یاد گرفتن جذابترین بخش زندگی من است.
معرفی و تجربههای جالب خودم از زندگی روزمره تا به امروز
در طول زندگی شخصی خودم همیشه درحال جستوجو بودم؛همیشه یادگیری حس آرامش و اعتمادبنفس به من میداده.
حرفهای که فعالیت میکردم همیشه بستری فراهم کرده برای من که جانبخشی کنم به هر شيء بیجانی،همیشه جان بخشیدن و زنده کردن و نفس دادن به اشیا برای من جذاب بوده و هست،تلاش داشتم با حرفه تخصصیم بتونم نکاتی به مردم یا اطرافیانم یادم بدم که اون نکات بتونه جاهایی از زندگی روزمره خودشون استفاده کنند و کارایی داشته باشه .
بخاطر ذات حرفهی تخصصیم،دنبال فرصت میگردم که بنویسم؛همیشه احساس میکنم نوشتن همون راهیه که من میتونم از طریق اون خود واقعی خودم باشم.
هدفهای ذهنی خودم
آیا شما هدف مشخصی دارید برای زندگی آینده خودتون؟
این سوال از هرکسی بپرسید،اولش مکث میکنه و مدتی فکر میکنه به این که آیا تابحال به هدف زندگی خودش فک کرده ؟
یا بعضی افراد خیلی سریع جواب میدن،بله!
همیشه ما انسانها با توجه به شرایط و جو اطرافمون دنبال یسری از خطهای ذهنی میریم یا یسری تخیلات ذهنی داریم برای خودمون نسبت به کار یا حرفهای که در آن فعالیت میکنیم یا تازه واردش شدیم .
نسبت به همون خط یا تخیلات ذهنیمون به اهدافمون هم فکر میکنیم نه اینک غیرواقعی باشه،بلکه بعضی اهدافمون خط میزنیم و اهداف یا هدفی که برامون مهمتر هست رو اولویت قرار میدیم و بعد به سراغ بقیه میریم.
هدفی که همیشه داشتم برام خیلی قابل اهمیت هست و هرروز با یه تلنگر یا جرقهای که در فکرم میخوره به خودم یادآوری میکنم،چون همیشه برام اهدافم مهمترین بودن در زندگی روزمره و کلی خودم؛کمک یا یاری رساندن به انسانها یا همنوعان خودم از طریق حرفه و شغل خودم یه هدف مهم بوده و هست همیشه برام یا میتونم بگم یه دغدغه که تبدیل به هدف شده و تلاش داشتم و دارم یاریرسان اطرافیانم باشم.
آینده ذهنی خودم از مسیری که در آن قدم گذاشتم
بنظرم همیشه با رقصاندن قلم و بازی با کلمات میشه خیلی خوب به داد مردم رسید یا در شرایط بحرانی کمک حال آنها بود؛خیلی موقعها آدمها خسته میشن از شنیدن و گاهی خوندن میتونه خوب تاثیر بزاره روی سبک زندگی یا نوع رفتار یا زندگیهای ماشینی امروزه.
آینده ذهنی خودم از مسیری که در آن قدم گذاشتم اینچنین توصیف میکنم:
(همچون مادری که تازه آبستن شده و در حال مراقبت از کودک ذرهبینی خود است به امید آنکه بتواند بعداز 9ماه کودکی زیبا،بدون نقض،بدون بیماری روانه این دنیا کند،آنطور که میتواند در حد توان طی این 9ماه مراقبهای لازم را برای کودکش انجام میدهد زیرنظر فردی که متخصص باشد و بتواند به درستی مادر را راهنمایی کند.)
این نوشته اولین نوشته بعنوان معرفی خودم و هدفم و آیندهذهنی خودم از حرفهِ دیروز تا حرفهِ امروز که به تازگی در آن قدم گذاشتم؛پیشتر تشکر میکنم از مطالعه و نظرات شما دوستان.
مطلبی دیگر از این انتشارات
سفر از زمین به مرکز سیاره پروکسیما
مطلبی دیگر از این انتشارات
۲ ماه با پروکسیما
مطلبی دیگر از این انتشارات
هدیهای که پروکسیما به من داد