فرمان ترس‌ها را باید در دست گرفت

هر ساله حدود ۵۳۰ هزار سقط جنین عمدی در ایران رخ می‌دهد. از دلایل اساسی این سقط‌ها مشکلات اقتصادی و باورهای غلط اجتماعی است؛ باورهایی از جمله اینکه: فاصله دو فرزند نباید کم باشد، بیش از دو فرزند بد است، در ابتدای ازدواج نباید فرزند دار شد و ... . ترس از مشکلات اقتصادی و همچنین ترس از مخالفت با عرف‌های غلط (یا به تعبیر عامیه ترس از حرف مردم) یکی از عوامل اساسی در قتل فرزندان است. به صورت کلی انگیزه بسیاری از رفتارهای انسان از ترس‌های اون ریشه می‌گیرد. انسان با مدیریت ترس‌های خود می‌تواند حرکت به سمت مقصد صحیح را سریع‌تر و صحیح‌تر طی نماید.


زندگی انسان باید همواره همراه حرکت و رشد باشد. عدم تحرک سبب می‌شود استعدادهای انسان دست‌نخورده باقی بماند. استعدادهایی که هر انسانی در بدو تولد همراه خود دارد با تلاش و حرکت خود اوست که شکوفا شده و به ثمر می‌رسد. هیچ استعدادی با سکون و رکود به شکوفایی نخواهد رسید. علاوه بر این بزرگ‌ترین سرمایه انسان یعنی عمر، به سرعت در حال پایان یافتن‌است. از دست رفتن این سرمایه در اختیار انسان نیست؛ بلکه انسان تنها می‌تواند کیفیت مصرف شدن آن را مدیریت کند. انسانی که هیچ حرکت و تغییری ندارد، این سرمایه را بدون هیچ آورده‌ای از دست داده است. همچنین عدم تحرک و رکود سبب می‌شود انسان احساس پوچی کرده، مبتلا به بیماری‌های روانی شود؛ چرا که چنین انسانی وقتی گذران عمر خود را مورد بررسی قرار می‌دهد حسرتی عمیق در وجود خود احساس می‌کند. پس همه باید تلاش کرده از رکود و یکنواختی خارج‌شده و به سمت اهداف خود حرکت کند.

حرکت انسان تحت تاثیر عواملی است که در صورت نبودن آن‌ها، حرکتی رخ نخواهدداد. هیچ رخدادی در این عالم بدون سبب و علت به وقوع نمی‌پیوندد. این جمله -که بیانی از قانون علیت است- زیر بنای تمام علوم بشری است؛ چرا که علوم به کشف قوانین جهان می‌پردازند و کشف این قوانین در صورتی ممکن است که قانونی وجود داشته باشند. به عنوان مثال اگر بین داروها و بیماری‌ها هیچ رابطه منطقی و ثابتی وجود نداشته باشد، آیا باز هم دانشمندان پزشکی به دنبال تولید و کشف داروهای جدید خواهندبود؟ همه تلاش این دانشمندان بر این است که روابط بین داروها و بیماری‌ها را کشف کرده تا بتوانند در زمان ظهور یک بیماری به درمان آن بپردازند. تغییر و تحولاتی که در انسان نیز رخ می‌دهد از این قاعده مستثنی نیست. حرکت و فعالیت انسان، یکی از این تغییرات است که به عوامل تاثیر گزار بر آن انگیزه می‌گویند.

ترس یکی از انگیزه‌های موجود در انسان است. همه ما می‌دانیم که نظافت و بهداشت برای انسان سختی و هزینه‌هایی دارد، ولی همه به دنبال آن هستند. علت اینکه انسان‌ها این سختی و هزینه را تحمل می‌کنند چیست؟ ترس از بیماری و نابودی سبب شده که افراد برای سلامتی خود تلاش و هزینه کنند. همچنین پس‌انداز کردنِ بخشی از دارایی‌ها کاری معقول و منطقی است، چون انسان‌ها از فقر و نداری می‌ترسند. علاوه بر این هرکسی که وارد محیطی می‌شود تلاش می‌کند آداب آن جمع را رعایت کند. او به این کار تن می‌دهد با اینکه گاهی هیچ تمایلی به آن ندارد. او این سختی را می‌پذیرد چون بیم آن دارد که از طرف جمع طرد شود. هرکس با تاملی در رفتارهای خود موارد بسیاری را خواهد یافت که علت آن ترس بوده است. پس ترس یک انگیزه قوی در وجود انسان است که رفتارهای او را مدیریت می‌کند.

