تاثیر تظاهرات روی گردشگری ایران

اعتراضات مدنی و ناآرامیها در ایران که از حدود یک ماه پیش آغاز شده و بازتابهایی در جهان داشته است، منجر به لغو گسترده سفرهای گردشگران خارجی و حتی فراتر از آن، فراخوان برخی از کشورها به شهروندان خود جهت ترک ایران شده است. این موضوع باعث شده تا متولی گردشگری اظهار کند که این ناآرامیها منجر به از دست رفتن گردشگران خارجی شده و نوعی ایرانهراسی در جهان براساس تبلیغات رسانههای بیگانه شکل گرفته است. در این گزارش به بررسی این موضوع و نقش ناآرامیهای داخلی بر نبض گردشگری کشورها بر اساس سه ضلع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که اساس امنیت در گردشگری بهشمار میروند، پرداخته می‌شود و دو سناریوی محتمل در آینده گردشگری ایران، باتوجه به وضعیت موجود و الگوی کشورهای دیگر مطرح می‌شود.



گردشگری بهعنوان یکی از منعطفترین صنایع، متاثر از تمامی عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی، امنیتی و... است و بیش از هرچیزی بر اساس سه ضلعی سیاست، اقتصاد و جامعه تعریف شده و هرگونه چالش، عامل تنشزا و تغییر در هر یک از این موارد بر صنعت گردشگری تاثیر خواهد گذاشت و دو ضلع دیگر را نیز درگیر خواهد کرد. آنچه بیش از هرچیزی به همراه گردشگری معنا پیدا می‌کند، واژه امنیت است که یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار در توسعه و ترویج گردشگری در یک کشور یا منطقه است. این امنیت تنها در شکل سیاسی تحقق نمییابد، بلکه امنیت اقتصادی و اجتماعی نیز نقش بسزایی در گسترش یا عدم‌گسترش این صنعت ایفا می‌کنند. علت اهمیت موضوع «امنیت» در گردشگری را باید در آن دانست که اولین و اساسیترین نیاز یک گردشگر محسوب می‌شود.

آسیب توریسم از بیثباتی در کشورها
گسترش دامنه اطلاعاتی سفر، با رشد و توسعه فناوریها، گردشگری بین‌المللی و سفر به نقاط مختلف جهان را افزایش داده و صنعت گردشگری را به یکی از مهم‌ترین منابع کسب درآمد ارزی و ایجاد اشتغال در بسیاری از کشورها تبدیل کرده است. اگرچه کشورهای جهان برای جذب گردشگر به کشور خود اقدامات گستردهای انجام می‌دهند اما گردشگران اولویت اول سفر خود را امنیت جان و مال خود قرار داده و از سفر به کشورهای درگیر جنگ یا تنشهای داخلی خودداری می‌کنند. در کشورهایی که مناقشات و بیثباتی سیاسی وجود دارد صنعت گردشگری با وجود جاذبههای طبیعی یا فرهنگی رکود سنگینی را متحمل می‌شود. وقوع جنگ، گسترش تروریسم، مقررات سختگیرانه در صدور ویزا، وجود تعارض ایدئولوژیک بین کشورها، موضوع تروریسم در عرصه جهانی، تشدید اقدامات گروههای بنیادگرا و شرایط داخلی و بیثباتی سیاسی- امنیتی برخی کشورها از جمله چالش‌های بازار گردشگری محسوب می‌شود که منجر به آسیبهای فراوان به صنعت گردشگری برخی کشورها و کاهش شدید ورود گردشگران خارجی به این کشورها می‌شود.

