قصه از اینجا شروع شد
من الناز هستم، یک مردادی عاشق دنیای پر از رنگ و زیبایی مثل خود تابستان. متولد ۲۲ مرداد ۱۳۶۷ ؛از آن جایی که فرزند آخر خانواده ای هستم که داشتن مهارت های مختلف از اولویت های شان بوده است از کودکی همیشه در حال مطالعه و یادگیری بودهام و هیچگاه از یاد گرفتن و درس خواندن خسته نمی شوم و تصمیم دارم تا گور دانش بجویم.
وقتی هنوز به مدرسه نمی رفتم با نگاه از روی دست برادر بزرگترم خواندن و نوشتن را فرا گرفتم و به تقلید از نشریه آفتابگردان روزنامه همشهری که آن زمان برای کودکان چاپ میشد و با تصاویری که خودم نقاشی می کردم و داستان هایی که می نوشتم و اشعار کودکانه ای که می سرودم مجله هایی ۵-۴ صفحه ای به نام قاصدک درست می کردم و در بازی های کودکانه ام به هم بازی هایم هدیه میدادم.
در دوران راهنمایی ما هنوز خبری از گوگل و اینترنت نبود و ناگزیر با کارت دانشجویی برادرم کتابهای تخصصی در زمینه های تاریخ و محیط زیست ایران از کتابخانه امانت میگرفتم و تا نیمه های شب مطالعه و یادداشت برداری می کردم. مقالاتی را که می نوشتم در مسابقه هایی که در هر مناسبت برگزار می شد شرکت میدادم و گاهی تا مرحله کشوری پیش می رفتم.
همین تحقیق و مقاله نویسی بود که باعث شد اطلاعات زیادی کسب کنم وتا به الان از یاد گرفتن مهارت های جدید دست برندارم و در هر حیطه ای سرکی کشیده باشم. تجربیات بسیاری از کار در تعمیرگاه و مکانیکی گرفته تا کارهای هنری کسب نموده ام.
در سال 87 وارد دانشگاه شدم. تحصیل در رشته مترجمی زبان آلمانی و آشنایی با ادبیات و شیوه نگارش به زبان غیر از زبان مادری ام کمک بزرگی برای گسترش دایره واژگان و مهارت نویسندگی بود و آن زمان بود که کم کم کار تولید محتوا را آغاز کردم.
مدتی برای دانشجویان ترم پایین تر مقالاتی را که جزو واحدهای درسی شان بودند مینوشتم و گاهی هم در موسسات آموزش زبان آلمانی تدریس میکردم.
تا اینکه به پیشنهاد یکی از دوستانم که در زمینه سئو و طراحی و پشتیبانی سایت فعالیت می کرد به عنوان یکی از اعضای تولید محتوا شروع به نوشتن مقاله و تولید محتوا در زمینه های مختلف از سلامت و آشپزی گرفته تا گردشگری و دنیای دیجیتال کردم که اغلب مورد تایید قرار می گرفتند و بارگذاری می شدند. تجربه همکاری در آن مجموعه برایم سکوی پرتابی بود تا مسیر شغلی ام را تغییر دهم و متوجه شوم چقدر در این زمینه علاقه دارم و میتوانم استعدادم را در این حوزه پرورش دهم. از اینکه ساعتها غرق در کلمات می شدم و با هم تیمی هایم روی موضوعی کار میکردیم و نتیجه مطلوبی میگرفتیم واقعا لذت بخش بود
از آنجایی که دوره تخصصی در زمینه تولید محتوا ندیده بودم و اطلاعاتم خلاصه میشد در جستجو و مطالعه متون و دیدن ویدئوهای آموزشی در گوگل و تجربیاتی که طی فعالیت در گروه تولید محتوا و مقاله نویسی تیم پشتیبانی دوستم کسب کرده بودم، ولی آن موقعیت را فرصتی دیدم تا بتوانم خودم را به چالش بکشم و تجربه کارگروهی در زمینه نوشتن مقاله در فضای مجازی را به دست بیاورم اما همیشه احساس میکردم نیاز است تا دوره جامع و کاملی را به صورت اصولی بگذرانم و صرف داشتن تجربه و اطلاعات جسته گریخته کافی نیست.
در مورد چند موسسه مختلف تحقیق کردم و پرس و جو در مورد آموزشگاه هایی که دوره آموزشی تولید محتوا را به صورت کلاس های تخصصی برگزار می کردند را آغاز نمودم.
