در این اوضاع، از دست من چه کاری برمی‌آید؟

آیا تا به حال برایتان پیش آمده که به اوضاعی ناخوشایند در اطراف خود (خانواده، شرکت یا جامعه خود) برخورد کنید و با خود بگویید: "ای کاش من قدرت و جایگاهی داشتم تا تغییری در این اوضاع ایجاد می‌کردم!"؟
دکتر جان ایزو در کتاب مسئولیت‌پذیری و به‌پاخاستن برای تغییر داستان‌های افرادی معمولی مثل خود شما را نقل می‌کند که به مشکلی در اطراف خود برخورده‌اند و با وجود تردیدی که در توانایی تأثیرگذاری خود داشته‌اند، به‌پاخواسته‌اند. نتیجه به‌پاخاستن آنها، ایجاد تغییراتی بزرگ در سطح جامعه خود یا حتی جهان شده است. در این کتاب فرا می گیرید که چگونه مانند این افراد از قدرت خود برای خلق تغییرات بهره گیرید. همچنین ایزو به شما کمک می‌کند تا موانع به‌پاخاستن را بشناسید و بر آنها غلبه کنید.

این یک کتاب انگیزشی نیست که به شما بگوید به محض اینکه به‌پاخیزید تغییرات شگرفی رخ خواهد داد بلکه ایزو، واقع‌گرایانه و صادقانه می‌گوید تضمینی وجود ندارد که اگر به پاخیزید اوضاع تغییر کند؛ با این حال، تضمین ۱۰۰ درصد وجود دارد که اگر به‌پانخیزید هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. علاوه بر این، اقدام نکردن، به مراتب، پشیمانی بیشتری نسبت به شکست خوردن به بار خواهد آورد. [البته باید توجه داشت که این در صورتی است که اقدامات ما نتایج منفی و زیان‌بار نداشته باشد.]

داستان‌هایی که در این کتاب نقل شده به شما کمک می کند تا متوجه شوید و باور کنید که یک فرد تا چه حد می‌تواند تاثیرگذار باشد حداقل تا ۵ ردیف آن‌ور تر از خود.
اما منظور از ۵ ردیف آن‌ور تر از خود چیست؟
بگذارید داستانش را برایتان بگویم.
ایزو در کتابش تعریف می‌کند که در یک روز سرد و برفی، وقتی سوار هواپیما شد و بر روی صندلی خود نشست، متوجه شد که اطرافیانش آشفته‌حال‌اند. هنوز چیزی از نشستن‌اش نگذشته‌بود که خانوم غریبه کنار دستی‌اش شروع به غر زدن می‌کند: "رئیس من آدم احمقی است!" او در حال شنیدن انتقاد تند آن خانم بود که مردی در ردیف مقابل با او همصدا شد: "فقط رئیس شما احمق نیست خانم، کسانی که این هواپیما را مدیریت می‌کنند هم احمق‌اند. صندلی های این هواپیما جایی برای استراحت پا ندارند. طبق معمول هم که تاخیر داریم. بال های پر از برف هواپیما را نگاه کنید، احتمالا موجب مرگ همگی‌مان می‌شود." زمانی که هواپیما بلند شد این عصبانیت ادامه یافت و انرژی منفی در فضا پراکنده شد. در ادامه ایزو می‌گوید: " به زودی تمام افرادی که دور و بر من بودند شروع به شکایت از دنیا، شرکت‌ها و همسرانشان کردند و شرایط هر لحظه بدتر می‌شد. حتی من هم رئیسم را احمق نامیدم، در حالی که برای خودم کار می‌کنم!
...
در حدود ۵ ردیف جلوتر از من مادری با پسر کوچک دو ساله‌اش نشسته بود. در تمام مدت نیم ساعت اول پرواز کودک تلاش می‌کرد از صندلی بالا آمده و پشت سر خود را نگاه کند، اما موفق نمی‌شد. من چند بار سرش را دیدم، دفعه بعد ابرویش را. او پس از گذشت تقریباً ۴۰ دقیقه توانست از صندلی بالا بیاید و چانه و دست‌های خود را روی پشتی صندلی تکیه دهد. وقتی که همه مسافران پشت سر خود را دید، لبخندی زد به پهنای وجود؛ طبیعی‌ترین لبخندی که می توانید تاکنون دیده باشید. تنها در عرض چند لحظه او شرایط پنج ردیف پشت سرش را تغییر داد. زنی که مدیر خود را احمق می‌خواند با من در مورد آن بچه شروع به صحبت کرد. مردی که پرسنل خط هوایی را نادان می‌نامید، با توقف شکایت و با تغییر حالت چهره‌اش سعی در خنداندن دوباره کودک کرد. یک نفر گفت همه ما باید مانند آن بچه کمی مثبت باشیم و به من پیشنهاد داد تا بچه را برای لحظاتی از مادرش قرض بگیرم. وقتی که این پیشنهاد را به مادرش دادم، با خوشحالی پذیرفت و دیدار پسر کوچک در ردیف ششم در چند دقیقه شرایط را تغییر داد.
ایزو می‌گوید: "اکثر ما دارای قدرت شگرفی هستیم تا بر ۵ ردیف اطراف خودمان تأثیرگذار باشیم، اما زمان زیادی را صرف گفتار یا تفکر پیرامون آنچه می‌کنیم که در سایر سطوح و ردیف‌ها می‌گذرد.
...
در حالی که در روز پروازم، در زمان حرکت به سوی فرودگاه از دعوایی که باهمسرم داشتم احساس گیجی و ناتوانی می‌کردم، متوجه شدم که من برای بهبود ازدواجمان به جای قبول مسئولیت برای "۵ ردیف خودم"، بر روی کارهایی که او باید انجام می‌داد متمرکز شده بودم. هر چه بیشتر بر کارهای او متمرکز می‌شدم، احساس قدرت کمتری نموده و تاثیرگذاری کمتری می‌توانستم داشته باشم. در زندگی شخصی یا مشترکمان همیشه باید از خود بپرسیم که ما توان انجام چه کاری را داریم، نه اینکه دیگران چه کاری را باید انجام دهند. اگر همگی از ۵ ردیف مسئولیت خود شروع کنیم، هر مشکلی که با آن مواجه می‌شویم قابل حل است."

همچنین در کتاب مسئولیت‌پذیری و به‌پاخاستن برای تغییر می‌خوانید:

  • آیا شما یک قربانی هستید یا یک آغازگر؟
  • آیا شما دارای طرزفکری ثابت یا انعطاف‌پذیرید؟
  • ۴ مانع برای به‌پاخاستن
  • به‌پاخاستن با بیان صریح نظرات خود

و ...

برای اطلاع از انتشار مقالات بعدی ما، صفحه ویرگول یا اینستاگرام انتشارات رسا را دنبال کنید.