صنعت گردشگری در برخی کشورها بهویژه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا تحتتاثیر بیثباتی سیاسی و نبود یا کمبود حاکمیت قانون و همچنین حوادثی نظیر دخالتهای نظامی، وقوع انقلاب، اختلافات قومی و مذهبی و گسترش خشونت در این کشورها قرار گرفته و صدمات گستردهای بر این صنعت وارد کرده است. بیثباتی سیاسی، تظاهرات، اعتصابات و شورشهایی از سال ۲۰۱۱ در کشورهای مختلف عربی موجب آسیب جدی به صنعت گردشگری این کشورها شده است. اتفاقات سیاسی ترکیه در شکل کودتا در سال ۲۰۱۶، منجر به کاهش چشمگیر ورود گردشگران تا ۳۰‌درصد به این کشور شد یا در سال ۲۰۱۱ درآمد مصر از محل گردشگری در مقایسه با سال ۲۰۱۰ حدود ۳۰‌درصد کاهش یافت و تعداد گردشگران این کشور در سال ۲۰۱۱ حدود ۵‌میلیون نسبت به سال ۲۰۱۰ کاهش داشت. همچنین پس از سرنگونی دولت مصر توسط ارتش مصر میزان درآمدهای بازار گردشگری در سال ۲۰۱۳ با افت ۴۱‌درصدی همراه بود که علت آن ادامه تنشهای سیاسی، خشونت و کودتای نظامی ارتش بود و میزان درآمدهای بخش گردشگری مصر طی سال ۲۰۱۳ به کمتر از ۵/ ۹‌میلیارد دلار رسید.

همچنین اعتراضات داخلی فرانسه در سال ۲۰۱۹، به صورت مقطعی در کاهش گردشگران تاثیرگذار بود. تا قبل از شروع درگیریهای داخلی درمصر حدود ۱۵‌درصد از درآمد این کشور به بخش گردشگری اختصاص داشت و با شروع درگیریهای داخلی به مدت دو سال فعالیت‌های خطوط هوایی این کشور بسیار محدود شده و گاهی کاملا تعطیل شده بود. شرکت‌های هوایی معمولا بلافاصله پس از وقوع ناامنی در یک کشور و افزایش احتمال جنگ در آن کشور، پروازهای خود به مقصد یا از روی آسمان آن کشور را لغو می‌کنند و به حالت تعلیق میانمدت درمیآورند. این امر تا مدتها حداقل دوسال پس از پایان تنش باعث کاهش جذب گردشگر می‌شود و بسیاری از توریستهای بین‌المللی مقصد خود را به کشورهای امن تغییر می‌دهند.

فراز و فرود گردشگری در ایران با حوادث مختلف
اما با مروری بر وضعیت گردشگری ایران طی دوره ۴۰ ساله، نمی‌توان عدم‌استقبال گردشگران خارجی از ایران را صرفا به شرایط کنونی نسبت داد و عوامل تاثیرگذار طی این دوره را نادیده گرفت. وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، بحران‌های اقتصادی گسترده بهدلیل اعمال شدیدترین تحریم‌های ممکن از سوی جامعه جهانی که از دهه هفتاد آغاز شده، قرار گرفتن مقطعی ایران در قطعنامه شورای امنیت، وقوع ناآرامیهای اجتماعی پراکنده در دورههای مختلف از جمله در سال ۱۳۸۸ به بعد، خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم‌ها، تنشهای سیاسی گسترده با آمریکا در عرصه بین‌الملل و اختلافات سیاست خارجی با برخی از کشورهای منطقه، سقوط هواپیمای اوکراینی، ناآرامیهای آبان ۱۳۹۸، وقوع حوادث طبیعی همچون سیل و زلزله و در نهایت بحران کرونا مشکلات صنعت گردشگری در این سال‌ها بوده که این بخش را از «توسعه پایدار» باز داشته است.

اوج شکوفایی بازار گردشگری تقریبا از سال ۹۶ بوده که پس از مذاکرات برجام و پیش گرفتن دیپلماسی قوی با جهان و تغییر نسبی دیدگاهها به ایران شکل گرفته و منجر به جذب حدود ۵‌میلیون گردشگر خارجی شد. این روند رشد در سال ۹۷ بیش از ۵۰‌درصد بوده و صنعت گردشگری ایران توانست پذیرای نزدیک به ۸‌میلیون گردشگر باشد و شاهد ارزآوری و درآمد حدود ۵/ ۱۱‌میلیارد دلاری باشد که توانست نقش مهمی در رشد اقتصادی و درآمدهای ارزی کشور ایفا کند. اما از آبان ۹۸ پس از اعتراضات مرتبط با تغییر قیمت بنزین و ایجاد ناآرامیها و پس از آن در دی‌ماه همان سال آغاز تنش بین ایران و آمریکا که با سقوط هواپیمای اوکراینی در ایران به اوج خود رسید، تقریبا صنعت گردشگری ایران، مسافران خارجی خود را از دست داد و با آغاز کرونا در اسفند همان سال، این بخش را نه تنها در مسیر رکود شدید مانند سایر جهان، بلکه حتی به مرز تعطیلی کامل رساند.

