دانشجوی کارشناسی ارشد MBA، در حوزه بازاریابی محتوایی فعالیت میکنم
ویزای حضور در سیاره پروکسیما
گذشتهای که برگشت و نجاتم داد
تفریح مورد علاقهی من در سنین کودکی نوشتن داستان بود. مجلهها و روزنامه های خاک خوردهای که مامانم تو کارتون بازیافتیها قرار میداد را برمیداشتم و با یه قیچی به جونشون میافتادم. عکسای خوشرنگ و لعاب و اونایی که توجهم را جلب میکردن، با قیچی جدا میکردم. پروژه آش و لاش کردن مجله ها که به انتها میرسید، با چهرهای شاد و راضی بساط درست کردن کاردستی را پهن میکردم. برگه های آچار رو از وسط نصف و خط کشی میکردم و به نام خدا نوشتن داستان را مطابق با پوسترهایی که جدا کرده بودم شروع میکردم. عاشق نقاشی کردن بودم و هر جا عکس کم میوردم خودم دست به کار میشدم و متناسب با داستانم یه طرحی میزدم. از همون کودکی سودای زود رسیدن داشتم. درست کردن هر کتاب داستان و کارتِ تبریک واسم چند ساعت ناقابل طول میکشید. درنهایت؛ داستانم رو برای بقیه میخوندم. همین تفریح ساده و شاید بانمک تو این روزا چیزی رو در من روشن کرد که باعث شد قدم تو مسیر بازاریابی محتوایی بزارم و با نوشتن و تولید محتوا پرده از ناشناخته ها بردارم. برای روشن کردن این نورِامید، مسیر زیادی رو طی کردم که حتی خیلیاشون به هم مرتبط نبود ولی من با چراغی گردِ دنیای درونم افتادم تا بالاخره فهمیدم چی میخوام!
پروسه تحصیلی؛ بقیه چی میخوان؟
سالهای تحصیلیم در مدرسه با عشق به نوشتن و نقاشی ولی خواندن ریاضی سپری شد. رشته دبیرستانم ریاضی بود و با تلاش زیاد و رسیدن به تاپ ترین ها جنابِ کنکور رو پشت سر گزاشتم و وارد مقطع کارشناسی شدم. هدف من رسیدن به بهترین ها بود و برای میل به این هدف، مهندسی برق را انتخاب کردم، وسطای راه پشیمون شدم که چرا با خودشناسی و علاقه، انتخاب رشته نکردم و فقط دنبال این بودم که از نظربقیه چی بهتره؟ چهارسال تحصیلی با همهی سختی ها و تجربههای فوقالعادش گذشت.
من همیشه فرد کنجکاو و پرسشگری بودم و هستم، مطالعه و خودآگاهیم را بالا بردم که ببینم از زندگی چی میخوام؟ تا اینکه جرقه های درونیم من را نجات داد و بعد از پایان مقطع کارشناسی با غولِ مهندسی خداحافظی کردم و با تلاش زیاد در رشته MBA (مدیریت کسب وکار) وارد مقطع کارشناسی ارشد شدم. از همان بدو ورودم عاشق بازاریابی شدم و حوزه بازاریابی دیجیتالی شاخه تولید محتوا را انتخاب کردم و تا همین الان با اشتیاقِ تمام در حال ادامه دادن هستم.
کرونای بی رحم؛ استادِ تغییر
حین تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد، در یک هلدینگ نرمافزاری در بخش بازاریابی مشغول به کار بودم که مِستر کرونا اومد و در یک چشم به هم زدن اکثر آدما را خونه نشین کرد. یک سالی دستم بند این موضوع بود که چجوری یاد بگیرم و کجا پیاده کنم؟
برای دستگرمی و تبدیل دانشم به مهارت عملی یکی از شرکت هایی که در حیطه بازاریابی دیجیتالی فعالیت داشتند را انتخاب و کسب تجربه جدید را آغاز کردم. من همواره یاد میگرفتم و کارامو انجام میدادم ولی حالم خوب نبود! همیشه این حس همراهم بود که خوب پیش نمیره، من پر از حس سردرگمی بودم. دلم میخواست شرکت های خیلیعالی کار کنم و دانش روز را یاد بگیرم ولی تجربه کافی نداشتم، از طرفی هرچقدر هم مطالعه میکردم کار به جایی نمیبردم.
بعد از کلی بررسی و تحقیق تصمیم گرفتم بهعنوان کارآموز وارد شرکت معتبری بشم تا اینکه بتونم علاوه بر یادگیری، کار کردن در محیط حرفهای را تجربه کنم و ابتدای کارم، تحت راهنمایی های منتور باشه. در واقع شخصی حضور داشته باشه که راه درستتر را به من نشون بده، تا اینکه من، وقتم رو برای آزموندن راه های مختلف سپری کنم. بلکه به جای اون پروژه های بیشتری انجام بدم.
