(INTP)جهان هر فرد، به اندازه وسعت فکر اوست." خونم جوهر خودکارمه" دانشجو معلمِ فرهنگیان| امورتربیتی
اپیزود پنجم روان شو? | پرسش و پاسخ با یک مهمان خوش فکر :)??♂️
سلام و نور،
درود و سرور
بهار امسالتون بخیر، امیدوارم تا اینجای سال براتون خوب رقم خورده باشه :)
خبر آمد خبری در راه است ...
روان شو داریم چه روان شویی، مهمان داریم چه مهمانی ?
در این قسمت همراه هستید با اپیزود پنجم از روان شو در استدیو ویرگول
میزبان: روان نویس
مهمان بسیار عزیز و گرامی؛ جناب آقای صفری
که بدون شک یکی از بهترین افرادی هستند که سراغ دارم. بیشتر از این توضیح نمیدم، خودتون بخونید و از پاسخ های خردمندانه و قلم متبحر وی لذت ببرید✨?
۱.آیا اگر کوری، کور دیگر را راهنمایی کند هر دو به چاه خواهند افتاد؟
از لحاظ "فیزیولوژیکی"، عقلی و از لحاظ گنجینه ضربالمثلهای کهنمون: «کوری عصاکش کوری دگر شود!» بله، هردو به چاه خواهند افتاد.
تمثیل غار افلاطون از عالم مُثُل رو به این سئوال مرتبط کنیم (کمی روی دشت فلسفه تاتیتاتی کنیم!):
تا انسانی از غل و زنجیر (افکار پوسیده و خرافیِ) درون غار تاریک (فکر) رها نشه. و تا دنیای حقیقی و عالم بالا رو به عالم سایهها ترجیح نده. و تا رنج فهمیدن و رنج مسخره شدن و رد شدن رو تحمل نکنه؛ نمیتونه راهنمای دیگران باشه.
دو انسان غل و زنجیر شده در غار، و دو انسان نابینا که هیچکدوم بر دیگری برتری ندارن، نمیتونن همدیگه رو راهنمایی کنن.
۲.پرنده ای که از اول توی قفس بوده میدونه آزادی چیه؟
احساس ما نسبت به آزادی، بسته به تعبیر ما از آزادیست.
به تعبیر پرنده از آزادی بستگی داره: پرندهای که قفس رو آزادی میدونه، به تعبیر خودش آزادی رو فهمیده. و پرندهای که آسمون رو آزادی میدونه، به تعبیر خودش آزادی رو فهمیده. اما این کجا و آن کجا؟ آزادی کاذب کجا و آزادی حقیقی کجا؟
اولی با تمام وجود غرق در احساس و تجربۀ آزادیِ کاذبِ. و دومی با تمام وجود غرق در حسرت تجربۀ آزادی حقیقی.
فهمی درست از جهان پیرامون، دیر نیست که به عملی درست ختم بشه، و پرندۀ دوم دیر نیست که در آسمان بیکران خدا، به پرواز دربیاد. و اگه این امکان پرواز رو هرگز به دست نیاره، آگاهانه زندگی میکنه و خود این درک و آگاهی با ارزشه.
برای رسیدن به آزادی تن، ابتدا باید به آزادی اندیشه رسید.
۳.از ابتدا نداشتن بهتره یا داشتن و از دست دادن؟
به طور کلی پاسخ میدم:
بدیها رو از ابتدا نداشتن به، و داشتهباشی و از دست بدی، بهتره.
و خوبیها رو از ابتدا نداشتن بد، و داشته باشی و از دست بدی، بدتره.
۴.عشق چیه؟
عشق یعنی تمام خوبیها و زیباییها رو در وجود کسی دیدن، یعنی از تمام عیبهای او چشم پوشیدن، یعنی روح در کالبد مرده دمیدن، یعنی برای یک نفر از همۀ عالم بریدن، و از هرچیز گذشتن، برای به او رسیدن ... این یعنی عشق.
۵.دلتنگی چیه؟
دلتنگی یعنی تمام خوبیها و زیباییها رو در وجود کسی دیدن، یعنی از تمام عیبهای او چشم پوشیدن، یعنی روح در کالبد مرده دمیدن، یعنی برای یک نفر از همۀ عالم بریدن، و از هرچیز گذشتن، و به او (نرسیدن) ... این یعنی دلتنگی.
۶.شادی رو کجاها میشه پیدا کرد؟
دربارۀ این هم چیزی نوشتم، خوشبختی کجاست؟ پس اجازه بدید همون رو با کمی تلخیص نقل کنم: «خوشبختی را میتوانی هرکجا بیابی، تنها باید به ندای قلبت گوش بسپاری، هرکجا قلبی شادتر داشتی همانجا مأوای قلب خوشبخت توست. به یاد دارم وقتی جوانتر بودم خوشبختی را زیر سایهسار درختان و روی قالیچۀ نرم چمنها احساس میکردم یا هنگامی که با دوستانم بر بلندای ارتفاعی میایستادیم بدون هیچ دلیلی برای شادمانی، شاد بودم. پسرم! خوشبخت بودن تنها چیزیست که نیاز به دلیل ندارد، خوشبختی را باید در قلب خود احساس کنی. در تاروپود وجودت. در احساسی که نسبت به زندگی داری. اگر با قلبت زندگی کنی شاد خواهی بود. خوشبختی، همانجاییست که نامش را قلب نهادهاند.»
و اگه شادی رو در قلبت پیدا نکردی، در عشق ورزیدن به مردم پیدا کن.
