در مسیر خرد و اندیشه - گزیده ای از نوشته های یک پژوهشگر
از سنجش تا نرمش و از نرمش تا چربش مروری کوتاه بر تاریخچه روابط ایران و آمریکا
?
در این شماره از نشریه سیاست نامه وابسته به دانشگاه یزد در رابطه با تاریخچه روابط ایران و آمریکا چند کلمه ای را نوشته ام.
در طول دو دهه گذشته شاهد شکل گیری مناسبات جدیدی از روابط بین دولت ملتها در دنیا هستیم. سیاست خارجی دولتها را نه در تحقق اهداف کوچک ملی بلکه اساساً در گستره وسیعتری با ماهیت اهداف نوع بشریت و منافع همه انسانها باید جست و جو کرد. به بیان بهتر از آغاز هزاره سوم گذر از دید کوتاه و جزئی به دیدی فراتر و بزرگتر در سیاست خارجی دولتها به خوبی قابل مشاهده است. اگر تا چند قرن گذشته اختلافات و همکاریها به دلایل جزئی و محدودی همانند اختلافات مرزی و سرزمینی و یا تعصبات و افتخار و غرور و شکوه و ... بود هم اینک به دلایلی همانند مبارزه با تروریسم، حفظ محیط زیست، افزایش رفاه عمومی و ... میباشد. اما رابطه بین ایالات متحده آمریکا با جمهوری اسلامی ایران رابطهای پیچیده و دارای نکات بسیاری میباشد. سیاست خارجی ایران در قبال آمریکا را میتوان به حالت خنثی، همکاری، هم یاری، مقابله، سنجش، نرمش و در نهایت تقابل تقسیم بندی کرد. پیش از سال 1332 ه.ش ایالات متحده در حالتی خنثی در رابطه با کشورهای خاورمیانه قرار داشت و رابطه چندانی را به صورت مستقل ما بین این دو شاهد نیستیم. روابط بسیار جزیی و کوتاه مدت و زیر نظر بریتانیا بود و عملاً بریتانیا مسئول همه امورات محسوب میگشت. از سال 1332 تا 1342 ه.ش را میتوان به سالهای همکاری و مودت میان دو دولت تقسیم کرد. در این برهه تاریخی مهمترین عناصر تشکیل دهنده این روابط خود شخص شاه ایران و ساختار نظام بین الملل بوده است. علاقه تاریخی شاهان ایرانی برای داشتن متحد قوی که در همسایگی خود نباشد محمد رضا شاه پهلوی را مجاب به داشتن روابط مناسبی با بریتانیا و ایالات متحده کرده بود. از سوی دیگر نظم بین المللی جدید بعد از جنگ جهانی دوم و ساختار دو قطبی نظام بین الملل شاه ایران را ناگزیر به انتخاب یکی از طرفها میکرد. این دوره تاریخی را میتوان به دوره همکاری در بعضی از مسائل همانند کمک نظامی ایران به ایالات متحده در جنگ ویتنام و همچنین همکاری ایران و آمریکا در بحث سرکوب جنبش ظفریهای عمان معطوف داشت. اما در نهایت سالهای 1342 تا 1358 ه.ش را میتوان سالهای همیاری و رابطه بسیار عمیق این دو دولت نام برد. پیمان نامه مودت ما بین ایران و آمریکا در سال 1342 ه.ش سر آغاز روابط بسیار عمیق و راهبردی و استراتژیک ایران و آمریکا در منطقه خاورمیانه میباشد. در این برهه لابی بسیار قوی ایرانی در آمریکا نفوذ خوبی داشت و همکاریها و همیاریها به سطح بسیار بالایی رسیده بود. به گونهای که در ایران بدنه مردمی تلقی خاصی از این رابطه داشتند. بدنه عمومی ملت رابطه فوق را از دست دادن حاکمیت ایرانی و دخالت و نفوذ بسیار بالای ایالات متحده در ایران میپنداشتند و بنابراین هستههای مبارزه با چنین نفوذهایی با شعارهای استقلال طلبانه و بیگانه ستیزی در بین مردم در اقصی نقاط ایران تشکیل و سازماندهی شده بود. در نهایت با پیروزی انقلاب اسلامی پیچیدگیهای روابط بین دو دولت ناگزیر در موارد معتددی یکی عجیبتر از دیگری مشاهده شد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تسخیر لانه جاسوسی (سفارت آمریکا در تهران- موسوم به انقلاب دوم در بیان حضرت امام (ره)) و عملیات ناموفق طبس که برای آزاد سازی گروگانهای آمریکایی انجام شده بود، وارد یک چرخه منازعه ما بین دو دولت شدهایم.