سفر از زمین به مرکز سیاره پروکسیما

از زمین تا سیاره پر.کسیما
از زمین تا سیاره پر.کسیما

ژول ورن وقتی که در ذهن خود مرزهای رئالیستی عصر خود را درهم می شکست هیچ وقت تصورش را هم نمی کرد که تخلیاتش روزی به واقعیت بپیوندد. هر شروعی وابسته به تخیلات و آرزوهامون هست.

انرژی زای نقطه صفر

وقتی که انسان به کاری علاقه داره کوچکترین قدمی که در راستای به تحقق پیوستن اون برمیداره ناخواه حس شوق و شور تمام وجودش را دربر میگیره که تعریف اش ممکنه برای آدمی مثل من که دایره لغات اش ضعیفه سخت باشه اما تو اون لحظه با اون زندگی می کنی.

توی این سالها همیشه هر کاری که کردم به بن بست رسیده و مجبور شدم از صفر شروع کنم. از صفر شروع کردن ها بعضی وقت ها روح انسان را خسته می کنه اما چیزی که من رو وادار به آغاز دوباره می کنه جمله ماهی سیاه کوچولوی عمو صمد هست که در دوم راهنمایی معلم ادبیاتمون بهم هدیه داد. ماهی سیاه کوچولو میگه : همه اش که نباید ترسید، راه که بیفتیم ترسمان می ریزد

فرصت ها را باید غنیمت شمرد

طراحی وب به دید خیلی ها ممکنه ساده به نظر برسه اما به نظر خودم مسئله سادگی یا سختی اش نیست مسئله اینه که تو با کد ها مثل یک نقاش یا ایلاستوراتوریست تصویر گرافیکی ترسیم می کنی و همه می بینند.

چند سالی هست که به حوزه طراحی وب و سئو علاقه شدیدی پیدا کردم و شروع به یادگیری و تحقیق کردم. اما هیچ وقت نتونستم تو یک تیم حرفه ایی کار بکنم. برای همین هم همیشه احساس ضعف در خودم دارم.

هر حوزه کاری سختی ها و چالش های خودش رو همراه داره اما فرصت ها رو هم باید دریافت تا از پله ها دونه دونه بالا بری.

یک تعبیری هست که میگه : آدم ها محصول فرصت هاست

رقصیدن در سیاره پروکسیما

هر روز که از خواب بیدار میشوم اولین کاری که انجام میدم چک کردن ایمیل ها هست. حدود اواخر یا وسط فصل پاییز پارسال بود که برای اولین بار با سیاره پروکسیما آشنا شدم و موضوع ایمیل کار آموزش تولید محتوا بود. منم اون موقع دنبال موقعیتی بودم که سئو رو یاد بگیرم.

اما فرم رو پر نکردم. یعنی فرصتی که با پای خودش به سراغم اومده بود رو از دست دادم. اما ایمیل کارآموزش طراحی وب سایت وردپرسی واسم اومد یک لحظه فکر کردم چرا امتحان نمی کنی؟ شروع کردم به پر کردن فرم ثبت نام و این آغازی بود برای سوار شدن در فضا پیمای پروکسیما برای رسیدن به مقصد نهایی یعنی قدمی برای بهتر شدن در طراحی وب.

ایمیل دوم که اومد خیلی هیجان زده شدم. یک نوشیدنی خوردم و شروع به پرکردن سوالات آزمون کارآموزش طراحی وب کردم. تو این مدت هم که قراره جواب آزمون بیاد مثل عادت روزانه ایمیلم رو چک می کنم خبری از نتیجه آزمون نمیبینم و دلسرد می شوم.

ایمیل سوم رو 5 صبح دیدم که می گفت : شما در تاریخ فلان به مصاحبه دعوت شدید از خوشحالی نمی دونستم چکار کنم اما باز هم خودم رو کنترل کردم و با خودم گفتم که هنوز به پایان نرسیده

بعد از مصاحبه ای که با همکاران سیاره پروکسیما انجام دادم امیدم رو از دست دادم. خلاصه ایمیل بعدی هم اومد "سلام ساکن جدید سیاره پروکسیما" دیگه شور و هیجانم در حدی شد که اول صبح موسیقی دلخواه خودم رو باز کردم و روی سیاره حدود 15 دقیقه رقصیدم. آخه من از بچگی وقتی که استرس یا هیجان بیشتری دارم می رقصم و این بهم احساس آرامش بی نهایت میده.

همانطور که در اول نوشته گفتم : هر شروعی وابسته به تخیلات و آرزوهامون هست.

پایانی برای یک شروع

یکی از اهدافم در کارآموزش طراحی سایت اعتماد بنفس شغلی یا حوزه کاری خودم رو بدست بیاورم. برای متخصص شدن خیلی راهها هست اما تنها یک راه هست که مسیر را برای ما مشخص و آسان میکنه حضور در کنار فردی با تجربه.

دومین هدفی که در مسیرم دارم حضور در پروژها یا بهتر بگم حضور در کسب و کارهای هست که نیاز مردم را در دنیای دیجیتال رفع می کنه. اما برای رسیدن به این هدف باید اولین کاری که انجام بدم بدست آوردن دانش لازمه هست بعد تمرین تمرین تمرین و درگیری با چالش ها است.

درسته هیچ کس در عرض 3 ماه نمیتونه وب دولوپر بشه باید راه درازی را طی کنیم. اما باز هم میگم راه را کسانی برایت آسان می کنند که مسیری را طی کرده اند. امیدوارم بعد از سه ماه به اولین قدم خود یعنی کسب دانش لازم و اصولی رسیده باشم...