از بهره گیری از اطلاعات آشنایان گرفته تا مطالعه مطالب موجود در سایت های این موسسات را خواندم، نظرات مثبت و منفی شرکت کنندگان را در کنار هم قرار می دادم ولی هنوز به مرحله ای نرسیده بودم که بتوانم با اطمینان خاطر و قاطعانه تصمیم بگیرم که کدام یکی را برای گذراندن دوره کامل انتخاب می نمایم تا اینکه به صورت خیلی اتفاقی که من آن را معجزه می نامم، طی یک صحبت صمیمانه با دوست قدیمی که ماهها بود از او بی خبر بودم، با آکادمی وبسیما آشنا شدم.
همان مکالمه کوتاه امید و انگیزه ای را که در من کم رنگ شده بود برانگیخت و احساس کردم آنچه را که مدت ها برای یافتنش تلاش کرده بودم را توانستم پیدا کنم.
تازه آغاز ماجرا بود؛ هرچه بیشتر راجع به دوره آموزش تولید محتوا و آکادمی وبسیما مطالعه و تحقیق میکردم، اشتیاق بیشتری برای حضور در این مجموعه در من ایجاد می شد; از ارسال نمونه کار گرفته تا ثبت نام در هر قسمتی از سایت به امید اینکه بتوانم دیده شوم تا شاید مورد تایید قرار بگیرم از هیچ کدامشان دریغ نکردم.
برای ثبت نام در دوره زمستانی کار آموزش لحظه شماری میکردم ذوق و هیجانی که از لحظه ثبت نام اولیه تا دریافت ایمیل قبولی در آزمون نهایی برای حضور در کار آموزش را داشتم، وصف ناپذیر است. از طرفی میدانستم حضور در دوره کار آموزش به این آسانی ها نیست و بعد از گذراندن چند مرحله آزمون ارزش یابی شانس حضور در این دوره را می توانیم به دست بیاوریم و از طرف دیگر افراد با استعداد بسیاری متقاضی شرکت در این دوره بودند.
روزانه چندین بار ایمیلم را چک می کردم و دائم به خودم این امید را میدادم با تمام تلاشی که کرده ام احتمال قبولی بالایی دارم . روزهایی هیجان انگیز و درسهایی که قرار است من را به فردی جدید در رشته مورد علاقه ام بدل کنند در انتظارم هستند.
روزی که ایمیل مجوز حضور در کاراموزش را دریافت کردم اگر بگویم چند سالی بود که تا این حد از شنیدن خبری خوب هیجان زده نشده بودم دروغ نگفته ام، خوشحالی ام وصف ناپذیر بود و از این که در کنار منتور صبور و با اخلاقی همچون خانم ابوالقاسم و هم سیاره ای های با انگیزه و پرانرژی این مسیر را ادامه بدهیم در پوست خودم نمیگنجم.
از مهمترین دلایل من برای حضور در پروکسیما و گذراندن دوره کارآموزش بهره مندی از دانش و کسب مهارت و تجربه در زمینه تولید محتوا است چراکه معتقدم تنها با حضور در تیم قوی و گذراندن چالشهای شیرین و در عین حال سخت است که می توان به کارشناسی حرفه ای تبدیل شد. به نظر من دوره کاراموزش یکی از بهترین فرصتها برای افرادی است که علاقه و توانمندی در زمینه تولید محتوا دارند تا بتوانند بر روی نقاط قوتشان کار کنند و نیروهایی کارآزموده تحت نظر افراد متخصص وارد بازارکار شوند.
باعث افتخار من است که اکنون در این مرحله قرار دارم و امیدوارم بتوانم روز به روز قوی تر و بهتر جلو بروم و تمام توانم را به کار میگیرم و تلاش میکنم تا به بهترین صورت ممکن بتوانم تسک هایی را که روزانه باید انجام دهیم را آماده کنم و به عنوان یکی از افراد شایسته این دوره معرفی شوم. امید دارم با کسب نمرات خوب تا انتهای مسیر باقی بمانم چرا که میدانم دنیای تولید محتوا منتظر من است است و می خواهم از جمله بهترین افراد موفق در این زمینه باشم و ایمان دارم که حضور من در این مرحله از موهبت های الهی است و به خاطر آن خداوند را شاکرم.
از شما بابت اینکه تا اینجا همراه من بودید سپاسگزارم امیدوارم اگر شما هم مانند من آرزوی ماندن در سیاره را دارید بتوانید موفق شوید و به آنچه در ذهنتان دارید برسید این را بدانید که هرگز نا امید نشوید در مسیر اهدافتان دست از تلاش برندارید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
این قسمت: اسپرینت سوم پروکسیما
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا به پروکسیما سفرکردم؟!
مطلبی دیگر از این انتشارات
4+1 نکته برای بهتر نویسی.