ترین اسناد این بقعه، مربوط به دوران فرمانروایی صلاح الدین ایوبی در اواخر قرن ششم هجری است. این اسناد نشان می دهد که صلاح الدین ایوبی ضمن وقف برخی اراضی اطراف بر حرم حضرت موسی، اجازه ی زیارت آن مکان شریف را به پیروان همه ی ادیان داده است.
ساختمان فعلی حرم در سال 668 ق و به دستور ملک بِیْبَرْس ــ سلطان مَملوکی مصر ــ ساخته شد. این عمارت به طور کلی یک بنای اسلامی است و تمام اسناد و کتیبه های آن نیز به خط عربی می باشد.
مقبره حضرت موسی پلانی مستطیل شکل دارد و از سنگ ساخته شده که شامل 120 اتاق و تالار است و اطراف آن با دیواری به ارتفاع 3 متر همچون قلعه ای محصور گردیده است.
در این مجموعه، 32 گنبد کوچک و یک گنبد بزرگ و سفید رنگ وجود دارد و شامل یک مسجد مردانه در قسمت شرقی و یک مسجد زنانه و کوچک تر در قسمت غربی و غرفه های اقامت زوّار و یک گلدسته و اتاق مقبره است.
از داخل مسجد دربی به یکی از اتاق های مجاور گشوده می شود که در آن قبر منسوب به موسی قرار دارد
دیوارهای این اتاق از داخل با گچ سفیدکاری شده و به جز برخی گچ بری های ساده، تزئینات معماری دیگری در آن دیده نمی شود. کتیبه ی عربی دیگری نیز بر بالای درب ورودی حرم از بیرون نصب شده که شامل پنج سطر است.
در اطراف آرامگاه حضرت موسی قبرستان مسلمانان قرار دارد. یک خانواده ی فلسطینی از اهالی اریحا به عنوان خادمان حرم در این مکان خدمت می کنند و عهده دار پذیرایی از زوّارند.
پس از اشغال فلسطین توسط اسرائیل، این محل مدتی مورد مناقشه ی دو طرف بود تا آن که پس از تشکیل حکومت خودگردان فلسطین، دوباره در اختیار مسلمانان قرار گرفت.
اگرچه منابع دینی یهود، این بقعه را به عنوان قبر حضرت موسی معتبر نمی داند، اما یهودیان بارها برای تملک آن دست اندازی کردند. در عین حال، پیروان یهود و مسیحیت نیز اجازه دارند همچون مسلمانان این مکان را آزادانه زیارت کنند.
در ایام 25 تا 30 محرّم به مدت یک هفته مراسمی به نام «موسِم موسی که قدمتی چند صد ساله دارد، برگزار می شود. هزاران مسلمانان پس از زیارت بیت المقدس برای زیارت حرم حضرت موسی به این منطقه می آیند
و البته جمعیت آن ها به حدّی است که غرفه های اقامت زائرین که در دو طبقه دور تا دور حرم ساخته شده، برای اسکان ایشان کفایت نمی کند و به ناچار، چادرهای عربی خویش را در بیابان اطراف حرم برپا می کنند و به تلاوت قرآن و نماز و دعا می پردازند و یاد آن پیامبر خدا را گرامی می دارند.
در دیگر روایتها، مکانهایی همچون منطقه شام و کوه نباء را نیز به عنوان محل دفن حضرت موسی عنوان کردهاند.
سخن پایانی
حضرت موسی از پیامبران اولوالعزم با کتاب آسمانی تورات است. ایشان توانست بسیاری از مردمان قوم خود را به سوی خداوند دعوت کند. ایشان با تحمل سختیها و مشقتهایی که در طول زندگانی خود تحمل کرد، سرانجام در سن ۱۲۰ سالگی درگذشت.
مطلبی دیگر از این انتشارات
کعبه : به نام خداوند خانه کعبه
مطلبی دیگر از این انتشارات
یک داستان عجیب از اهرام مصر و ارتباط آن با امام زمان عج
مطلبی دیگر از این انتشارات
شیطان : داستان شیطان واقعی