مدیریتهای ناکارآمد و عدم‌برنامهریزیهای مناسب منجر به آن شد که ایران طی دو سال نه تنها گردشگران خارجی بلکه، گردشگران داخلی خود را نیز از دست بدهد. از دست رفتن گردشگران داخلی را نمی‌توان صرفا بر اساس محدودیت‌های کرونایی دانست، بلکه بیش از هرچیزی فشارهای اقتصادی، افزایش بیکاری، پایین آمدن چشمگیر معیشت و سطح رفاه مردم منجر به کاهش و در بیشتر موارد حذف سفر از سبد اقتصادی خانوارها شد. این امر نشان می‌دهد پیش از بحران اجتماعی و سیاسی، «بحران اقتصادی» صنعت گردشگری ایران را فلج کرده است.

شبکههای ارتباطی علیه تبلیغات منفی
طی سالیان متوالی یکی از مهم‌ترین دلایل استقبال کم گردشگران خارجی از سفر به ایران «تبلیغات منفی» رسانههای جهان علیه ایران و ایران هراسی مطرح شده است. اگرچه پروپاگاندای رسانهای، نقش بسیار مهمی در شکلگیری افکار عمومی از وضعیت یک کشور دارد، اما نمی‌توان این نکته را درنظر نگرفت که با گسترش فناوریها، دیجیتالی شدن جهان، افزایش سطح سواد و آگاهی افراد، دیگر مردم چشم به رسانهها ندوختهاند تا اطلاعاتی از سایر مردم جهان کسب کنند بلکه با تبدیل شدن جهان پهناور به لطف توسعه دیجیتال به «دهکده جهانی» و افزایش سفرها و مهاجرت، مردم مستقیم به گفت‌وگو با یکدیگر پرداختند و دیگر اطلاعات صرفا از طریق دولتها به مردم یا شرکت‌ها به مردم (B۲C) منتقل نمی‌شود. بلکه اطلاعات از بطن جامعه و از خود مردم به مردم (C۲C) در سراسر جهان انتقال داده می‌شود. بنابراین آنچه از وضعیت ایران به جهان مخابره می‌شود صرفا بهدلیل تبلیغات منفی رسانههای خارجی نیست و بیشتر بر اساس گزاره‌هایی است که از بطن جامعه نشان داده می‌شود.

«اعتبار پاسپورت» و «صدور ویزا» یکی از عوامل مهم در انتخاب مقاصد است. بر اساس دادههای شاخص پاسپورت هنلی محققان علوم سیاسی دریافتند که بین آزادی سفر و سایر آزادیها همچون آزادی سیاسی، اقتصادی و فردی یا شخصی رابطه کاملا مستقیمی وجود دارد، همان‌گونه که بین آزادی ویزا و آزادی سرمایه‌گذاری ارتباط مستقیمی برقرار است و کشورهایی که از درجه بالاتری در آزادی تجارت و آزادی سرمایه‌گذاری برخوردارند دارای پاسپورتهای قدرتمندی هستند. کشورهای اروپایی نظیر اتریش، مالت و سوئیس که دارای محیط تجاری آزاد و مطلوبی هستند از قدرت پاسپورت بالایی برخوردارند. همچنین روند مهاجرت نیز در اعتباربخشی به پاسپورت یک کشور بسیار تاثیرگذار است. در حالی که در ردهبندی پاسپورتهای معتبر از سوی شرکت هنلی، پاسپورت ایران تنها چند پله بالاتر از پاسپورت کشورهای درگیر جنگ و ناامنی همچون سوریه، عراق، لیبی، یمن، سودان و افغانستان قرار دارد که می‌توان این امر را در عدم‌به‌کارگیری صحیح دیپلماسی عمومی در نظام بین‌الملل، کمبود آزادیهای اقتصادی و اجتماعی و عدم‌استقبال سرمایه‌گذاران خارجی در کشور دانست.