[i]در این برهه از تاریخ سیاست خارجی دو دولت نه بر اساس منافع ملی که بر اساس ضربه زدن به منافع کشور مقابل پایه ریزی و انجام شده است. سالهای ما بین 1358 تا 1369 ه.ش سالهای مقابله نیابتی ما بین ایران و آمریکا است. سیاست خارجی دو دولت برای ضربه زدن به صورت نیابتی و غیر مسقیم از حمایتهای تسلیحاتی و سیاسی ایالات متحده از صدام و رژیم بعثی در جنگ ایران و عراق و همچنین ماجرای مک فارلین و افشای این موضوع از تریبونهای رسمی جمهوری اسلامی ایران به خوبی قابل برداشت است. عدهای معتقدند که ایالات متحده در این دوره به دلیل اینکه یک متحد استراتژیک و راهبردی خود (ایران) را از دست داده بود در منطقه خاورمیانه اعتبار خود را از دست رفته تصور میکرد و به همین دلیل تمرکز خود را در سالهای بعد بر روی این منطقه گذاشته بود. از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران نیز به دلیل اینکه اساساً با ایده مبارزه با بیگانگان و استکبار جهانی متولد شده بود به دنبال کاهش نفوذ ایالات متحده در منطقه بود. بنابراین ناگزیر دو دولت در حالت تقابل قرار داشتند. از سال 1369 تا سال 1378 ه.ش به مدت یک دهه این دو دولت به دنبال سنجش توان یکدیگر بودند. عدم اطمینان از میزان تفوق و دامنه نفوذ این دو و همچنین به دلیل فروپاشی شوروی و ساختار تک قطبی نظام بین الملل عملاً ایالات متحده ناگزیر دائماً در حال سنجش وضعیت جمهوری اسلامی ایران و میزان قدرت آن بود. تاکید بر تغییر رژیم جمهوری اسلامی ایران به هر روش ممکن پارادایم اصلی گفتمان دولت مردان آمریکایی در این بازه زمانی بود. در این دوره بیشترین سعی بر آن بود تا با هزینه کم رژیم حاکم بر ایران به گونهای تغییر کند که منافع ایالات متحده از سوی ایران مورد مخاطره قرار نگیرد.
سالهای 1379 تا 1398 ه.ش سالهای موسوم به نرمش ایالات متحده در برابر جمهوری اسلامی ایران میباشد. متقارن با این موضع در درون جمهوری اسلامی ایرن، رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در فرازهایی از سخنرانی خود در رابطه با مذاکره و رابطه جمهوری اسلامی ایران با ایالات متحده از واژه نرمش قهرمانانه استفاده کرده بود. در این برهه تاریخی روابط ایران و آمریکا نه به جهت تقابل و ضربه زدن و یا تغییر رژیم بلکه ضمن احترام گذاشتن به یکدیگر و پذیرش اصل حاکمیتی هم دیگر به دنبال یافتن راه حلهایی بر سر موضوعات مورد بحث و هم چنین مرزبندی خواستههای یکدیگر بود. پذیرش توان و قدرت جمهوری اسلامی ایران توسط ایالات متحده و هم چنین پذیرش عدم موفقیت آمریکا در تغییر رژیم در ایران یکی از پیروزیهای جمهوری اسلامی ایران در طی این چهل سال به شمار میرود. رویکرد محافظه کارانه دولت مردان ایران و آمریکا در این بازه زمانی باعث شده بود تا نیروهای افراطی هر دو دولت به نقد رویکرد این دو بپردازند. کلیدواژههای مبارزه با تروریسم و صلح آفرینی و مبارزه با خشونت و افراطی گری و گفت و گوی تمدنها زاییده سیاستمداران دو کشور در این دوره بوده است.
