UX Designer
چطور به یک طراح همدل تبدیل بشیم؟
همدلی باعث میشه که ما هدف، یادگیری، فرهنگ، دانش، نظرات و دیدگاه خودمون رو نسبت به دنیا کنار بزاریم تا بفهمیم دیگران چجوری کارها رو تجربه میکنن.
این کار نیاز به یه حس تخیل قوی، فروتنی و آگاهی از نیاز ها، خواسته ها و اهداف مردم داره.
اگر هیچ ارتباطی بین شما و کاربراتون وجود نداشته باشه میتونین مطمئن باشید که پروژه طراحی شما با شکست رو به رو میشه.
بنابراین به عنوان یه طراح باید بفهمیم که چقدر همدل هستیم.
این به ما کمک میکنه تا در طراحی راه حل هایی که واقعا مشکلات کاربرهامون رو حل میکنه و موثرتره ارائه کنیم.
یادتون باشه "موهبت بزرگ انسان ها این است که ما از قدرت همدلی برخوردار هستیم"
همدلی در همه ی افراد یک ویژگی ذاتیه.
با این حال یک طراح همدل بودن کار ساده ای نیست.
دلیلش اینه که ما چه آگاهانه و چه ناخودآگاهانه از تجربیات و نظرات قبلی خودمون که توی مدرسه و دانشگاه یاد گرفتیم برای قضاوت دیگران استفاده میکنیم و داده های خام رو جذب و تحلیل نمیکنیم.
خوشبختانه ما میتونیم مهارت های پایه همدلی رو در خودمون نه تنها برای یه طراح خوب بودن بلکه به عنوان یه انسان تقویت کنیم تا بتونیم دیگران رو بهتر و عمیق تر درک کنیم.
1-خودپسندی رو رها کنید
بیشتر ما تمایل داریم موقع ارتباط برقرار کردن با دیگران از خودمون دفاع کنیم و حرف حرف خودمون باشه!
این یعنی ما خواسته ها و نگرانی های خودمون برامون مهم تر از خواسته های دیگرانه !
وقتی میخواید با مردم ارتباط برقرار کنید باید همدل باشید و خودخواهی رو کنار بزارید.
باید بدونید که هدف اولیه طراحی ایجاد همدلیه!
شما باید هدفتون رو درک و تجربه احساسات دیگران و پیدا کردن راه حل برای مشکلاتشون بزارید.
برای این کار باید یاد بگیرید رفتار خودتون رو تغییر بدیدو سعی کنید عقاید خودتون رو با دیگران بسنجید یا اینکه ثابتش کنید .
منیت رو توی خودتون بکشید.
و در مورد نظرات دیگران خوب فکر کنید.
2- فروتن باشید
وقتی فروتن باشید قدرت اینو دارید که ارزش دیگران رو از خودتون بالاتر بدونید و همین ویژگی حس همدلی رو بهبود میده.
این که به نقص ها و معایبمون اعتراف کنیم شجاعت زیادی میخواد.
اما اگر بخواید همدلی واقعی را در یک فرآیند طراحی توسعه بدید ضروریه.
مثلا، خیلی خوبه که بگید هنوز نمیدونید چه کار می کنید یا به کجا می رید . شما می خواین وقت بذارین و بفهمید چه چیزی برای کاربراتون مناسبه، نه اینکه فقط برای خودتون باشه.
علاوه بر این با افزایش حس رهبری و مدیریت فروتنی اهمتیش بیشتر هم میشه.
مدیرانی که حس فروتنی رو میفهمن نقص های خودشون رو میپذیرن و منافع خودشون رو بخاطر پروژه کنار میزارن.
3- شنونده خوبی باشید
اگر میخواید کاربرتون رو خوب درک کنید باید به اونا با دقت گوش کنین!
اما واسه تبدیل شدن به یه شنونده خوب باید نکات زیر رو رعایت کنید.
1- نه فقط با گوش هاتون ،بلکه با تمام حواستون گوش کنید.
2- همیشه حضور و توجه کامل داشته باشد، اجازه ندید ذهنتون یا نگاهتون پراکنده بشه!
3- هرچی که گفته میشه و نحوه بیانش رو با دقت ببینید.
4- قبل از این که هر نظری بدید خودتون رو کنترل کنید و منتظر بمونین تا حرف های طرف مقابلتون تموم بشه.
5- در مورد جوابی که میخواید بدید فکر نکنید و تا قبل از تمون شدن حرفای شخص مقابلتون بیانش نکنین.
4- مهارت مشاهده کردن خودتون رو تقویت کنید
همونطور که کاربراتون رو مشاهده می کنید، مطمئن بشید که رفتارها ، نشانه های ظریف، عبارات غیر کلامی، زبان بدن و محیط آنها را با دقت زیر نظر میگیرید.
وقتی که مهارت های شنیداری و مشاهده خودتون رو با هم ترکیب می کنید، طیف کاملی از احساسات رو که بقیه تو وجود خودشون احساس می کنند تجربه می کنین و بنابراین همدلی عمیق تر و معنی دارتری رو تجربه میکنید.
یادتون باشه که بیشتر وقتا چیزی که کاربرا میگن تنها بخشی از داستان کاملشونه. وقتی که مهارت مشاهده کردن خودمون رو تقویت می کنیم، می تونیم خیلی از خلا هارو پر کنیم.
و تجربیات کاربرارو عمیق تر درک کنیم و راه حل هایی طراحی کنیم که واقعاً نیازهای اونا رو برآورده می کن!