لینکداین؛ نقشه راه رسیدن به گنج
اواخر سال 99 بود و یکی از برنامه های اصلی من پیدا کردن افراد توانمند در حوزه مارکتینگ و بازاریابی محتوایی بود. گوگل و شبکه های اجتماعی را زیر و رو میکردم، با سایت های خیلی خوبی آشنا شدم و ابهامات این مسیر واسم کمرنگ تر میشد. امپراطور لینکداین در حین جست و جوهام پست هایی را به من نمایش داد که خیلی واسم جذاب بود، به خوندن پست ها ادامه دادم و بیشتر و بیشتر جذب نوشتن شدم. با خوندن متن هاش انگیزه میگرفتم و چقدر دلم میخواست شبیه ایشون بشم. چند روزی گذشت و من با شخصیت این انسان بزرگ بیشتر آشنا شدم و فهمیدم مدیر آکادمی وبسیما و نقشه راهی برای رسوندن من به گنج هستن.
وبسیما؛ خانه امید من
از وقتی که متوجه شدم شرکت وبسیما دوره کارآموزش برگزار میکنه سر از پا نمیشناختم و روزشماری میکردم که پست مربوط به کارآموزش تابستان توی لینکداین منتشر بشه. در انتظار شروع دوره بیکار نبودم و مطالعاتم را این تایم هدفمندتر کردم و منتظر بودم که اطلاعیه شروع کارآموزش را منتشر کنن.
دوره های کارآموزش وبسیما در سیاره پروکسیما برگزار میشوند. من به محض شروع ثبت نام، فرم های مربوط به کارآموزش محتوا را تکمیل و ارسال کردم. مراحل یکی پس از دیگری طی شدن و هر بار با استرس قبولی در مرحله جدید، صندوق ایمیل هایم را چک میکردم. روزهای تیرماه 1400 در انتظار قبول شدن با امید و استرس سپری شد و در نهایت من به هدفم رسیدم. بله من قبول شدم و به یکی از خوشحال ترین ورژن های خودم تبدیل شدم.
شروع کارآموزش؛ سفر دو ماهه به سیاره پروکسیما
من به هدفم رسیدم و قدم تو مسیر کروی محتوا گزاشتم. ابتدای کارِ و من از گرفتن مجوز سفر به سیاره پروکسیما خوشحال هستم. انرژی سیاره پروکسیما من را به سمت جلو هُل میده و همهی تلاشم را بابت گرفتن اقامت دائم برای تبدیل شدن به یکی از ساکنین سیاره پروکسیما به کار میگیرم.
در طی این سفر زندگی متفاوتی در انتظارمه، هر چقدر بیشتر قوانین این سیاره را یاد بگیرم و خودم را با شرایط جوّی بیشتر وفق بدم، موندنم دائمی تر میشه.
مسئولین پروکسیما بعد از قبولی دو بلیت بازگشت به زمین به ما دادند، که در صورت ناهماهنگی با شرایط جوّی پروکسیما به زمین برگردیم. اما من از این بلیت ها جز در دفتر خاطراتم استفاده نخواهمکرد! طول سفر دوماهه و این دو ماه کارآموزش رویای محقق شده ی من خواهد بود که با امید حضور افرادی طی میشه که قبل از من وارد شدن و کوهی از تجربه هستن و من هم کمک میکنم به ساختن این سیاره و تلاشم رو میکنم اقامت دائم بگیرم.
تولید محتوا؛ ساختن سیاره برای ساکنین
امروز من بهعنوان یکی از مسافرین سیاره پروکسیما از سفینه فضایی خارج و وارد سرزمین جدید میشم. هدف من اینه با آموزش هایی که منتورها به ما میدن، خشت روی خشت بزارم و خودم و سیاره را بسازم. من تو این سفر تنها نیستم و از همسفرهای عزیزم کمک میگیرم و در کنار هم اینکار را انجام میدیم. با کشف مسیر های ناشناخته و تلاش، قوانین تولید محتوا را یاد میگیریم و به تولید محتوا میپردازیم. خیلی خوشحالم که قراره زندگیِ جدیدی را تجربه کنم و از طرفی بهخاطر جدید بودن شرایط کمی اضطراب دارم. اما مطمئنم یکی از بهترین سفر های زندگیم را تجربه خواهم کرد.
منتور خبره، راهنمای راه پرچالش محتوا
دو ماه پر چالش از امروز شروع شده و من مثل آلیس در سرزمین عجایب، در سرزمین جدیدی قرار گرفتم. دلم به حضور تورلیدرم قرصِ و قدم هام رو محکم برمیدارم. برنامهها و هماهنگیها برای این مسیر از قبل انجام شده و ما از بالا هدایت میشیم. بستگی به خودمون داره که چقدر خلاقیت به خرج بدیم و بستر مطمئن تری برای خودمون درست کنیم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
۴۰ روز با پروکسیما، سفری به دنیای تولید محتوا
مطلبی دیگر از این انتشارات
من مسئول رویای خودم هستم
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقشه راه 10 روزه کارآموزش وبسیما