این در حالی است که کشورهای منطقه همچون امارات، ترکیه و عربستان طی چند سال اخیر با انجام اصلاحات گسترده در زمینه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی «اعتبار پاسپورت» خود را بهشکل قابل‌توجهی افزایش دادند و امارات توانست خود را به رتبه شانزدهم جهان برساند. ناآرامیهای اخیر و احتمال افزایش مهاجرت از ایران، اتحادیه اروپا را برآن داشته تا شرایط اعطای ویزای شینگن به ایرانیها را لغو کند. علاوه بر مساله اعتبار پاسپورت که به میزان قدرت دیپلماسی، سیاست‌های باز اقتصادی و آزادیهای مدنی و اجتماعی یک کشور بستگی دارد، مساله دیگری که گردشگران بر اساس آن مقاصد خود را انتخاب می‌کنند، «نقشه ریسک سفر» است که سازمان بین‌المللی SOS هرساله آن را ارائه می‌دهد. آنچه یک کشور را در وضعیت امن، کمخطر، پرخطر یا بسیار پرخطر قرار می‌دهد ریسک سلامتی و امنیتی است که بر اساس آن گردشگران بر اساس مخاطرات سفر همچون تهدیدهای امنیتی شدید، ناآرامیهای مدنی و بیثباتی سیاسی و بلایای طبیعی و مسائل مربوط به زنان مقاصد سفر را انتخاب می‌کنند.

همان‌طور که مشاهده می‌شود کشورهایی که از تهدیدهای امنیتی داخلی و خارجی در امان هستند مانند کشورهای اروپای شمالی، ژاپن و سنگاپور تا پیش از پاندمی کووید-۱۹ عنوان امنترین کشورهای جهان را به خود اختصاص دادند و در مقابل کشورهای جهان سوم و عمدتا در خاورمیانه و شمال آفریقا به دلایل تهدیدهای امنیتی، اعتراضات و تظاهرات مدنی، ناآرامیهای ژئوپلیتیک و موضوع زنان در زمره کشورهای بسیار پرخطر بهشمار میروند. سازمان بین‌المللی SOS در انتشار نقشه ریسک سفر برای سال ۲۰۲۰ که به بررسی میزان امنیت سفر به کشورها پرداخته بود، ایران را به عنوان کشوری با ریسک سفر کم خطر و درجه امنیتی یک نشان داد. اما پس از حوادث دیماه و افزایش تنش ایران و آمریکا در منطقه و سقوط مرگبار هواپیمای مسافربری اوکراین، ایران به کشوری ناامن و با ریسک خطر بالا برای سفر در نظر گرفته شد و بازار گردشگری ایران با کاهش چشمگیر سفر جامعه جهانی به ایران مواجه شد.

اگرچه پس از آن شیوع همه‌گیر کرونا، کل جهان را در وضعیت قرمز قرار داد، اما پس از گذشت یک سال و نیم تقریبا از نیمه دوم ۲۰۲۱ با واکسیناسیون سراسری و کاهش بسیاری از محدودیت‌های سفر و کنترل نسبی این بیماری، سفرها در بسیاری از کشورها آغاز شده و برخی از کشورها که عمدتا از کشورهای پیشرفته بوده به وضعیت سبز بازگشتند. این در حالی بود که این وضعیت برای ایران بهدلیل ناکارآمدیها در مدیریت و کنترل همه‌گیری و تاخیر در واکسیناسیون تا پایان سال ۲۰۲۱ بهطول انجامید. پس از آن هم وقوع جنگ اوکراین و به درازا کشیدن مذاکرات حول بازگشت به برجام و ادامه روند تحریم‌ها همچنان نتوانست تغییر چندانی در جذب گردشگران خارجی و نجات گردشگری ایران از رکود ایجاد کند.

نکته مهم دیگری که باید در بحث ریسک سفر و انتخاب مقصد در نظر گرفت، تسهیل جریانات مالی در سطح بین‌المللی است که مسافران در سفر به یک کشوری مشکلی در مساله پرداختهای مالی نداشته و بتوانند از کارتهای اعتباری بین‌المللی در مقاصد استفاده کنند. باتوجه به تحریم‌های اقتصادی و سیاسی ایران، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های گردشگران در سفر به ایران بحث مربوط به پرداختهای مالی است که در بسیاری از مواقع آنها را با مشکلات گستردهای مواجه کرده است. این امر یکی از موانع انتخاب ایران برای گردشگران تاکنون بوده است. موضوع بسیار مهم دیگر در جذب یا عدم‌جذب گردشگر، پیشرفت یک کشور در مبحث «نوآوری» و «دیجیتال» است که از دوران همه‌گیری توجه به این موضوع آنچنان مورد اهمیت قرار گرفته که برای گردشگری پساکرونا، دیجیتالی شدن و گسترش هرچه بیشتر فناوریها در رتبه اول سیاستگذاریها در بسیاری از کشورها قرار گرفت.