ترس به عنوان یکی از انگیزها گاهی انسان را به خوبی‌ها سوق می‌دهد و گاهی به بدی‌ها. کسی که بخیل است و هیچ کمکی به دیگران نمی‌کند از تنگ‌دستی می‌ترسد. همچنین نوجوانی که بیم طرد شدن از گروه هم‌سالان دارد، به کارهای ناپسند و حتی مواد مخدر و مشروبات الکی تن دهد. کسی که وسواس‌گونه به نظافت اطراف خود اهمیت می‌دهد از بیماری می‌ترسید. در کنار این مواردِ منفی؛ ترس از فقر سبب می‌شود تا انسان به کار و تلاش روی بیاورد. ترس از جریمه شدن رانندگان ملزم له اجرای قوانین راهنمایی و رانندگی می‌کند. ترس از عدم قبولی در امتحانات سبب می‌شود دانش آموزان برای درس خود بیشتر وقت بگذارند. همانطور که واضح است، ترس گاهی ما را به سمت خوبی‌ها سوق می‌دهد و گاهی به سمت بدی‌ها می‌کشد

در قرآن کریم نیز به موارد متعددی از ترس‌های سازنده اشاره شده‌است. در سوره انسان علت وفای به عهد اهل بیت اینگونه بیان شده‌است: «يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ‏ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطيرا»[1]. در آیاتی بعد از زبان اهل بیت می‌خوانیم: «إِنَّا نَخافُ‏ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَريرا»[2]. همچنین در چند آیه آمده است: «قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ‏ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظيم‏»[3]. علاوه بر این موارد در سوره نازعات آمده‌است: «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى‏ النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى‏»[4]. همچنین خداوند در وصف بندگان خاص خود می‌فرماید: «رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ‏ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصار»[5]همچنین ترس جناب هابیل مانع این شد که دست به جنایتی علیه برادر خویش بزند: «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَني‏ ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخافُ‏ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمين‏»[6]

آیات دیگری از قرآن به ترس‌های مخرب اشاره دارد: «فَتَرَى الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسارِعُونَ فيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشى‏ أَنْ تُصيبَنا دائِرَةٌ»[7] هم چنین در سوره اسراء می‌فرماید: «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاق‏»[8]. در سوره یونس علت ایمان نیاوردن برخی از بنی اسراپیل به حضرت موسی را ترس آنها می‌شمارد: «فَما آمَنَ لِمُوسى‏ إِلاَّ ذُرِّيَّةٌ مِنْ قَوْمِهِ عَلى‏ خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِمْ أَنْ يَفْتِنَهُمْ»[9] شیطان نیز برای مدیریت پیروان خویش از ترس استفاده می‌کند: «إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ‏ أَوْلِياءَه‏»[10]

انسان نیز اگر می‌خواهد در مسیر صحیح حرکت کند، باید ترس‌های خود را مدیریت نماید. از آنجا که ترس یکی از انگیزه‌های قوی در وجود انسانی است، عدم مدیریت نسبت به آن نتیجه‌ای جز عدم مدیریت نسبت به برخی رفتارها ندارد. خیلی از رفتار های ناشایست به خاطر ترس‌های انسان واقع می‌شود؛ همچنین بسیاری از رفتارهای صحیح و خوب از ترس ناشی شده‌اند. کسی که بتواند ترس‌های خود را مدیریت کند، در واقع می‌تواند بخشی از رفتار های خود را مدیریت کند. هر کسی که نگران آینده خود است باید نسبت به ترس‌هایی که در وجودش شکل گرفته با دقت تفکر کند و تلاش نماید ترس‌های خوب را تقویت کرده و همزمان ترس‌های بد را از بین ببرد. چنین انسانی حتما به مسیر سعادت نزدیک‌تر است و امید بیشتری می‌رود تا به سعات اخروی نایل شود.

[1] سوره انسان آیه ۷

[2] سوره انسان آیه ۱۰

[3] سوره انعام آیه ۱۵ و سوره یونس آیه ۱۵ و سوره زمر آیه ۱۳

[4] سوره نازعات آیات ۴۰ و ۴۱

[5] سوره نور آیه ۳۷

[6] سوره مائده آیه ۲۸

[7] سوره مائده ایه ۵۲

[8] سوره اسرا آیه ۳۱

[9] سوره یونس آیه ۸۳

[10] سوره آل عمران آیه ۱۷۵