قبر حضرت یوسف و نقشه شوم اسرائیل برای جسد یوسف پیامبر

سربازان اسرائیلی و صهیونیستی به خاطر مسائل مذهبی و اسراری که پشت این داستان هست، در کرانه باختری سعی کردند تا قبر پیامبر بزرگ، حضرت یوسف رو باز و جسد حضرت یوسف رو به مکان دیگه‌ای منتقل کنند.

اونها قبر رو باز کردن ولی اتفاق بسیار عجیبی افتاد، اتفاقی که باعث شگفتی میلیون‌ها انسان در جهان شد.
قبر حضرت یوسف
قبر حضرت یوسف


یوسف پیامبر یکی از پیامبران بنی‌اسرائیل بود و یکی از پیامبران اولوالعزم و بزرگواری هست که خداوند داستان اون رو به طور کامل در قرآن کریم ذکر نموده.


همونطور که می‌دونید حضرت یوسف در کودکی خواب بسیار عجیبی دید؛ او در خواب دید که ۱۱ ستاره و همچنین خورشید و ماه بر اون سجده می‌کنند. اون وقتی که این خواب رو برای حضرت یعقوب تعریف کرد فهمید که یوسف به پیامبری رسیده و صاحب جایگاه و منزلت بالایی خواهد شد.

قبر حضرت یوسف
قبر حضرت یوسف

بعد از گذشت مدت زیادی، بین حضرت یوسف و برادرانش اختلافات زیادی رخ داد و از شدت حسادت، برادران او حضرت یوسف رو به درون چاهی انداختن تا اون رو از بین ببرن و نابودش کنن. اما به طور معجزه آسایی یوسف پیامبر از درون چاه نجات پیدا کرد و سالیان زیادی در مصر حکومت کرد و در اونجا دارای مقام و منزلت بزرگی شد.


مدت‌ها گذشت تا اینکه زمان مرگ حضرت یوسف فرا رسید. حضرت یوسف در وقت مرگش به بنی‌اسرائیل این چنین وصیت کرد؛ او از مردم خواست تا اینکه او را به فلسطین و بیت‌المقدس ببرند و اون رو در کنار قبر پدران بزرگش حضرت ابراهیم و حضرت اسحاق دفن کنند.

بعد از فوت حضرت یوسف جنگ و اختلاف نظرهای بسیاری بین بنی‌اسرائیل رخ داد و دعوا سری این بود که حضرت یوسف کجا دفن بشه. چونکه مردم هر شهر و دیار بر این باور بودن که با دفن پیامبر خدا در شهرشون برکت و نعمت‌های زیادی به سراغ اون‌ها خواهد آمد.


اما برای اینکه این اختلافات شدت نگیره و خاتمه پیدا کنه، قرار بر این شد که یوسف پیامبر در رود نیل دفع بشه تا به وسیله آبی که بر روی جسد ایشون جاری میشه، همه مصر از برکت و نعمت بدن ایشون فیض ببرن. بنابراین از سنگ مرمر برای ایشون یک تابوت ساخته شد و در رود نیل ایشون رو دفن کردند. سال‌های بسیار زیادی گذشت و حضرت یوسف در رود نیل دفن بود و هیچ اختلافی هم بین مردم نبود. تا اینکه حضرت موسی مبعوث شد.

https://youtu.be/WiOOl3G6PcY

بعد از پیامبری حضرت موسی، یکی از اولین کارهایی که ایشون تصمیم گرفتن انجام بدن، این بود که قوم بنی‌اسرائیل رو از مصر اخراج کنن، اون هم به خاطر ظلم و بی‌عدالتی که در این منطقه به راه انداخته بودند. وقتی دلیل انحراف اون‌ها رو جویا شدن، علمای بنی‌اسرائیل اعتراف کردن که به وصیت حضرت یوسف عمل نکردند.


حضرت موسی از علمای بنی‌اسرائیل دلیل این مسئله رو جویا شد. اون‌ها گفتن حضرت یوسف وقتی که داشت از دنیا می‌رفت، به ما وصیت کرد که حتماً جسد اون رو به بیت‌المقدس انتقال بدیم و اون رو کنار پدر بزرگانش دفن کنیم.


