[داستان] [زندگینامه] [تاریخ اسلام] https://shorten.tv/history
شیطان | ابلیس جن شیطانی
شیطان
اِبلیس یا شیطان، نام یک جن است که از فرمان خدا و سجده کردن بر آدم سرپیچی کرد در نتیجه از درگاه خدا رانده شد. بیشتر مفسران شیطان را از جنیان دانسته و اندکی نیز او را فرشته شمردهاند.
شیطان، پس از نافرمانی از سجده بر آدم، مورد لعن خدا قرار گرفت و رانده شد، سپس درخواست کرد که تا قیامت زنده بماند ولی خدا وعده داد تا وقتی معین به او مهلت دهد. شیطان قسم یاد کرد که همه تلاش خود را تا روزی که مهلت دارد برای انحراف فرزندان آدم به کار گیرد. تنها کاری که او در این راه میکند دعوت به بدیها است و کسی را مجبور به این کار نمیکند. سرانجام او و پیروانش دوزخ خواهد بود.
هنگامی که خداوند، آدم را از گِل آفرید و از روح خویش در او دمید، به فرشتگان فرمان سجده بر وی داد. همه فرشتگان سجده کردند؛ ولی ابلیس تکبّر ورزید و از سجده سرباز زد. و گفت: من از او بهترم؛ زیرا مرا از آتش و او را از گِل آفریدی؛ آنگاه خداوند شیطان را از آن مقام راند و او را لعنت کرد.
ویدیو: آفرینش حضرت آدم و حسادت شیطان
ابلیس از خداوند تا روز بَعث مهلت خواست و خدا به او تا روزی معلوم مهلت داد؛ سپس شیطان سوگند یادکرد که همه بندگان به جز مُخلَصان را از راه به در بَرَد و خداوند به او و پیروانش وعده جهنّم داد.
فرجام ابلیس و «وقت المعلوم»
در آیه ۸۱ سوره ص به شیطان تا زمانی مشخص «إِلَیٰ یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» در این دنیا مهلت داده شده است. برای تعیین این زمان روایات مختلفی وجود دارد که سندهای محکمی ندارند.
در برخی احادیث، امام مهدی(عج) او را به هنگام ظهور گردن میزند، در حدیث دیگری زمان مرگ او بین نفخه اول و دوم صور اسرافیل بیان شده است، و در نقل دیگری، ابلیس در زمان رجعت و به دست پیامبر(ص) کشته میشود
علامه مجلسی پس از نقل احادیث مختلف معتقد است شیطان تا پیش از قیامت وجود دارد و مرگ او در نفخ صور صورت میگیرد
شیطان در تصوف
برخی از صوفیان مسلمان با نگاهی تمثیلی، شیطان را حاجب و پردهدار دولتسرای حضرت حق دانسته که بیگانگان را از سراپرده جلال الهی دور میدارد. چرا که اگر زحمتی در راهیابی به ساحت قدس ربوبی نباشد، مدعی صادق از غیر آن تمیز داده نمیشد.
برخی دیگر، وجود ابلیس را به جهت نمایاندن زیباییهای عالم و ظهور رحمت الهی ضروری شمرده و به عنوان مثال بر این باورند که اگر شیطان نبود و انسان را به گناه نمیکشاند، وصف مغفرت الهی تجلی نمییافت.
برخی از عرفا، همچون منصور حلاج شاعر و عارف ایرانی قرن سوم هجری و احمد غزالی، واعظ، عارف و برادر کوچکتر محمد غزالی، به تقدیر ازلی و قسمت الهی در امتناع شیطان از سجده بر آدم معتقد بوده و گمراهی ابلیس را ثبت شده در مشیت الاهی میدانند.
دلایل آفرینش و توانایی شیطان
مفسران مسلمان، درباره اینکه چرا شیطان خلق شده و چرا قدرتی دارد که بندگان را به گمراهی بکشاند، پاسخهایی دادهاند؛
بر اساس قرآن، اگر منظور از شیطان، ابلیس باشد او پس از رانده شدن از درگاه الهی به دلیل نافرمانی از دستور سجده بر آدم، از خداوند خواست که تا روز قیامت به او مهلت دهد ولی خداوند تا روزی معین که پیش از روز قیامت است مهلتی به وی داد.
بنابر این خداوند شیطان را پلید خلق نکرد، چنانکه شش هزار سال خدا را پرستش کرده، همنشین فرشتگان و اهل عبادت بوده، اما به دلیل تکبر در برابر خداوند، راه طغیان را در پیش گرفته و از رحمت خداوند دور شده است.به باور علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، وجود ابلیس شرّ محض نیست، بلکه شرّ آمیخته به خیر است.
