« این آینده کدام بود که بهترین روزهای عمرم را حرام دیدارش کردم؟ »
حسین وارث آدم (علی شریعتی )
سلام بر توای وارث آدم، برگزيده خدا.
سلام بر توای وارث نوح، پيامبر خدا.
سلام بر توای وارث ابراهيم، دوست خدا.
سلام بر توای وارث موسي، هم سخن خدا.
سلام بر توای وارث عيسي، روح خدا.
سلام بر توای وارث محمد، محبوب خدا.
سلام بر توای وارث علي، ولي خدا،،،
(زیارت وارث که شریعتی ان را خطاب به امام حسین میگوید )
نویسنده کتاب :
علی شریعتی مَزینانی (۲ آذر ۱۳۱۲ – ۲۹ خرداد ۱۳۵۶) مشهور به دکتر علی شریعتی استاد تاریخ، سخنران، نویسنده، اسلامشناس، جامعهشناس و پژوهشگر دینی اهل ایران بود.
این کتاب برگرفته از هشت سخنرانی علی شریعتی هست . اویی که در دوره ی خودش اتهاماتی بر دینداریش و بر تفکرش میزدند و بسیاری از متعصبان دین او را گمراه شده زمانه میدانستند . به نظرشان اگر کسی خلاف عرف. خلاف انچیزی که تا به حال گفته شده بگوید شیطان درونش رسوخ کرده و دین او دیگر به درد نمیخورد حرف های او نباید شنیده شود . و بخاطر نگرش خاصش به دین متهم میشد به انحراف فکری . ولی کسانی هم بودند که متوجه زاویه ی دیدش میشدند و در مورد سخنان تازه ش تعقل میکردند و بعد رد یا تایید .
شریعتی در ابتدای کتاب از تنهایی و لجن مال شدنش توسط دوست .از مخالفانش . از تنهایی اش که بخاطر مصلحت خانه نشین شده بوده میگوید . . .
(متن های (بولد=)برجسته شده از کتاب برگرفته شده اند)
در مقدمه ی کتاب خود را خروس بی محل میخواند:
و روشنفكران تئاتر و کنفرانس و ترجمه و نمايشنامه و مجله و جٌنگ و جا و جمع وپاتوق.
و مؤمنان محراب و منبر و جلسه و دوره و مسجد و تكيه و دسته و تازگيها، مجله هم!
و من که خواسته ام مؤذن مذهب خويش باشم و حقيقت را قرباني هيچ مصلحتي نكنم و در نظام حاکم بر «کوير» نگنجم و در «نظم يكنواخت زمان»، هم آواز همه وهمساز همه نباشم، احساس کردم که «خروسي بيمحل»م، که شب و نيمه شب،بي هنگام، نعره برمي دارد و طلوع و غروب آفتاب خويش را فرياد ميکشد.
مرتضی مطهری به تحلیل های شریعتی در این کتاب انتقاد های جدی داشته (احتمالا با خوندن این قسمت خیلیاتون برای کتاب گارد گرفتید (فارسی گارد گرفتن و پیدا نکردم نکنه فارسی خودش ؟) ) .البته اینم بگم اولین دعوتنامه برای حضور شریعتی در حسینیه ارشاد از طرف شهید مطهری ارسال شده بود بعدا فهمیدن که دیدگاهشون متفاوته .
او به خاطر مصلحت، حقیقت هایی که در تاریخ رخ داده را قربانی نکرده و حرف هایش میتواند از نظر بعضی ها کاملا رد شود و یا نه کاملا به حق باشد . (اگه کتاب و خوندید تو نظرات بگید که با حرفای شریعتی موافقید یا با مطهری هم نظرید )
به نظرم کتاب موضوعات جدیدی را بیان میکند تا به حال در هیچ جایی ندیده بودم که امام حسین را به حضرت نوح و هابیل متصل کنند یا اصلا نمیدانستم ریشه ی جنگ چه بوده ؟آیا امام حسین فقط برای شراب خواری یزید قیام کرده ؟چرا سپاهی از حضرت علی به ارث نبرده بودند ؟ امام حسین چرا شهادت را انتخاب کردند در حالی که راحت و مخفی میتوانست وارد کوفه شود و بعد از اینکه لشکری جمع کرد به راحتی کوفه را بگیرد مگر امام حسین از مختار چیزی کم داشتند ؟ چرا مختار توانست ولی امام حسین ان راه را نرفت؟ایشان که اصل و نسب پیامبر را داشتند دانایی صد برابر بهتر از مختار را چرا ؟چرا حج را که یک امر دینی واجب و از ابراهیم به ارث رسیده و حضرت محمد تاکید داشته اند به انجامش را رها کردند ؟پیام این کار را متوجه میشوید؟ چرا با لشکری کم جمعیت خیلی اشکارا با دانایی به اخر کار وارد دشت کربلا شدند ؟ اصلا چرا امام حسین مثل زاهدان به گوشه ی خلوتی نرفتند تا اخر عمر به عبادت بپردازند مانند یاران امام علی . . . .