حضرت موسی از اونها اینگونه پرسید که قبر حضرت یوسف کجا قرار داره تا اون رو به اون نشون بدن. علمای بنی‌اسرائیل در جواب گفتن که هیچکدوم از ما مکان دقیق حضرت یوسف رو نمی‌دونیم، مگر یک شخص؛ اون هم پیرزنیه که در فلان مکان و در فلان شهر زندگی می‌کنه. نزد اون برین و از مکان قبر حضرت یوسف باخبر بشین.


حضرت موسی نزد اون پیرزن رفت و از اون پرسید که مکان قبر حضرت یوسف کجاست و کجا دفن شده؟ اون پیرزن در جواب گفت هرگز مکان دفن حضرت یوسف رو به شما نخواهم گفت مگر اینکه به من قول و وعده‌ای بدهید و بر اون سوگند بخورید. حضرت موسی با تعجب پرسید چه وعده و قولی از من می‌خواید؟


پیرزن از حضرت موسی خواست تا به اون وعده بده که با حضرت موسی در جنت محشور بشه. اما حضرت موسی به اون گفت کلید در بهشت و جهنم در دست من نیست و اراده خداوند هست که تعیین می‌کنه چه کسی در بهشت باشه و چه کسی در جهنم.


ولی در همون لحظه بر حضرت موسی وحی شد که به این پیرزن وعده بهشت رو از جانب خداوند بده و حضرت موسی هم چنین کرد. وقتی پیرزن از زبان حضرت موسی وعده بهشت رو شنید و خیالش راحت شد، رو به حضرت موسی و یارانش کرد و گفت پس همراه من بیایید.

https://youtu.be/A5S4XM9SEPE

پیرزن حضرت موسی رو به مکانی از نهر نیل برد، سپس به اون‌ها گفت این مکان رو خشک کنید و آب این مکان رو خارج کنید و دور بریزید. اون‌ها آب اونجا رو تخلیه کردن و اونجا رو حفر کردن تا اینکه به تابوت حضرت یوسف رسیدند. حضرت موسی به اذن پروردگار، تابوت حضرت یوسف رو بیرون آورد و تصمیم بر این شد که بدن حضرت یوسف رو در مکانی که بر اون وصیت کرده بود دفن کنند.


حضرت یوسف به بیت‌المقدس منتقل شد، بیت‌المقدسی که اکنون به نام اورشلیم شناخته میشه و اون رو در کنار قبر پدر بزرگانش، حضرت ابراهیم و حضرت اسحاق دفن کردند. سال‌های زیادی گذشت تا اینکه به سال‌های اخیر رسیدیم و رژیم صهیونیستی در فلسطین حاکم شد.


چند سال پیش بود که خبری در رسانه‌های عربی منتشر شد مبنی بر اینکه اسرائیلی‌ها تصمیم گرفتن قبر حضرت یوسف رو باز کنند و بدن حضرت یوسف رو به یک مکان دیگه انتقال بدن و دلیل این کار هم قداست ویژه‌ای هست که بدن حضرت یوسف برای اسرائیلی‌ها داره.


اون‌ها قصد داشتن در نیمه شب، زمانی که تمام مکان‌ها خلوت هست، این کار رو انجام بدن چون خودشون هم می‌دونستن که تمام این کارها غیر قانونیه و سبب تنش بین مسلمونها و یهودیان میشه. برای همین تصمیم گرفته بودن به طور مخفیانه قبر حضرت یوسف رو باز کنن و اون رو به یک مکان دیگه انتقال بدن، اما وقتی که یهودیان تصمیم گرفتن قبر و باز کنن، اتفاق عجیبی افتاد که همه رو شوکه کرد.


ناگهان از طرف جوانان فلسطینی مسلح مورد حمله قرار گرفتن و نقشه شومشون که با تمام تدابیر مخفیانه برنامه‌ریزی شده بود، برای جهانیان آشکار شد. بعد از این اتفاق محل دفن حضرت یوسف تحت تدابیر شدید امنیتی قرار گرفت و نیروهای مسلح مسلمان حواسشون به شدت به اونجا بود.