اینجا من نویسنده تجربیات و احساسات خود هستم ...
تبدیل یک مدعی به یک حرفه ای
بعد از اینکه من یعنی "فاطمه شریفی" موفق شدم در کارآموزش تولید محتوا پروکسیما حضور داشته باشم به عنوان اولین فعالیتم با تیم پروکسیما تصمیم به نوشتن درباره علت و خط فکریم در انتخاب این مسیر گرفتم و هدف من از نوشتن این موضوع این است که در پایان کارآموزش با خواندن این متن، متوجه شوم تا چه میزان اهداف این کارآموزش با اهداف من برای شرکت در کارآموزش هم راستا بوده و همینطور سنجش میزان پیشرفتم برایم ملموس تر باشد.
آگاهانه مدعی باشید
همیشه ابتدای مسیر برای من با یه ادعا شروع میشه و به نظرم برای همه همینطوره!
آدما گاهی این ادعا رو به زبون میارن و گاهی بدون اینکه متوجش باشن، محرک مسیرشون میشه. اینکه شما نوشتن رو انتخاب می کنید میتونه حاصله این باشه که شما مدعی داشتن استعداد در نوشتن هستید. اگه به اولین علت ها در شروع مسیرتون دقت کنید، پیدا کردن ادعایی که شما رو تو اون مسیر قرار داده، خیلی کار سختی نیست. به نظر من مدعی بودن، قدرت و اعتماد به نفس اولیه رو بهتون میده، چون ادعایی که من ازش صحبت میکنم حاصل یک خودشناسیه...
من مدعی داشتن شجاعت برای قدم گذاشتن تو مسیر علاقه مندی ها و استعدادهام هستم و همیشه سعی داشته ام واقع بینانه مدعی باشم. این موضوع باعث شرکت در آزمون های پروکسیما برای اثبات و در ادامه پرورش ادعام در مورد داشتن استعداد در نوشتن، شد.
ادعاها نباید از واقعیت جلو بزنن!
شاید با ادعا شروع کردن خیلی جالب به نظر نرسد اما این موضوع زمانی جالب نیست که شما در محضر کسی به غیر از خودتون ادعا کنید و مراقب نباشید که ذهنتون پرورش ادعاها و باورها رو به سمت یک توهم ببره که در چنین شرایطی ادعا، نه تنها محرک خوبی نیست بلکه کاملا شما رو متوقف میکنه و شما حتی متوجه توقفتون نمیشید چون ذهنتون جلوتر از واقعیت ها داره تو مسیر ادامه میده.
همگام کردن واقعیت ها با باورهام، برام مثله ایجاد هماهنگی بین دوتا پا برای راه رفتن تو مسیره! من این هماهنگی رو به وجود آوردم که ذهنم آماده پذیرش اطلاعات جدید از تیم پروکسیما و از همه کسانی که در کنار من در این مسیر حرکت میکنند ، باشه.
کاتالیزگری به نام خودشناسی:
خودشناسی، شما رو از ازمون و خطا و شکست های متعدد برای رسیدن به مسیری که متعلق به شماست رها میکنه، اما تو دل مسیر یادگیری مثل یک کاتالیزگرعمل میکنه و روند رسیدن شما به هدف رو سریع تر میکنه و باعث میشه خیلی سریعتر سراغ نقطه ضعف هایی که از خود میشناسید بروید و آن را به نقطه قوت تبدیل کنید.
خودشناسی و تجربه در طول مسیر به خودی خود به پرورش توانایی کمک میکنند اما زمانی که علاوه بر ذهن و دید خودتان یک سوم شخص، آینه تمام قد نواقص شما شود میتوانید به کامل بودن مهارتتان در پایان مسیر مطمئن تر شوید.
خودشناسی تو جزئیات انتخاب مسیر هم بسیار تعیین کننده است. اگر من بر این باور هستم که انسان مسئولیت پذیری هستم پس شناخت این ویژگی باعث میشه کارآموزش و کارآموزی را به خودآموزی ترجیح بدهم چون مسئولیت انجام کار محرک من در یادگیری بیشتر خواهد و یا هر ویژگی دیگری میتواند در انتخاب مسیرتان تعیین کننده باشد.
شوق رسیدن پای دویدن
تصور شما از خودتان در انتهای مسیر، یک محرک قوی برای گذر از سختی ها و حرکت رو به جلو تا رسیدن به هدف است. من از زمان شروع آزمون خود را در کنار تمام دوستانی که موفق به شرکت در کارآموزش شده اند تصور کردم و بعد از رسیدن به هدف اول در ابتدای مسیر به عنوان یک مدعی، خودم را با تجربه تر و تواناتر از همیشه در انتهای مسیر تصور میکنم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
تا این 5 نکته را ندانی،نویسنده نمیشوی
مطلبی دیگر از این انتشارات
زندگی در میان کلمات
مطلبی دیگر از این انتشارات
راهنمای تازهکارها برای پاسخ به 3 سوال پرچالش تولید محتوا