ایا امام حسین نیاز به ترحم دارند که ما فقط گریه کنیم یا شور حسینی داشته باشیم وقتی اصل پیام را نمیدانیم وگرنه گریه کردن یک واکنش طبیعی به یک واقعه ی تلخ است . ما باید بدانیم که پیام شهادت چیست . . .
در این کتاب به همه ی اینها به طور مفصل و خیلی جالب پاسخ داده شده از دوره های مختلف تاریخ گذر میکند . روند ماجرا مثل رمان ها یا فقط گفتن ماجراها نیست عنوان فصل را مفصل توضیح میدهد و بعد شروع میکند به بیان تاریخ ،دلایل و نظراتش اینکه چه بلایی بعد وفات پیامبر بر سر دین میاورند . حضرت علی چه کارهایی میکند و پیامش چیست . مردم زمان امام حسن چگونه مردمانی بودند و در اخر امام حسین چرا شهادت را انتخاب کرد. (دقت کنید یک انتخاب بوده . یک ماجرای افتخار افرین برای من مسلمان با پیروزی حسین و شکست لشکر یزید نه چیز هایی که زیاد شنیده ایم )
و چیزی که خیلی نظر من را جذب کرد اطلاعات زیاد ایشان از اتفاقات تاریخ و ربط دهی انهاست اینکه از تمام ادیان اشاراتی میکند از اشخاص گوناگون نام میبرد بعضی صفحات کتاب نیاز به دوباره خوانی دارد چون بار اول زیاد متوجه نمیشوید چه میگوید . ولی در کل کتاب روان و راحت هضمی است و کلمات قلمبه سلمبه ی زیادی هم ندارد .
این کتاب چیز های جدیدی برای گفتن دارد .
فهرست مطالب کتاب :
حسين وارث آدم!
ثار
شهادت پس از شهادت
بينش تاريخي شيعه
انتظار، مذهب اعتراض
فلسفه تاريخ در اسلام
مقدمه معلم شهيد بر کتاب حجربن عدی
بحثي راجع به شهيد
حسين وارث آدم!
کتابی است که فلسفه ی تاریخ را میگوید . از فرعون تا امام حسین . حتی هابیل و قابیل اولین قاتل و مقتول دنیا .به نظر همه چیز از انجا شروع شده و آن لحظه بود که دنیا دو شقه شده . دو صف در مقابل هم
در اين دو صف، که همه جا و هميشه در طول تاريخ، روی در روی هم ميجنگندـ حق و باطل، عدل وظلم، توحيد و شرك، ايمان و کفر، مردم و ملأ و مستضعف و مستكبرـ دو سلسله وراثت نيز رهبری دوجناح را بر عهده دارند: هابيل و قابيل، ابراهيم و نمرود، موسي وفرعون، يحيي و هيروديس، عيسي و قيصر، محمد و قريش يا خسرو و سزار (کسری وقيصر)، علي و معاويه و ...اکنون ... حسين و يزيد!
و امام حسین پرچم قربانیان تاریخ را به دست گرفته و هم صف پیامبران عدالتخواه است.
شریعتی امام حسین را تندیسی در بین خون شهیدان میبیند که ایستاده است و تمام تلاشش این است که نیوفتد و در هیچ جای کتاب نمیگوید که افتاد پس امام حسین تا اخر دنیا ایستاده و پرچم به دست از تمام ایندگان در تمام عصر ها میپرسد که :
آيا کسي هست که مرا ياری کند؟
و بعد آن تندیس را اینگونه معرفی میکند.
