ساختمان پروکسیما، بالای طبقه دوم چه خبر است؟
اینجا سرزمین خیال و تفکر، دنیای من است. کارآموزش دورهی ما در پاییز است. روزی که امتحان اسپرینت اول تمام شد چند ساعتی را برای اعلام نتیجه منتظر بودم تا در نهایت اسم من هم در کنار چهار اسم دیگری که مجوز ورود به اسپرینت دوم را داشتند آمد.
خودم را به یک پیادهروی پاییزی دعوت کردم و در مسیری که قدم بر میداشتم روزهای پیش رو را پیشبینی میکردم. فکر کردم حالا میتوانم با تمرکز و انگیزهی بیشتری پیش بروم و پیشترفت چشمگیری را دلشته باشم.
اما از آنجایی که روزگار همیشه در نقش بازیگردان ظاهر میشود انگار گرد شلوغی و ناهماهنگی را در اتمسفر زندگیم پاشید.
با تمام سختیها و ناامیدیهایی که داشتم امروز وارد اسپرینت سوم شدم. به همین دلیل تصمیم گرفتم برای کسانی که قصد شرکت در این دورهی کاراموزش را دارند از تجربههایم بگویم تا بدانند هیچ چیز قابل پیشبینی نیست و در دل ناامیدی هم یک امیدی پیداست.
مسیر گذشتن از اسپرینت دوم چگونه است؟
در اسپرینت اول به طور روزانه آموزش میدیدیم و سعی میکردیم نکات هر روز را به همراه آموزش روزهای پیش ترکیب کنیم و محتواهایی را بنویسیم.
اما در اسپرینت دوم کار، شکل جدیتری به خود گرفت. موضوع مقالهها سختتر شد و این بار باید سعی میکردیم حرفهایتر بنویسیم و نکاتی را که از قبل در حافظهی خود بخاطر سپردیم را به کار بگیریم.
بخشهای مختلف هر محتوا هر بار توسط منتور آنالیز و کم و کاستیهای آن مشخص میشد. در طی یک مدت زمانی اصلاحات لازم را انجام میدادیم تا بتوانیم یک محتوای مناسبتری را ارائه دهیم.
در این دو هفتهی کار و آموزش ویژگیها و استباهات یک کارشناس تولید محتوا را بررسی کردیم و تمرکز زیادی را برای ایدهیابی و طراحی بیلبوردها داشتیم. موضوعات متنوعی را برای نوشتن تجربه کردیم.
حال دیگر میدانستیم چه نوع نگارشی را انتخاب کنیم و برای خوانایی محتوا از کدام علائم نگارشی استفاده کنیم.
توجه بیشتری برای بهینهسازی عکسها داشتیم و دیگر فقط یک نویسندهی معمولی نبودیم.
اسپرینت دوم و عجایب آن
در اسپرینت دوم بنا به دلایلی مسیرمان عوض شد اما هدف همان هدف همیشگی یعنی رسیدن به ویژگیهای یک کارشناس تولید محتوای حرفهای بود.
هر کدام از ما اشتباهاتی داشتیم و با یک سری چالشهایی مواجه شدیم اما در نهایت سعی کردیم همگی دست هم را بگیریم و خودمون را به ایستگاه دوم برسانیم.
از تجربهی تمام این اشتباهها و ناامیدیها خوشحالم چون همینجا در ابتدای مسیر طعم گس خستگی و ناکامی را چشیدم و فهمیدم هر مسیری حتی اگر منحصربه فردترین انتخاب هم باشد گاهی اونی نیست که انتظارش را داریم.
و در نهایت بر خلاف آزمون اول این بار خیلی راحت و به دور از هر استرسی شروع به نوشتن کردم و در زمان آزمون احساس خوب و رضایتی داشتم.
قرار شد دو روز تا پاسخ نهایی ارزیابی صبر کنیم. همین دو روز کافی بود تا من بارها و بارها حالتهای مختلف نتیجه را توی ذهنم مرور کنم.
اما چیزی که در نهایت به خودم ثابت شد علاقه به این کار بود. دفعات زیادی در این دو روز از خودم پرسیدم که اگر در اعلام نتیجه اسم تو رو برای خداحافظی خواندن چه؟
و هر بار پاسخ من به خودم چیزی جز ادامهی این مسیر از راههای دیگر نبود. حالا دیگر نوشتن و این پل ارتباطی با مخاطبانم بخش جاری در زندگی من است.