بهطوری که در جهان امروز سفرها بهصورت آنلاین از طریق پلتفرمهای بین‌المللی رزرو شده و حتی در عرصه دیجیتال گامی فراتر برداشته شده و «ارز دیجیتال» و «متاورس» صنعت گردشگری را وارد مرحله جدیدی از دیجیتالی شدن کرده است. بنابراین، کشورهایی می‌توانند در صنعت توریسم علاوه بر بهبودی، رشد کرده و به توسعه دست یابند که در زمینه دیجیتال و فناوری به پیشرفت قابل‌توجهی دست یافته باشند که این پیشرفت تنها با آزادی اطلاعات و اینترنت و تعامل با جهان امکانپذیر است. اینترنت ایران در رتبه جهانی همیشه در زمره ضعیفترینها در جهان بوده و باتوجه به تحریم‌های گسترده رشد چندانی در عرصه دیجیتالی شدن نداشته و شناخته شدن جاذبههای گردشگری ایران در بسیاری از موارد حاصل سفرهای مسافرانی است که به ایران آمدند و در پلتفرمهای بین‌المللی آن را به اشتراک گذاشتند.

همچنین فعالیت گسترده ایرانیان در شبکههای مجازی بین‌المللی علاوه بر معرفی جاذبههای گردشگری ایران، منجر به ایجاد کسب و کارهای آنلاین گستردهای شده که شرایط سفر به ایران را برای گردشگران تسهیل کرده است. اما قطعی اینترنت و بسته شدن شبکههای مجازی بین‌المللی، هم کسب و کارهای آنلاین را تعطیل کرده و هم موجب ایجاد عدم‌اعتماد مسافران خارجی برای سفر به ایران شده زیرا راههای ارتباطی با دیگران را از دست خواهند داد و امکان استفاده از پلتفرمهای بین‌المللی را نخواهند داشت.

برنامهریزی فضایی برای گردشگری
موضوع مهم دیگری که در این سال‌ها مورد غفلت واقع شده، نداشتن دید درست نسبت به وضعیت صنعت گردشگری ایران و سیاستگذاری آرمانگرایانه برای چشمانداز گردشگری ایران است. با نگاهی به برنامههای توسعه ایران، درمییابیم تقریبا در هیچ دوره از این برنامه، ایران به اهداف خود در چشمانداز خود دست نیافته است و قرار گرفتن مداوم ایران در چالش‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در عرصه داخلی و بین‌الملل مانع توسعه این صنعت بر اساس برآوردهای صورت گرفته شده است. مثلا در برنامه ششم توسعه هدف جذب ۲۰‌میلیون گردشگر خارجی تا سال ۱۴۰۰ بوده و این برنامه توسعه براساس اقداماتی در جهت ایجاد زیرساختها و رشد اقتصادی و سیاسی و دیپلماسی در عرصه بین‌الملل شکل گرفت. اگرچه بحران کرونا یکی از مهم‌ترین عوامل در دست نیافتن به این آمار است، اما جذب ۲۰‌میلیون گردشگر خارجی به دور از واقعیتهای موجود شرایط ایران است.

اگرچه میزان گردشگر در سال ۹۷ حدود سه‌میلیون در مقایسه با سال ۹۶ افزایش یافت، اما در سال ۹۸ این رقم کمتر از یک‌میلیون نفر بوده است و از دیدگاه واقعگرایانه در صورت نبود کرونا امکان جذب ۲۰‌میلیون گردشگر تا ۱۴۰۰ وجود نداشت. این موضوع در جذب گردشگران چینی نیز رخ داده و در حالی که تا سال ۹۸ کمتر از ۵۰هزار گردشگر چینی سالانه به ایران سفر می‌کردند، بدون درنظر گرفتن پارامترهای مربوط به جذب گردشگر پیش‌بینی خود برای جذب گردشگران چینی برای سال ۱۴۰۰ را حدود ۲میلیون نفر ارزیابی کردند. همچنین در اظهارات اخیر یکی از مدیران فرهنگی عرصه گردشگری جذب ۱۸۰‌میلیون گردشگر خارجی صرفا بهدلیل سهم یک‌درصدی ایران از خاک جهان است. مساحت یک کشور شاید بیاهمیتترین موضوع در جذب گردشگر در این صنعت باشد. چرا که مالدیو با جمعیت کمتر از ۴‌میلیونی و قرار گرفتن در گروه کوچک‌ترین کشورهای جهان سالانه نزدیک به ۲۰‌میلیون گردشگر به کشور جزیرهای کوچک خود جذب می‌کند و اقتصاد این کشور بر مبنای این صنعت بنا شده است و یکی از بهترین مقاصد هدف در جهان بهشمار می‌رود.