هابيل است؟ نخستين قتيل مظلوم تاريخ انسان، ذبيح معصوم مالكيت و شهوت که برادر را جلاد برادرکش کرد؟
ابراهيم در آتش؟ اسمعيل در مَني؟ يحيي در دربار هيروديس؟ موسي در غربت صحرای آوارگي و هراس فرعون؟ مسيح در صليب جنايت و جباريت يهود و قيصر،به چهار ميخ کشيده؟محمد، در بلندی طائف، تنها و خون آلود و گرسنه و رانده شده و سنگ خورده ومجروح؟علي در سكوت سنگين خانه دردناك فاطمه، در فرياد نخلستان های تنهايي و شب شهر فتح ها و غنیمت ها؟ سر در حلقوم چاه های بيرون از مدينه سابق؟ در موج جوشان وگدازان خون محراب مسجد کوفه؟ چه ميگويم؟ تنها بر صليب وجود دردمند و عاشق خويش، برکشيده و شهيد؟اين تنديس کيست؟ همه شان؟ آری، همه شان، مگر نه اينان همه يك تن اند و يك تن در اين ها همه، يكي و نامش «انسان مظلوم»؟ چرا بترسم که من نيستم؟ که مگر نه در هر کسي «او» هست، ذرهای از او هست آری، اين تنديس همه اين هابيل ها است و همه اين عليها است، تنديس من هم هست ... تنديس حسين هم هست ذره ای از «او» در من، تمامي «او»، «حسين»؛ تنديس حسين
چون هشتگ چالش بیرق سرخ بود و این بخش رو تو کتاب دیدم . گفتم برای اونایی که دلیل سرخی بیرق امام حسین رو نمیدونند بزارمش.
در قبايل عرب همواره جنگ بود، اما مكه «زمين حرام» بود و سه ماه رجب،ذیالقعده، ذیالحجه و محرم، «زمان حرام»، يعني که در آن جنگ حرام است. دو قبيله که با هم ميجنگيدند، تا وارد ماه حرام ميشدند، جنگ را موقتاً تعطيل ميکردند، اما برای آنكه اعلام کنند که: «در حال جنگند و اين آرامش از سازش نيست، ماه حرام رسيده است و چون بگذرد، جنگ ادامه خواهد يافت»، سنت بود که بر قبه خيمه فرمانده قبيله، پرچم سرخي برمي افراشتند، تا دوستان، دشمنان و مردم، همه، بدانند که:«جنگ پايان نيافته است».
آنها که به کربلا ميروند، ميبينند که جنگ با پيروزی يزيد پايان گرفته و بر صحنه جنگ، آرامش مرگ سايه افكنده است.
اما ميبينند که بر قبه آرامگاه حسين، پرچم سرخي در اهتزاز است.
بگذار اين «سالهای حرام» بگذرد.
..........حسين بزرگترين شكست خورده پيروز تاريخ بشر است.........
- در کل من کتاب و پسندیدم و چیزای جدیدی یاد گرفتم . پیشنهاد میکنم شده برای یک بار هم بخونید.
- ۴۸۵صفحه داره که واقعا نیاز داره براش زمان بزارید من خودم فک کنم ده روزی میشه دارم میخونمش .
- بخشای خیلی جالب کتاب و مشخص کرده بودم تا باهاتون به اشتراک بزارم که بررسی کنیم و بگید نظرتون درموردش چیه ولی پست خیلی طولانی میشد پس اگه موافق هستید تو نظرات بگید تا تو یه پست جدا براتون بزارمش .
- راستی شما خوندینش ؟ اگه اره نظرتون چیه درمورد ش؟
- ترغیب شدید بخونید کتاب رو ؟
- امیدوارم داورا بر اساس سلیقه شخصی قضاوت نکنند .
مطلبی دیگر از این انتشارات
نامیرا
مطلبی دیگر از این انتشارات
بِاَبی اَنتَ و اُمی
مطلبی دیگر از این انتشارات
عمود هفتاد و دوم🤚