اما در نهایت بعد از روی کار آمدن ترامپ در سال 2016 میلادی و سیاستهای تنش زای او منجر به شروع دورهای جدید از مناسبات میان ایران و آمریکا شد. مذاکرات هستهای و سند برجام و هم اکنون مذاکرات احیای برجام همگی به عنوان سنجش میزان قدرت عملگرایی ایران توسط ایالات متحده انجام یافت. خروج یکطرفانه از برجام (سند برقراری صلح بین المللی ما بین ایران و گروه 1+5) مهر پایانی بر دوره نرمش ما بین جمهوری اسلامی ایران و آمریکا قلمداد میشود. به هر حال نویسنده معتقد است که مذاکرات احیای برجام هیچ گاه عملیاتی نخواهد بود مگر با تغییر شرایط استراتژیک و تهدید اختیارات و قدرت حاکمیتی هر یک از طرفین که در این حالت امکان برقراری قراردادی کوتاه مدت و بسیار شکننده خواهد بود.[ii] به هر حال در این برهه زمانی شاهد عمل گرایی بیشتر از سوی طرفین بودهایم. جمهوری اسلامی ایران هیچ علاقهای به شنیدن و دریافت نظرات صلح دوستی آمریکا ندارد و همیشه از اعمال و پیامدها سخن به میان میآورد. در مقابل ایالات متحده نیز دائماً با رفتارها و کنشهای خود به دنبال محدود سازی ایران بوده و سعی دارد تا قدرت منطقهای و بین المللی ایران را به چالش بکشد[iii]. موازنه تهدید میان ایران و آمریکا هم اینک به موازنه ضربه زنی به یکدیگر بدل شده است. شهادت حاج قاسم و حملههای مداوم به پایگاههای ایرانی و از سوی دیگر دستگیری ملوانان آمریکایی و ساقط کردن پهباد های آمریکایی از سوی ایران نیز نمایش دهنده میزان عمل گرایی هر دو طرف میباشد. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر بدست آوردن هم پیمانان دیگر برای افزایش توان رویارویی با ایالات متحده میباشد. به نظر نویسنده در سالهای پیش رو شاهد ستیز مستقیم و جنگ در همه عرصهها میان ایران و آمریکا خواهیم بود. این دوره را به نوعی میتوان دوره چربش نامگذاری کرد. در این دوره قدرت هر یک از طرفین تعیین کننده مرز دسترسی این دو به منافع خواهد بود. البته شایان ذکر است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و همچنین ایالات متحده همواره از نوعی عقلانیت بهره میبرد که با توجه به شرایط و موقعیتهای مختلف بهترین تصمیم ممکن را میگیرد و به همین دلیل ممکن است با تغییر یافتن شرایط مختلف تصمیمات و کنشهای سیاست خارجی این دو نیز متفاوت باشد. اما در نهایت به نظر نویسنده بسیار دور از باور است که چرخه منازعه میان ایران و آمریکا به سهولت از بین برود.
