چرا خداوند آگاهی از فیلترینگ نداشت؟

آدم و حوا در کنار درخت ممنوعه
آدم و حوا در کنار درخت ممنوعه



گاهی چنین به نظر می‌رسد که دین با وضع اصول و محدودیت‌هایی، قصد کاهش خطا و گناه در زندگی انسان را دارد تا کمتر مرتکب اشتباه شویم. اما با تأمل در آیات قرآن، به ویژه در داستان آفرینش آدم، پرسش‌هایی در ذهن شکل می‌گیرد.


داستان آدم در بهشت و درخت ممنوعه

در قرآن آمده است که خداوند حضرت آدم و حوا را در بهشت ساکن کرد و به آن‌ها اجازه داد از نعمت‌های آن آزادانه بهره‌مند شوند، جز نزدیک شدن به درختی خاص. خداوند به صراحت به آن‌ها هشدار داد:

> سوره البقرة، آیه ۳۵: "وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ"
معنی: "و گفتیم ای آدم تو و همسرت در این بهشت ساکن شوید و از هر جا که می‌خواهید آزادانه بخورید ولی به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید شد."



با این وجود، آدم و حوا تحت تأثیر وسوسه‌های ابلیس (شیطان) قرار گرفتند و از میوه آن درخت خوردند. این عمل، آشکار شدن پوشش آن‌ها و در نهایت رانده شدنشان از بهشت را در پی داشت:

> سوره الأعراف، آیات ۲۰ تا ۲۲ (بخشی از آن): "فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ... فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ"
معنی: "پس شیطان آن دو را وسوسه کرد تا آنچه از عورتشان بر آنان پوشیده بود، آشکار سازد و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت باز نداشت جز برای اینکه (مبادا) دو فرشته شوید یا از جاودانگان گردید... پس آن دو را با فریبکاری ساقط کرد. چون آن دو از (میوه) درخت خوردند، عورتشان بر آنان آشکار شد و شروع به پوشاندن خود از برگ درختان بهشت کردند و پروردگارشان آن دو را ندا داد که مگر شما را از آن درخت نهی نکردم و به شما نگفتم که شیطان برای شما دشمنی آشکار است؟"

سوره البقرة، آیه ۳۶ (بخشی از آن): "فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ"
معنی: "پس شیطان آن دو را از آنجا لغزانید و از آنچه در آن بودند (بهشت) بیرونشان کرد و گفتیم فرود آیید در حالی که دشمن یکدیگر هستید و برای شما در زمین قرارگاه و بهره‌مندی تا زمانی معین است."



روش خداوند در مقایسه با فیلترینگ

اینجاست که این پرسش برایم مطرح می‌شود: چرا خداوند با علم و آگاهی کامل از اینکه روزی آدم و حوا دچار لغزش شده و به سمت آن درخت خواهند رفت، آن درخت را در بهشت قرار داد؟ چرا راهکاری جز هشدار (مانند قرار دادن حصار دور درخت یا حذف کامل آن) برای دور ماندن آن‌ها از آن در نظر نگرفت؟

ما امروزه فیلترینگ را اعمال می‌کنیم تا از محیط‌هایی که احتمال گناه یا خطا در آن‌ها وجود دارد، دور بمانیم. هدف از این کار، سعادت بشری در نظر گرفته می‌شود. پس چرا باید این رویکرد با روش و خواست خداوند متفاوت باشد؟ آیا واقعاً ما به درک بهتری نسبت به این موضوعات رسیده‌ایم که خداوند آن را نمی‌دانسته؟ یا اینکه ما اقداماتی انجام می‌دهیم که به خیال خود برای رضای خدا و سعادت بشر است، اما خلاف راه و خواست اوست؟ اگر خداوند چنین بینشی همانند برخی عالمان دین امروز که با اعمال فیلترینگ قصد دارند پیروان دین را از گناه دور نگه دارند، داشت، چرا آن درخت را در آن باغ گذاشت و چرا حصاری بلند دور آن نکشید که آدم و حوا توانایی دسترسی به آن را نداشته باشند؟


اختیار انسان: حکمت روش خداوند

تفاوت اساسی در اینجاست که خداوند، همان‌گونه که به وعده خود مبنی بر اعطای اختیار به انسان پایبند بود، به همین دلیل آن درخت را در کنار درختان بی‌شمار دیگری که در آن باغ بودند، قرار داد. هدف این بود که انسان را امتحان کند که آیا واقعاً بنا بر خواست و اراده خود، به خواست و فرمان او توجه کرده و عمل خواهد کرد، یا آن‌گونه که نفس و شیطان دوست دارد، رفتار خواهد نمود.
این تفاوتی آشکار میان انسان که دارای قوه اختیار است با فرشتگانی که فاقد اختیارند، می‌باشد. این نیروی اختیار است که موجب صعود انسان به درجات بالا یا سقوط آن به درجات پایین خواهد شد. خداوند در این باره فقط آگاهی لازم را به انسان داد و آن هم این بود که از آن درخت دوری کنید، ولیکن اختیار دست خود آدم و حوا بود و به واسطه همین اختیار بود که مورد وسوسه شیطان قرار گرفتند و کاری را که نباید انجام می‌دادند، انجام دادند. در این حکمتی بزرگ نهفته است که خداوند به انسان فقط ابلاغ می‌کند و آن اینکه انسان می‌تواند مسیر خود را انتخاب کند؛ چه در راه رضای خدا قدم بردارد و چه خلاف آن.
خداوند در قرآن به صراحت بیان می‌کند که ایمان آوردن صرف کافی نیست و مؤمنان مورد آزمایش قرار می‌گیرند:

> سوره العنكبوت، آیات ۲ و ۳: "أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ"
معنی: "آیا مردم گمان کردند همین که بگویند ایمان آوردیم رها می‌شوند و آزمایش نمی‌شوند؟ و به یقین کسانی را که پیش از آنان بودند، آزمایش کردیم تا خدا راستگویان را مشخص کند و دروغگویان را نیز مشخص نماید."



نتیجه‌گیری: اختیار و حق‌الناس

من معتقدم که دین هیچ اجباری در پذیرش یا رد چیزی ندارد. حکمت روش خداوند در داستان آدم، دادن اختیار کامل به انسان در کنار آگاهی و هشدار بود. از این منظر، اینکه یک پلتفرم صرفاً به دلیل اینکه از هر ۱۰۰ نفر، ممکن است ۵ نفر از آن استفاده نادرست کنند، فیلتر می‌شود، در واقع تضییع حق‌الناس در قبال آن ۹۵ نفر دیگری است که به واسطه آن از نظر کسب دانش یا کسب درآمد سود می‌برند. این رویکرد، متفاوت از شیوه الهی است که در آن اختیار و انتخاب، مبنای سنجش و آزمون قرار می‌گیرد.