آنچه گردشگری یک کشور را به رشد و توسعه میرساند ایجاد زیرساختهای لازم در این صنعت، تسهیل سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، حمایتهای دولت از بخش خصوصی و جوامع محلی، عادیسازی روابط با کشورهای جهان و تبلیغات گسترده در سطح جهانی در سطح دولتها، شرکت‌ها و مشتریان است. البته پیش از همه اینها، اصلاحات اقتصادی و توسعه اقتصادی در اولویت قرار دارد و تا کشوری در امر اقتصاد به موفقیتی دست نیابد، نمی‌تواند در گردشگری تفوق یابد. اینکه چگونه ترکیه توانست به قطب گردشگری جهان تبدیل شود و خود را در ۱۰ مقصد برتر جهان جای دهد و با وجود وقوع بحران اقتصادی، صنعت گردشگری نه تنها با قدرت به راه خود ادامه میدهد حتی نجات دهنده اقتصاد این کشور برای رهایی از بحران محسوب می‌شود؛ ریشه در اقدامات و سیاستگذاریهای متعددی دارد که ایران در انجام آنها تاکنون ناکام بوده است.

نکته مهم دیگر عدم‌توجه به گردشگران داخلی است که سیاستگذاران از این بخش مهم غافل ماندند و تمرکز صرف خود را بر گردشگران خارجی گذاشته و حداقل زیرساختهای موجود نیز در همین جهت ایجاد شده است. در اتفاقات اخیر، علاوه بر گردشگران خارجی، گردشگران داخلی نیز بسیار کاهش یافتند که نمی‌توان آن را تنها مربوط به این چند روز ناآرامیها دانست، بلکه بهدلیل نبود سفرهای در استطاعت مردم به دلیل در تنگنا قرار گرفتن معیشت اقتصادی آنها برآورد می‌شود.

سناریوهای گردشگری ایران
کم اهمیت جلوه دادن یا نادیده گرفتن تاثیر اعتراضات اخیر بر گردشگری می‌تواند بزرگ‌ترین اشتباه سیاستگذاران در امر گردشگری باشد، بنابراین، نمی‌توان مانند گذشته اقدام کرد و مطمئن بود بهزودی گردشگری مانند سابق رونق یافته و گردشگران بهوفور به ایران سفر می‌کنند. از این رو دو سناریو برای چشمانداز گردشگری ایران باتوجه به شرایط موجود مطرح می‌شود. در سناریوی اول که بدبینانهترین حالت ممکن است، قطعی اینترنت و ایجاد محدودیت در استفاده از پلتفرمهای بین‌المللی و اعمال محدودیت‌های گسترده بر فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی باعث خواهد شد صنعت گردشگری، در تعطیلی کامل قرار بگیرد. زیرا در صورت عدم‌ارتباط مردم جهان با مردم ایران بهدلیل محدودیت‌های اینترنتی، بیاعتمادی برای سفر به ایران افزایش مییابد.

اما در سناریوی دوم، با شروع اصلاحات گسترده در عرصه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، اینترنت آزاد و رشد در عرصه دیجیتال و تعامل و مراوده با جهان، علاوه بر حل مشکلات داخلی و ایجاد امنیت و اعتماد ایرانیان، در جامعه جهانی نیز اعتمادسازی آغاز شده و نگاه به ایران از زاویه مثبت شکل خواهد گرفت و می‌تواند نه تنها در کوتاهمدت بلکه در بلندمدت، تحول عظیم و مثبتی در اقتصاد فراهم کند. بنابراین، با تحول در سه ضلع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در کشور، صنعت گردشگری نیز نه تنها بهبود یافته بلکه در مسیر توسعه و پایداری پیش خواهد رفت و به توانمندسازی جوامع محلی بهویژه زنان و جوانان منجر خواهد شد.
نوشته شده: راهتیپ