رادیو مرز و چاقی



اپیزود پنجم رادیو مرز که مثل همیشه در محتوا عالی بود، یک سری اشکالات فنی در مورد صداش داشت، و #مرضیه_رسولی سعی کرد مشکلات فنی صدا رو کمی اصلاح کنه و دوباره روی اپ های پادگیر آپلودش کرد. این اپیزود در مورد چاقی است و اگر گوش داده ید، چند تا نکته ی کوچیک به که ذهنم رسید رو می نویسم.

#خطرلورفتن

https://soundcloud.com/radiomarz/radio-marz-episode-5


از توییتر خودم:

این قسمت رادیو مرز هم مثل قسمت های پیش عالی بود. ازون چیزاست که آدم دلش می خواد به همه توصیه کنه گوش کنند.‌ و ذهن آدم رو حسابی به کار میندازه در مورد جوانب موضوع. یه جای پادکست یکی از دوستان که باهاش مصاحبه شده، در مورد اینکه دوستان چاقش در مورد ده کیلو وزن کم کردنش اظهار نظر می کنند حرف میزنه و می گه هر کسی که باهاش مواجه می شه، به لاغر شدن و وزن کم کردنش اشاره می کنه و اون هم ناچار می شه کلی توضیح بده در این مورد و حتی احساس خیانت به بقیه دوستان چاق بهش دست می ده!

به ذهنم اومد که این اتفاق فقط در مورد آدمای چاق نمی افته، بلکه انگار کلن عادتی است بین ما ایرانی ها (از بقیه مردم دنیاخبر ندارم) که در مورد تغییرات وزن هم نظر بدیم. خودم هم به شدت این عادت رو در مورد دوستانم دارم و مدتی است دارم بهش فکر میکنم که واقعا کار خوبی نیست و باید کنار بگذارمش. واقعیت اینه که اگر شما به میزان خاصی به کسی نزدیک نباشید، و پیش نیومده باشه که خودش سر صحبت در مورد این مساله ی بسیار شخصی رو باهاتون باز نکرده باشه، اظهار نظر در مورد شکل و شمایل بدنش می تونه کار آزار دهنده ای باشه.

نکته دوم، درباره ارتباط چاقی با بیماری، مرضیه اشارات مختصری در آخر پادکست به این موضوع می کنه، ولی فکر میکنم جای حرف زدن خیلی بیشتری داره. خیلی از کسانی که تحت تاثیر صنعت مد و معیارهای زیبایی جهانی رویکردهای تخریب کننده با چاقی رو موجه می دونند، کارشون رو با همین قضیه ارتباط چاقی با بیماری توجیه می کنند، در حالی که این جور کلی بیان کردن موضوع و نسبت دادن هر وزنی خارج از معیارهای زیبایی بهش، بسیار گمراه کننده است. این توجیه، خیلی از مسائل رو در نظر نمی گیره:

اینکه حتی اگر چاقی بیماری باشه، دلیلی نداره که با مشخص کردن خط های خیلی خاصی برای معیارهای زیبایی و پذیرفته بودن در اجتماع، افرادی که بهش مبتلا هستند رو مدام آزار بدیم و از خودشون و بدن خودشون بیزار کنیم. یا باعث طرد شدنشون از اجتماع و فعالیت های اجتماعی بشیم و یا نیازهاشون رو در نظر نگیریم یا مثلا بیمار بدونیمشون. قابل توجه که مرزهایی که چاقی واقعا تبدیل به بیماری می شه، خیلی دور از معیارهای زیبایی شناسانه ی امروزیه و اغلب آدم هایی که به عنوان "چاق" معرفی می شوند، کاملا سالم هستند. چیزی که به عنوان چاقی در ذهن خیلی از آدما تثبیت شده، اغلب هنوز در محدوده ی سلامت بدن قرار داره و اصلن ارتباطی به بیماری پیدا نمی کنه.

اینکه همه ی عادت ها و وضعیت ها در زندگی روزمره ی ما سالم نیستند، چی شده که این یکی این قدر پر رنگ شده و لایق اشاره ی مدام در حرف های روزمره و در رسانه ها و مطالب شبه پزشکی که دست به دست می چرخه؟ چی شده که تمرکز روی این یکی این قدر زیاد شده که که لازم می دونیم مرتبط بهش بپردازیم و آدمایی که چاق هستند رو از بقیه جدا کنیم؟ آیا غذا و خوراک و رنگ پوست و رفتارها و عادت های غذایی و خیلی از امور دیگه ی روزمره ی ما سالم هستند؟ منظورم اینه که اگه به این مورد توجه کنیم، متوجه می شیم که این تصوری که از ناسالم بودن چاقی داریم ، بیشتر تحت تاثیر پروپاگاندای صنعت مد است و نه دغدغه ی سلامتی به معنای واقعیش.