سخت‌ترین قسمت تولید محتوا چیست؟

اگر به عنوان نویسنده یا یک تولیدکننده محتوا با این مقاله برخورد کرده‌اید، پیشنهاد می‌کنم از جست‌و‌جو در صفحات گوگل برای پیداکردن یک منبع جامع و رایگانِ آموزش تولید محتوا دست بردارید؛ پیش از اینکه از شدت درماندگی به فکر رها کردن این حوزه بیفتید!

در این مقاله با من همراه باشید تا صفر تا صد تولید یک محتوای سئو شده‌ی باکیفیت را باهم مرور کنیم. همچنین پیشنهاد می‌کنم اگر در زمینه سئو و مباحث پایه‌ای فضای وب اطلاعات چندانی ندارید به دو مقاله قبلی من سری بزنید تا با یادگرفتن زبان گوگل، در معاشرت با این موتور جست‌وجو راه بیفتید!

من همراه شما هستم تا با سه سوال اساسی، به تمام ترس‌ها و ابهامات شما پاسخ بدهم.

-چگونه در محتوا بدترین باشیم؟

-چرا تولید محتوا یکی از جرایم بزرگ بحساب می‌رود؟

-درمان کابوس وردپرس چیست؟

چگونه در تولید محتوا بدترین باشیم؟

آیا تا به حال مسیری برای تولید محتوای خود رسم کرده‌اید یا شما هم مانند چندسال پیش من، پس از رسیدن به یک ایده سنجیده نشده، بسم الله گویان قلم به دست می‌گیرید و آزادانه نوشتن را آغاز می‌کنید؟

اجازه دهید در همین ابتدای کار تکلیف را مشخص کنیم: خواندن این مقاله تنها به درد افرادی می‌خورد که در شرف کسب مقام "خالق بدترین محتوا" هستند.

کارشناسان محتوایی که بمب‌باران کلیدی و رعایت 3000کلمه در هر مقاله از واجبات شغل آن‌هاست و فاکتورهای خرید بک‌لینک گوگل را در کمد جاساز کردند تا ردی از کلاه سیاه خود باقی نگذارند!

چرا یک استراتژی محتوای قوی، شما را از عرش به فرش می‌کشاند؟

متاسفانه در صورتی که به زور شرکا و همکارانتان مجبور شده‌اید که از یک سند استراتژی قوی و فکرشده برای تولید محتوای خود استفاده کنید، خر بدی برای شما دارم: تعیین یک استراتژی محتوا باعث می‌شود یک کلیدواژه مرکزی تعیین کنید و برای تولید بدنه‌ی متن خود، از کلماتی با مفهوم مشابه استفاده کنید.

اگر شما هم مثل من از خواندن این جملات وحشت کردید، باید بگم حتی شرایط بدتر از این‌ها هم خواهد بود: استراتژی محتوا سبب می‌شود برای کپی کردن محتوا از سایت‌های رقیب به دردسر بیفتید و نتوانید به خوبی به وظیفه‌تان (خلق یک محتوای صددرصد بی‌ارزش) برسید!

موضوعات مرتبط را شناسایی کنید اما فراموش نکنید روی پای خودتان بایستید

شما به عنوان یک کارشناس محتوای همه‌چیز تمام و عالِم، نیازی ندارید از پیشنهادات گوگل استفاده کنید. محتوای رقیب احتمالا چیزی جز یک‌سری کلمات بیهوده نیست و استفاده از ابزارهای آنالیز کلمات پرتکرار، هدردهی زمان باارزش شماست.

کارشناس اصلی شما هستید، کاربر موظف است تا انتهای صفحه پای صحبت شما بنشیند

با نگاهی به مقالات و اندرزهای آکادمی‌های معتبرتر و باسابقه‌تر، متوجه می‌شوید نکاتی هست که دائما برای جلب رضایت کاربر تکرار می‌شود.

محض رضای خدا تا این حد شان و شخصیت خود را دست کم نگیرید و تصور نکنید شما کسی هستید که به توجه مخاطب نیاز دارید!

بنده معتقدم کاربری که واقعا برای شما و دانش سرشار شما احترام قائل باشد، محتوای شما را به دقت و به هر سختی‌ای که هست، می‌خواند؛ پس بیخودی خودتان را برای رعایت علائم نگارشی و مبحث بیهوده نیم‌فاصله به زحمت نیندازید.

همچنین به واسطه تجربه‌ام، یک نصیحت کوچک اما کاربردی برای شما دارم: دست از تلاش برای رسیدن به یک لحن و امضای شخصی بردارید؛ کاربر اینترنت در سال 2021 شیفته غافلگیری و هیجان است. اگر هر مطلب جدیدی که منتشر می‌کنید لحن جدید و گاها دشواری داشته باشد، این غافلگیری را به اوج خود می‌رسانید!

مشک آن است که خودتان ببویید

استفاده از تصاویر و باقی رسانه‌ها را به بعد موکول کنید. چه چیزی واجب‌تر از آن که متن پراهمیت شما هرچه سریع‌تر خوانده شود؟ با اضافه کردن المان‌هایی مانند تصویر و table و FAQ و نقل قول، وقت مخاطب خود را می‌گیرید و موجب می‌شوید زمان بیشتری در صفحات شما صرف کند.

