مصاحبه / از نقد ویرگول تا انتخاب رشته

_شما توی ویرگول اکانت دارین اما به ندرت پست منتشر میکنین چرا؟

+ایده زیاد دارم ولی نوشتن یادم رفته

_به نظرتون ویرگول بیشتر برای چه بازه سنی ای مناسبه؟

+دوران نوجوونی چون دوران تغییرات و تجربه های جدیده و نوجوونی که هیچ استعدادی تو نویسندگی نداشته باشه هم خیلی چیزا واسه گفتن داره.
دوران پیری چون معمولا آدم تو عاقل ترین زمان خودش قرار داره و ذهنش لابه لای خاطرات گذشته در حال چرخشه تا بهترین ها رو به یاد بیاره و سوژه های خوبی واسه نوشتن هستن.

_شما با افراد زیادی از این سایت اشناییت دارین نظرتون راجب افرادی که اونجا فعالیت میکنن چیه؟

+چند دسته‌ن: ۱-قدیمی و با تجربه ها که بهترین محتوا رو تولید میکنن. (مثال بارز جناب دست انداز)
۲- نوجوون ها که اکثر فعالیت ها مربوط به اوناست. البته جدیدا فعالیتشون یا بهتره بگم فعالیتمون کم شده و فکر میکنم واسه همینه که جدیدا ویرگول دیگه اون ویرگول سابق نیست.
۳-فیلم بازان که اکثرا منقرض شدن و رفتن.
۴- برنامه نویس ها که اونا هم کم فعالیت شدن.
۵- دسته جدیدی به نام «بیوگرافی سازان» که ویرگول رو دارن تسخیر میکنن.
۶- غیره

_به نظرتون ویرگول چه تاثیری روی زندگی اتون گذاشته؟

+یافتن دوستان جدید قطعا افزایش اون دانش ناچیزی که داشتم و دارم وابستگی به فضای مجازی

_اگه در زمان به عقب برمیگشتین دوباره وارد ویرگول میشدین؟

+بدون شک
چون دیگه عضو بزرگی از زندگی و خانوادمه

_شما چند سالتون هست؟

+15
دقیقا ۱۵ سال و ۲۷ روز

_به نظرتون توی این 15 سال زندگیتون به چه دست اوردهایی رسیدین؟

+چیزای خاصی نیستن که ارزش گفتن داشته باشن.

_امیدوارین در سالهای اینده به چه دست اوردهایی برسین؟

+فرزند نمونه،دوست نمونه هیچ انسانی کامل نیست ولی حداقل انسانی نیمه کامل کنار گذاشتن عادت های بد و جدیدترینشون موفقیت تو المپیاد ریاضی که مقدمه اهداف دیگه‌ست!

_انسان توی زندگی کوتاهی که داره در اکثر مواقع باید تصمیماتی بگیره و انتخاباتی بکنه بین خوب و بد، تا به حال تصمیماتی گرفتین که ازشون پشیمون باشید؟

+غیرقابل شمارشن و هر روز از این تصمیمات میگیرم.

_اگه میتونستی در زمان سفر کنی عوضشون میکردی؟

+نه آدم از اشتباهاتش درس میگیره حتی اگه غیرقابل شمارش باشن بهتره که از یه مار دو بار گزیده نشی.

_به نظرتون چه چیزی بیشترین تاثیر رو روی شما گذاشته؟

+اگه میپرسیدی چه کسی میگفتم مادرم. چه چیزی رو واقعا نمیدونم شاید کتاب (گرچه خیلی وقته تنبلی میکنم و نمیخونم.)

_بهترین کتابی که خوندین به نظرتون چی بود؟

+از چه لحاظ؟!
اگه به جذابیت باشه هری پاتر: یادگاران مرگ ۲ (تو زبان اصلی یادگاران مرگ کلا یه جلده ولی خب من ترجمه‌ش رو خوندم)
اگه از این نظر که فکر و ذهنمو درگیر کرده باشه، خب زیادن مثل «راز تولد» و «دنیای سوفی» نوشته یوستین گاردر (شایدم یاستین گوردر نمیدونم هر کی یه جور اسمشو به فارسی ترجمه میکنه) یا «قرآن» و «تورات» (البته هنوز کاملشون نکردم.)

_به نظرت بزرگترین مشکل نوجوون بودن توی این سالها چیه؟

+تأثیرات منفی رسانه

_میگن سوشال مدیا تاثیر زیادی روی نوجوونا داره ولی در این دوران کار زیادی برای نوجوونا نیست، به نظرتون چه چیز های راجبش مثبته و چه چیز هایی منفی؟

+سوشال مدیا اونطوری که گفته شده هدفش راحت تر و سریع تر کردن کارهاست منتهی چیزهایی که به اشتراک گذاشته میشه اکثرا محتوای درست و خوبی ندارن.
من کسی‌ام که خودش درگیر این قضیه شده پس بیشتر از این نظری نمیدم که پررویی محض محسوب میشه.

_درسته و دو سوال اخر:
خودت رو معرفی کن و یک توصیه به افرادی که تازه به سن نوجوونی میرسن بکن

+فکر کنم جواب به این سوالات خودش نوعی معرفی بود ولی باز میگم: من یه پسر 15 ساله‌م که تا حالا افسرده نشده و مدت کوتاهیه دیگه دوست نداره قدبلند بشه و این کوتاهی رو دوست داره. و همینطور کسی که اسمش سام، جوری که دیده میشه Impossible Person و چیزی که دوست داره ویرگولیا صداش کنن یودین. (یادش بخیر یه زمانی اکثرا Udin رو میخواستن با معادل فارسی بگن میگفتن اودین یا آدین.)
فاز افسردگی بر ندارید. وارد رابطه های عاشقانه آبکی نوجوونی نشید. خودتونو زیاد درگیر درس نکنید ولی نه اونقدری هم که تجدید بشید. با روند سرعت تغییرات کنار بیاید. نخواید که هرچه زودتر بزرگ بشید چون بعدا واقعا پشیمون خواهید شد پس اگه هنوز بعضی از عادت های کودکی همراهتونه پسشون نزنید. و اینکه کتاب بخونید.

و اکنون پابرجابودن در سه چیز است؛
ایمان، امیدواری و نیکوکاری؛ اما مهمترین آن ها نیکوکاری است.
عشق هم به اندازه ی مرگ قدرت دارد. پرنده هم در آسمان سخنی را منتقل میکند و بال های او حقیقت را بیان میکنند.

کتاب وصیت ها اثر مارگارت اتوود / صفحه 373