۷.ویژگی های یه دوست خوب؟
اهل علم، اهل عبادت، یا اهل اخلاق بودن.
این سه، صفتهای عالی برای انتخاب یک دوسته، و اگه کسی این سه صفت رو باهم داشت هرگز از دستش نده. و اگه دوتا و یکی رو داشت بازهم از دستش نده و اگه هیچکدوم رو نداشت، یک روز جلوتر هم ازش فاصله بگیری به سودته.
۸.تنهایی چیه؟
تنهایی اینه که برای تنها نموندن، خداوند رو ول کنی و دست به دامان آدمها بشی.
۹.یه روز خوب از نظر شما چه روزیه؟
روزی که در اون 500 کلمه نوشته باشم. 500 کالری سوزونده باشم. و 500 صفحه کتاب خوانده باشم.
۱۰.اگر یه بچه یه کاغذ بهتون بده و بخواد که براش یه جمله بنویسید اون جمله چیه؟
یه هواپیمای کاغذی براش میسازم. تا همیشه بخنده و بازی کنه.
۱۱.چه میشه که آدما از یه جایی به بعد دیگه خسته میشن؟
به اندازه تمام مردم بهانه برای خسته شدن وجود داره:
- اشتیاقمون رو از دست میدیم
- در برنامههامون خلل ایجاد میشه
- هدفمون رو گم میکنیم یا هدفمون ارزشش رو از دست میده
- خداوند رو فراموش میکنیم
- ناامید میشیم
- دیگه دلیلی برای ادامه دادن پیدا نمیکنیم
- برای پیشرفتهای کوچیکمون شکرگزار نیستیم
- به پوچی میرسیم
دربارۀ خسته شدن وسط راه: خسته شدن طبیعت انسانه؛ اما خود را باختن طبیعت انسان نیست. حتما اوقات خستگی داری و این خستگی با استراحت و کمی تفریح درست میشه، اما وقتی خودتو ببازی، هیچ استراحت و تفریحی درستت نمیکنه. محمد علی کلی میگه: وقتی با یک ضربه ناک داون میشی نمیبازی، وقتی میبازی که روی زمین بمونی.
میخوام یه نتیجهگیری زرد انگیزشی انجام بدم: اگه هدف ارزشمندی داری، ناک داون شو ولی روی زمین نمون و قبل از اینکه داور به عدد 10 برسه، از روی زمین بلند شو. (نذار خستگیت بیشتر از 10 روز ادامه پیدا کنه.)
۱۲. یه آرزو برای کل دنیا؟
آرزوی میکنم که تمام آدمها، همیشه آرزویی در دل داشته باشن زیرا ما انسانها؛ «از شعاع آرزو تابندهایم».
۱۳. چطور میتونیم فرد صبوری باشیم؟
برای صبور بودن، درست همونجایی که با هیجان شدید میخوای کاری کنی، کافیه چند قدم عقب بری و دقیقتر، حرفی که میخوای بزنی، کاری که میخوای بکنی رو نگاه کنی. کسی که توی دادگاه میگه اصلا نفهمیدم چیشد که با قفل فرمون توی سر فلانی زدم، دروغ میگه؛ قبل از اتخاذ یه تصمیم، همه یک لحظه خیلی کوتاه به اندازه چند صدم ثانیه، فرصت داریم که فکر کنیم. اونایی که اون لحظه کوتاه رو فکر نمیکنن، هر حرفی رو میزنن و هرکاری رو میکنن و پشیمون هم میشن.
فرق بین آدم صبور و عجول، همون یک لحظه تفکر قبل از سخن و عمله. فرق بین آدم صبور و عجول، چند صدم ثانیه تفکره. اون چند صدم ثانیه رو دریاب تا همه به عنوان یه آدم صبور بشناسندت.
۱۴.اگر یه بلندگو بهتون بدن و بگن یه پیام رو به جهان مخابره کنید، اون چه پیامیه؟
مهمترین مشکل آدمهای جهان اینه که خودشون نیستن، همه میخوان شبیه کسی دیگه باشن. اگه بخوام یه پیام به جهان مخابره کنم اینه: «خودتون رو زندگی کنید» و بیشتر از زمین و آدمهاش، آسمون آبی رو تماشا کنید.
۱۵. ویژگی مشترک انسانهای امیدوار چیه؟ چی دارن که بقیه ندارن؟
ویژگی مشترک انسانهای امیدوار، روح بزرگ اونها؛ و عشق اونها نسبت به مردمِ. هیچکس نمیتونه همواره امیدوار بمونه، مگر اینکه روح بزرگی داشته باشه و عاشق مردم باشه.
کسی که رنج دیگران رو رنج خودش میدونه و خود رو به مشقّت میاندازه برای برداشتن رنجی از دوش دیگران.
عاشق مردم، و عاشق آوردن لبخند روی لب مردم، و عاشق بردن لرزش و اضطراب از دل مردم باشه. چه به وسیلۀ قلمش و چه به وسیلۀ دستش.
انسانهایی که اونقدر روحشون بزرگه که عاشق تمام مردم هستن، همون کسانیاند که تا آخرین لحظه امیدوار میمونند.
سری های پیشین روان شو:
مطلبی دیگر از این انتشارات
☢اپیزود دوم روان شو?| پرسش و پاسخ شیمی!?
مطلبی دیگر از این انتشارات
⛔روان شو | مهمان اختصاصی جناب دست انداز!?
مطلبی دیگر از این انتشارات
اپیزود هَشتُمِ روان شو| نوش جان کنید از شعر و ادب☕☔