اگر هم اصراری بر اضافه کردن این رسانه‌ها به محتوای خود دارید، تا حد ممکن از وسواس و صرف زمان برای پیداکردن یک تصویر یا ویدیوی مناسب بکاهید و زمان بیشتری به خودتان اختصاص دهید؛

هرچه نباشد یک تولیدکننده محتوای حرفه‌ای نیاز به کمی هم استراحت دارد!

چرا تولید محتوا یکی از بزگترین جرایم 2021 بحساب می‌رود؟

پاسخ به این سوال ساده‌ست. متاسفانه ما کارشناسان تولید محتوا، سالهاست که با الگوریتم‌های مختلف گوگل سرمی‌کنیم و اعتراضی هم از ما شنیده نمی‌شود.

اما پس از کنارآمدن با الگوهای مرغ و پنگوئنی، گوگل تیر آخر خود را در اکتبر 2019 به قلب ما شلیک کرد.

گوگل با معرفی الگوریتم برت، برای همیشه انقلابی در فرایند سرچ و پاسخ به سوالات کاربران ایجاد کرد. اگر شما هم استاد سرچ‌های پر از غلط در موتور جست و جوی گوگل هستید، حتما متوجه جادوی Bert شده‌اید. این الگوریتم در تلاش است تا با پردازش زبان طبیعی و محاوره‌ای کاربران، به تعامل میان شما و گوگل فضایی انسانی‌تر ببخشد.

اگر برای شما هم سوال است که تکلیف ما کارشناسان محتوا چیست در ادامه با من همراه باشید

برت جنبه‌های خوب و بد زیادی دارد. ساده‌تر شدن معاشرت با گوگل زمانی به ما کمک می‌کند که از تلاش برای جلب رضایت ربات‌های گوگل دست برداریم و به راضی کردن مخاطبان خودمان بسنده کنیم.

با معرفی این الگوریتم، نیاز به رعایت علائم نگارشی و داشتن حساسیت برای خوانایی مطالب، بیش از پیش حس شد.

برای آنکه ربات‌های گوگل درک درستی از محتوای شما داشته باشند، استفاده بجا از ویرگول، دونقطه، دونقطه ویرگول و نقطه مسئله‌ای حیاتی‌ست و در صورتی که آشنایی کاملی با کاربرد این علائم در جملات ندارید، می‌توانید مقاله "تاثیر علائم نگارشی بر سئو" را مرجع قرار دهید.

واضح است که با این حجم از بالا و پایین و تعیین قوانین و شرایط جدید، حوصله و اعصاب زیادی برای کارشناسان محتوا باقی نمی‌ماند و همین علت خوبی برای خطرناک بودن افراد فعال در این حوزه است!

پیشنهاد می‌کنم اگر به همراه یک Content Provider زندگی می‌کنید، همیشه یک چمدان آماده گوشه خانه داشته باشید تا به محض معرفی الگوریتم جدیدی از گوگل، بتوانید سریعا به دورترین نقطه ممکن فرار کنید.

درمان کابوس وردپرس چیست؟

بهترین راه برای مبارزه با کابوس‌ها، مواجهه با آن‌هاست. اما در مبحث وردپرس، آیا رویارویی کامل با این ابزار شدنی‌ست؟

اگر تصور دارید که برای تبدیل‌شدن به یک کارشناس محتوای حرفه‌ای نیاز دارید تا وردپرس را به صورت کامل بلد باشید، اشتباه می‌کنید. آشنایی با وردپرس، فضای وب و دانستن مدیریت محتوا و انتشار آن در فضای وب برای تبدیل کردن شما از یک تولیدکنده محتوا به یک کارشناس محتوا اهمیت زیادی دارد، اما نه بیشتر از این!

در مقاله "زبان مشترک گوگل" با چندنمونه از تگ‌های معروف آشنا شدیم و کاربرد آن‌ها را بررسی کردیم. یادگرفتن بدنه لینک‌ها نیز به ما کمک می‌کند تا به درستی از آن‌ها استفاده کنیم:

• تگ <a

در این تگ استفاده از متن دلخواه به کاربر استفاده می‌شود

• تگ title

این تگ زمانی بکار می‌رود که نیاز داریم به کاربر توضیحی اضافه بدهیم.

تگ rel

برای معرفی لینک‌هایی مانند UGC، Sponsored و نوفالو. با استفاده از این تگ می‌توانید نوع لینیکی که در محتوای خود به آن ارجاع داده‌اید را معرفی کنید.

• تگ Target-Blank

استفاده از این تگ به شما کمک می‌کند فرمانی صادر کنید تا پس از کلیک کاربر بر یک انکر تکست، مطلب در صفحه‌ای جدید باز شود و مسیر مطالعه خود را از دست ندهد.

اگر کمی آرام‌ترید، تبریک میگم!

شک نکنید با بخاطر سپردن نکاتی که درباره تصمیمات گوگل در ارزش‌گزاری یک محتوا مطالعه کردید، می‌توانید نه بدترین کارشناس تولید محتوا، بلکه یکی از بهترین‌ها باشید!

فراموش نکنید تمام نکاتی که مطرح شد ما را به یک جمله نهایی می‌رساند: "گوگل به دنبال ایجاد یک تجربه دلپذیر برای کاربرانش است" و شما خوش‌شانس هستید که می‌توانید در خلق این تجربه سهیم باشید.

به نظر شما سخت‌ترین بخش تولید محتوا مربوط به کدام بخش است؟ آیا تابحال برای خلق محتوا به یک مشکل اساسی خوردید؟