سخت بود، اما انتخاب خودمان بود. همهی ما پنج نفر این راه را انتخاب کردیم تا آینده خودمان را بسازیم و به هدف و رویاهایمان برسیم. هیچ چیز قشنگتر از اون لحظهای نبود که در نهایت تسکها را ارسال میکردیم و تمام خستگی روز را با خواندن دوبارهی محتواها فراموش میکردیم.
در این اسپرینت متوجه شدم که خستگی بخشی از راه است اما دلیل بر ترک و ادامه ندادن مسیر نیست. صبور بودن و داشتن انگیزه از مهمترین رکنهای این راه پر تلاطم من بود.
هر بار که خسته شدم و به انصراف فکر کردم یادم آمد که روز اول با چه شوق و انگیزهای شروع به کار کردم و با خودم تمام مواردی را که برایشان برنامه ریزی کردم را به یاد آوردم و باز هم در این راه پر پیچ و خم برای خودم و آیندهام قدم برداشتم.
نحوه ارزیابی برای ورود به اسپرینت سوم
مجوز ورود ما به اسپرینت سوم استفاده و به کارگرفتن تمام آموزشهای اسپرینت اول در شکل جدیتری به محیط کار یکی کارشناس تولید محتوا داشت. به همین دلیل اگر به هر دلیلی مقالهها و فیلمهای آموزشی را ندیده بودیم مانعی برای پیشترفتمان در این دو هفتهی کاری بود.
در ابتدای اسپرینت دوم با چالش زمان مواجه شدیم و پس از آن دو محتوا را در یک روز ارائه میدادیم. پایان این اسپرینت آزمونی گرفته شد که دانستههای ما را در این دو هفته بررسی میکرد. اما نتیجهی کلی نمرهی آزمون نبود. کیفیت محتواها، مسئولیت پذیری و انجام درست و به موقع تسکها از دیگر موارد مهم در نتیجهی این ارزیابی بود.
از پنج نفری حالا فقط سه نفرمان به اسپرینت سوم راه پیدا کردیم. رقابتی در کار نیست و ما سه نفر برای بهتر شدن خودمان تلاش میکنیم. قطعا خواست هر یک از ما سه نفر رسیدن به اسپرینت چهارم و دریافت گواهینامهی این دورهی آموزشی است.
در اسپرینت سه چه چیزی را تجربه میکنیم؟
در این ۱۰ روز کاری بارها از خودم پرسیدم که آیا الان من تمام نکات مربوط به تولید محتوا را یاد گرفتهام؟ اکنون میتوانم خودم را به عنوان یک کارشناس تولید محتوا معرفی کنم؟
اما امروز در روز اول اسپرینت سوم متوجه شدم که این راه هنوز مواردی، برای آموزش و تجربه را دارد و من باید باز هم مواردی را برای حرفهایتر شدن یاد بگیرم.
حال که بیش از نیمی از این دورهی کارآموزش میگذرد با مفاهیم زیادی مواجه شدم. نکات مفیدی را یاد گرفتم. مسیر درست ارتباط با مخاطبان را از طریق نوشتن پیدا کردم اما هنوز به پایان راه نرسیدم.
رپورتاژ و گوگل سرچ کنسول و ساخت محصولات و دستهبندیها از مفاهیم جدیدی هستند که قرار است در اسپرینت سوم با آنها آشنا بشویم و نحوهی کار کردن را یاد بگیریم.
همین روز اما ۱۰ سال آینده کجا هستیم؟
هر روزی که میگذرد مسیر سختیها و چالشهای جدید و بزرگتری را نشانمان میدهد اما همچنان این مسیر از زیباترین راههای زندگی من است.
امروز با دو تا از عزیزانی برای ادامهی راه مجبورا خداحافظی کردیم که از بهترین هم سفرهای من بودند.
اما اینجا پایان راه نیست. شاید مسیرمان عوض شده باشد اما قرار شد ۱۰ سال آینده در تاریخ ۲۲ آبان همگی کنار هم باشیم و از تجربهها و موفقیتهایمان بگوییم شاید الان ده سال آینده زمان دوری باشد اما، از آنجایی که زمان همیشه در پرواز است یقین دارم به زودی کنار هم از این روزها و تجربههایمان صحبت میکنیم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
بازاریابی محتوایی و 5 مرحله طلایی برای موفقیت در آن
مطلبی دیگر از این انتشارات
زمستانی که با پروکسیما به نیمه رسید؛ گفتوگویی در پایان اسپرینت دوم
مطلبی دیگر از این انتشارات
ستاره ی من