5- زبان بدن رو یاد بگیرید و بفهمید
نه تنها باید از زبان بدن کاربرامون آگاهی زیادی داشته باشیم، بلکه باید توجه داشته باشیم که چگونه زبان بدن خودمون میتونه زمینه اعتماد و تعامل بین خودمون و افرادی را که باهاشون مصاحبه می کنیم رو ایجاد کنه. این مهارتیه که همراه با تمرین به دست میاد. بعضی وقتا، ممکن است زبان بدن به قدری ظریف بشه که پیام های ایجاد شده توسط ابروها، شانه ها یا دست ها و همچنین تغییرات نامحسوس صدامون، فقط برای اونایی که زبان بدن رو میفهمن قابل دیدن باشه!
خب حالا چکار باید بکنیم تا این ویژگی رو تقویت کنیم؟
1- با زبان بدن، سیگنال های بدن، حالت های صورت، صدای صوت و معنای مثبت و منفی اونا آشنا بشید.
2- در مورد تفاوتهای ظریف در برقراری ارتباط ، تغییر لحن ، مکث در گفتار و تمایل به دور زدن نقاط مطالعه کنید.
3- یاد بگیرید تا بتونین چیزی که گفته نمیشه رو هم درک کنین تا بفهمین چه چیزهایی داره توسط کاربر مخفی میشه یا داره سعی میکنه که از گفتنش صرف نظر کنه!
4- یاد بگیرید چجوری سوال بپرسید و چی بپرسید و کاربر چه موقع آمادست تا ازش سوال پرسیده بشه.
یادتون باشه زبان بدن ما غالباً میتونه بیشتر از اون چیزی که میگیم رو بیان کنه و از خیلی جهات میتونه یه "ردیاب دروغ" عالی باشه!
6- به دیگران اهمیت بدید
یکی از عوامل مهم توانایی همدلی با مردم، اهمیت دادن به بقیه است! وقتی که نگرانی واقعی در مورد وضعیت بقیه دارید، متوجه میشید که اشتیاق زیادی برای غلبه به خواسته های خودتون و به جای اون تلاش برای درک، کمک و پرورش بقیه دارید.
"هیچ کس اهمیت نمیده که شما چقدر میدونید تا وقتی که بفهمه شما چقدر اهمیت میدید و براتون مهمه"
مواردی هست که می تونید برای ایجاد احساس مراقبت و نگرانی عمیق برای افراد دیگه انجام بدید:
1- وقت خودتون رو با افراد دلسوز سپری کنید. به دنبال افرادی باشید که همدلی بالایی دارن و زمان زیادی رو باهاشون بگذرونید. ببینید که چجوری نسبت به موقعیت های دیگران واکنش نشان می دن و چرا با افراد خاصی همدلی می کنن.
2- چگونگی تجربه درد و سختی رو تو زندگی روزمره رو ببینین! مثلا وقتی که همکارتون داره موقعیت صندلی میز کار خودش رو تنظیم میکنه، چطور اذیت می شه یا سختشه.
توجه کردن به این چیزا باعث میشه، وقتی زمان تعامل با کاربرا میرسه، همدلی شما طبیعی تر و بهتر باشه.
7- کنجکاو باشید
به عنوان طراح، ما به طور طبیعی موجوداتی کاملاً کنجکاو هستیم و شما باید از این حس کنجکاوی ذاتی نهایت استفاده رو ببرید تا به شما در انجام تحقیقات همدلانه کمک کنه. با این ویژگی متوجه میشید که فهمیدن انگیزه های مردم آسون نیست ولی به شدت ارزشمنده.
از این که از مردم بخواین درباره تجربیاتشون یا احساساتشون بگن نترسید.
شما می خواهید راه حل هایی رو طراحی کنین که واقعاً پاسخگوی نیازهای مردم باشه! به این ترتیب، کنجکاوی به شما کمک می کنه تا مهمترین اطلاعات رو برای حل موثر مشکلات کشف کنین.
8- در مورد اهداف خود صادق باشید
هیچ چیزی اندازه روراست نبودن نمیتونه همدلی رو از بین ببره!
باید از فرضیه هایی که مردم به کمک شما نیاز دارن دور بشین و در عوض این هدف رو نشون بدید که فهمیدن عمیق خواسته های اونا برای شما یه مزیته.
9- خودتون رو در متن کاربرانتون غرق کنید
این راه در واقع موثر ترین راه همدلی با بقیه است.
وقتی غرق کاربراتون بشین تجربه دقیق و مستقیمی از زندگی،فعالیت ها، محیط و کارشون دارید.
باید گاهی نقش کسایی که میخواین براشون طراحی کنید رو انجام بدید تا فعالیت اصلی اون هارو تجربه کنید.
این کار باعث میشه همه چیزی که اونها میبینن و احساس میکنن رو ببینید و احساس کنید.
و این باعث میشه بیشترین همدلی رو داشته باشید.
در نهایت یادتون باشه که درسته که همدلی یه ویژگی ذاتیه اما برای درک بهتر کاربرامون باید سعی کنیم مهارت های بالارو یادشون بگیریم و تقویتشون کنیم.
هرازگاهی این نکات رو مرور کنین تا مطمئن بشین که واقعا یه طراح همدل هستین یا نه!
مطلبی دیگر از این انتشارات
داستان طراحی موبایلبانک تجارت
مطلبی دیگر از این انتشارات
در انتظار تپسی (داستان طراحی صفحه جستجوی راننده)
مطلبی دیگر از این انتشارات
(Tree Testing) تست درخت