هم اکنون توافق و اجماع بین المللی مبنی بر ضرورت گذر از هژمونی ایالات متحده آمریکا در نظام بین الملل توسط بسیاری از دولتها انجام یافته است. بنابراین امروزه سیاست خارجی ایران را نه به صورت انفرادی در قبال ایالات متحده بلکه باید به صورت رهبری گروهی از دولت ملتها در قبال ایالات متحده مورد مطالعه قرار داد. جمهوری اسلامی ایران از این منظر برای ایالات متحده حائز اهمیت است که اساساً جمهوری اسلامی ایران دیگر دولتی تنها و منزوی قلمداد نمیشود بلکه قدرت تنظیم دستور کار منطقهای و فرامنطقه ای بر علیه ایالات متحده و اجماع سازی منطقهای را دارد.[iv] ترور سردار قاسم سلیمانی نیز از همین باب قابل مطالعه و بررسی میباشد که توان اصلی و قدرت اصلی وی در دیپلماسی منطقهای و بسیج نیروهای مقاومت در برابر اهداف ایالات متحده بوده است. در دوره چربش توان ایران و آمریکا ضروری است تا توجه ویژهای به قدرت رهبری جمهوری اسلامی ایران در منطقه داشت. خاورمیانه حوزه نفوذ آسان ایالات متحده در طول سه دهه گذشته بوده است و بنابراین نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران به هر میزان و سطحی برای ایالات متحده آمریکا مذموم و غیر قابل پذیرش میباشد. نویسنده بعد از مرور تاریخچهای از روابط بین ایران و آمریکا، معتقد است هم اکنون تقابل ایران و آمریکا در بالاترین سطح ممکن قرار دارد و تعیین گر اصلی نوع سیاست خارجی این دو در قبال یکدیگر میزان چربش هر کدام در موارد مختلف است. اختلافات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی و منطقهای ایران و آمریکا هم اکنون در فاز عملیاتی بوده و پیش بینی میشود تا عملیات هاو دیپلماسیهای خرابکارانه و تقابلی میان ایران و آمریکا در دهه سی میلادی بیش از هر زمانی بروز و ظهور خواهد داشت. میزان تفوق احتمالی دو دولت تعیین گر آینده سیاسی و امنیتی و اقتصادی منطقه خاورمیانه و غرب آسیا خواهد بود.
[i] تخشید، محمد رضا و سیروس فیضی (1394) ایدئولوژی بدبینانه: سیاست خارجی ایالات متحده در برابر جمهوری اسلامی ایران، فصلنامه مطالعات راهبردی جهانی شدن، سال ششمش 15 ام فصل بهار.
[ii] نصیری، رامین و رحیمی مقدم، فائزه و راه نجات، میترا (1401) بررسی رویکرد ایران در مذاکرات احیای برجام براساس نظریه نوواقع گرایی (۲۰۲۱-۲۰۲۲)، چهارمین کنفرانس بین المللی و پنجمین کنفرانس ملی حقوق و علوم سیاسی، تهران،https://civilica.com/doc/1470609.
[iii] نصیری، رامین و حسن قدرتی نژاد (1401) بررسی تأثیر سیاست خاورمیانهای آمریکا بر رشد تروریسم و زوال حقوق بشر (2021-2001). ارائه شده در چهارمین کنفرانس حقوق بشر آمریکایی از دیدگاه مقام معظم رهبری. تهران.
[iv] دهشیار، حسین (1401) سیاست خارجی آمریکا در تئوری و عمل. تهران: بنیاد حقوقی میزان.
همچنین شما می توانید که در پیامرسان ایتا در کانال «در مسیر خرد و اندیشه» نوشته ها و مطالب من را دنبال کنید.
و همچنین خیلی تشکر و قدردانی می کنم از تیم بسیار خوش فکر و خلاق و جوان و خوش آتیه نشریه سیاست نامه و خیلی سپاسگزارم که فرصت همکاری در این شماره از نشریه را به بنده دادند.?
✍️ رامین نصیری - کارشناس ارشد مسائل سیاسی
خواندن متن کامل یادداشت بنده در ویرگول: https://vrgl.ir/QgDJn
لینک به این مطلب به آدرس : https://1da.ir/tTN9
مطلبی دیگر از این انتشارات
🔶 تشدید تنش رژیم صهیونیستی با لبنان
مطلبی دیگر از این انتشارات
امتداد اشغالگرایی
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقش ارتباطات اجتماعی در گسترش صلح و دوستی