اینجا من نویسنده تجربیات و احساسات خود هستم ...
اشتباهات رایج من در اسپیرینت دوم کارآموزش پروکسیما
در فرآیند آموزش، اشتباهات مهم ترین عامل در یادگیری هستند. اما زمانی که قدرت پذیرش آن ها را داشته باشیم و تلاش خود را برای تبدیل اشتباهات به مهارت، به کار بریم.
من در اسپیرینت دوم کارآموزش پروکسیما، بدون آزمون و خطا و در کمترین زمان از اشتباهات خود آگاه شدم. این بهترین موقعیت برای پیشرفت و آموزش بود. به این ترتیب در هر مرحله، اشتباهات خود را به مهارتی در تولید محتوای قوی تر تبدیل کردم.
رقابت با عقربه های ساعت
آخرین بار که در تلاش برای جابه جا کردن رکورد زمانی بودم، به 5 سال قبل بر می گردد. درست زمانی که برای ورود به دانشگاه، رقابت با عقربه ثانیه شمار، من را به هدف نزدیک و نزدیک تر می کرد. بعد از 5 سال، در اسپیرینت دوم کارآموزش پروکسیما، استفادۀ هر روزه از تایمر شروع شد.
زمان های ثبت شده در روز های اول تنها نشان دهنده فاصله زیاد من با ایده آل بود. جمع آوری اطلاعات مدت زمان زیادی از زمان من را به خود اختصاص می داد. بسیاری از موضوعات که در آن ها هیچ زمینه قبلی، اطلاعات و دایره لغتی نداشتم، تلاش من برای جا به جا کردن رکورد های زمانی را بی نتیجه می گذاشت.
از طرفی تکنیک ها و نکات زیادی برای نگارش محتوا، جذب مخاطب و تلفیق محتوا با دانش سئو در فرآیند کارآموزش آموختم که برای استفاده از آنها بیش از پیش به مدیریت زمان نیاز داشتم. تسلط به گذر لحظات، تنها راه برای موفقیت در پیاده سازی مهارت ها بود.
امروز در آخرین روز از اسپیرینت دوم، هنوز هم زمان بزرگترین و تأثیر گذارترین چالشِ من است. حتی همه اشتباهات رایج من در تولید محتوای متنی را می توان به عنوان نتایج ضعف در مدیریت زمان در هدینگ های سه پوشش داد. (?)
محتوای سیاه و سفید
کلمات دیگر تنها عنصر دنیای بازاریابی نیستند. تصاویر به عنوان المان های مهم این دنیا، می توانند به کلمات و واژه ها رنگ دهند. به این ترتیب اهیمت تصاویر در متن برای افزودن جلوه های بصری به محتوا کاملا روشن و واضح است.
در کنار این دلایل بدیهی و کافی برای استفاده از عکس در متن، نکات زیادی برای داشتن تصویر مفید و اختصاصی در کارآموزش آموختم. با ترکیب این دانسته ها با مهارت هایی که در استفاده از نرم افزار های گرافیکی دارم، امکان تولید محتوایی بهتر فراهم بود. اما زمان پیشنیاز همه پیاده سازی هاست.
تلاش های من برای رنگی کردن محتواهای خود گاها ثمر بخش بود. گریز از "محتوای فاقد تصویر" به "محتوا با تصاویر غیر اختصاصی" تا حدی ممکن شد. چیزی که واضح است این است که تلاش ها پاسخ می دهند و عکس های بهینه نشده جای خود را به تصاویر اختصاصی خواهند داد.
راهنمای خواندن جملات
از رایج ترین اشتباهات من در نگارش محتوا، استفاده نکردن از علامت هایی بود که قطعا خلق آنها هدفی بیش از آزار دادن محتوا نویس را دنبال می کند. با وجود امکاناتی که برای رفع اشتباهات در تایپ محتوا وجود دارد؛ نگارش من عاری از ایرادات مربوط به استفاده از علائم نگارشی نبود.
ارائه اطلاعات به مخاطب در قالب متن، بدون در نظر گرفتن علائم نگارش، مخاطب را لحظه به لحظه با مکث و تکرار جملات رو به رو می کند. لازم است برای اینکه مخاطب روان بودن بیان شما در متن را دریافت کند، از استفاده از علائم نگارشی غافل نشوید. در غیر این صورت به نظر می رسد که متن شما حاصل نگارش اطلاعات یک فرد با فن بیان ضعیف است. حتی رعایت نکردن این مهم، در بسیاری از موارد اعتبار اطلاعات شما را نشانه خواهد گرفت.
تعیین مرز برای نتیجه گیری
در نظر گرفتن عنوان "نتیجه گیری" یا "جمع بندی" برای ارائه خلاصه ای از اطلاعات و نتایج حاصل از آن ها، انتخاب خوبی نیست. به عبارت دیگر این انتخاب برای یک h2، عاری از هر گونه خلاقیت است. نکته دیگری که در نوشتن "نتیجه گیری" به عنوان هدینگ دوم وجود دارد؛ کلی بودن این تیتر و نداشتن ارتباط مفهومی با موضوع محتوا است.
از دیگر اشتباهات من توجه متمرکز بر نکته اول و عدم استفاده از هدینگ برای نتیجه گیری بود، که در جلسات با منتورینگ به راحتی از تکرار این اشتباه فاصله گرفتم.
عبدالباسط؛ مخاطب ردیف اول محتوای من
استفاده از جملات طولانی که حتی به سه خط هم می رسیدند، من را به یک مخاطب با توانایی های عبدالباسط نیازمند کرده بود. استفاده از چنین جملاتی در محتوا علاوه بر این که خوانایی متن را تحت الشعاع قرار می دهد، مخاطب را نیز خسته خواهد کرد.
نوشتن جملات کوتاه و جذب مخاطب هایی که یک نفس خواندن را ترجیح نمی دهند، برای من کار آسانی نبود. هربار با تجزیه جملات بلند خود و تبدیل آن ها به جملات کوتاه، به هدف خود نزدیک تر شدم. تلاش من برای رفع این ایراد در محتوا نتیجه داد و دیگر برای نوشتن جملات کوتاه به تکرار اشتباه و سپس اصلاح نیازی نبود.
آیا حضور من در کاراموزش ادامه دار خواهد بود؟
آگاهی من از اشتباهاتم، نتیجۀ حضور در یک فرآیند آموزشی درست و برنامه ریزی شده است. طبیعی است که حضور در اسپیرینت سوم، با وجود همه این اشتباهات و تلاش ها، هدفی است که در این روزها همه فکر و انگیزه من را به خود اختصاص داده است. این صعود به مرحله بعد، تنها یه قدم به سمت هدف بزرگتر است. تصویری که من از خود در انتهای مسیر یادگیری میبینم، با ادامه داشتن حضور در کارآموزش به بهترین شکل محقق می شود.
مطلبی دیگر از این انتشارات
برگزیده
مطلبی دیگر از این انتشارات
من و کارآموزش پروکسیما؛ مرد گاریچی در رویای مقصد!
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقشه راه 901 کلمهای برای حضور در کارآموزش پروکسیما