شیطان و امتحان الهی
بر اساس قرآن، آفرینش ابلیس برای امتحان بندگان است. خداوند همچنین القائات شیطان را برای بیماردلان و سنگدلان، مایه آزمایش قرار داده است
" تو و همسرت در بهشت سکونت کنید و از نعمت های بهشتی هر چه می خواهید، بخورید، اما نزدیک این درخت نشوید که از ستمگران خواهید بود»
چگونه شیطان داخل بهشت شد؟
از جانب خدا خطاب آمد: «اى اهل آسمان ها! من آدم و حوا را در بهشت منزل دادم و همه چیز را مباحشان کردم، مگر بهشت جاودان را. اگر نزدیک درختان آن شوند و از آنها بخورند از ظالمان خواهند بود و از آن جا بیرون خواهند شد» شیطان این خطاب را شنید و امیدوار شد پیش خود گفت: من آنها را از بهشت بیرون مى کنم!!
شیطان که همه بدبختی های خود را از ناحیه آدم می دانست و کینه او را به سختی در دل گرفته بود، در صدد بود به هر شیوه ای که ممکن است موجبات گمراهی آدم و فرزندانش را فراهم کند.
از ابن عباس اینگونه روایت شده: بعد از آن که شیطان از بهشت بیرون شد، تصمیم قاطع گرفت که با هر نقشه و حیله اى که شده، باز خود را به بهشت برساند و انتقام خود را از آدم بگیرد، فکر کرد که از راه معمولى و عادى وارد شود، دید نگهبانان بر در بهشت هستند مانع او مى شوند. رفت کنارى و به انتظار ایستاد.
اول طاووس را دید، از او خواهش کرد که او را داخل بهشت کند، قبول نکرد. در این بین ناگهان چشمش افتاد بر بالاى دیوار، دید مارى بالاى دیوار قرار دارد. (تا آن روز مار یکى از حیوانات زیبا و خوش رنگ بهشت بود، و مثل سایر حیوانات دیگر چهار دست و پا داشت).
شیطان جلو آمد و گفت: اى مار! مرا داخل بهشت کن، تا اسم اعظم الهى را به تو تعلیم کنم.
مار گفت: ملائکه، نگهبان در بهشت هستند تو را مشاهده مى کنند و نمى گذارند داخل شوى .
شیطان گفت: مرا داخل دهان خود کن و آن را ببند و به این وسیله مرا داخل بهشت کن.
مار هم فریب او را خورد و همین کار را کرد و او را در دهان خود جاى داد. (این بود که در میان دندان هاى مار سم پدید آمد؛ چون جایگاه شیطان شد).
وقتى مار به این وسیله او را داخل بهشت نمود، شیطان هم کار خود را کرد، آدم علیه السلام و حوا علیه السلام را وسوسه نمود تا فریب خوردند.
مار گفت: اسم اعظم را که قول دادى؛ به من تعلیم کن.
شیطان در جواب گفت: اى مار! من اگر اسم اعظم را مى دانستم، احتیاج به تو نداشتم که مرا داخل بهشت کنى، من با همان اسم اعظم داخل مى شدم!
به کانال یوتیوب پیامبران و پادشاهان سربزنید.
💪 آشنایی با شخصیت های تاثیر گذار تاریخ اسلام:
پیامبر، انبیا، پیامبران:
حضرت محمد، موسی، آدم، ابراهیم, عیسی، یوسف،
پادشاه ، سلطان ، حاکم:
فرعون، قارون، شداد، نمرود،
🌍 جغرافیا و نقشه:
مصر، ایران، افغانستان، کربلا، عربستان، اورشلیم، روم
🙏 دین، باور، مذهب
☪ اسلام،
✡ یهودیت،
✟ مسیحیت،
شیعه، سنی، مسلمان،
💯 وقایع تاریخی:
جنگ، نبرد، واقعه، اتفاقات، قتل، مرگ، قبر، شهادت،
📎 منابع:
قرآن، نهج البلاغه، مستند
مطلبی دیگر از این انتشارات
داستان پیامبران: قوم عاد
مطلبی دیگر از این انتشارات
حضرت موسی : داستان زندگی پسر خوانده فرعون
مطلبی دیگر از این انتشارات
حقایق جالب از پیامبران خدا | شناخت پیامبران در اسلام