طراح رابط کاربری
10 نقل قول از طراح تجربه کاربری بد
مقالات زیادی برای تشخیص طراح تجربه کاربری بد وجود داره، اما این مقاله کمی متفاوته. تو این مقاله میخوام راجع به اینکه چطور یک طراح تجربه کاربری واقعا بد رو تشخیص بدیم، صحبت کنم.
در اینجا 10 نقل قول وجود داره که به شما در تشخیص طراح وحشتناک کمک میکنه:
1 _ من طراح UX هستم، من میدونم چه چیزی برای کاربران ما بهترینه.
خیلی وقت ها طراح ها فکر میکنن فضای مشکل رو بهتر میشناسن، بهتر از سهامداران، بهتر از یک تیم و حتی گاهی بهتر از کاربران. این اتفاق بیشتر در شرایطی رخ میده که طراحان به راه حل مورد نظر خود میچسبن و از نقد فرار میکنن.
خوبه که بدونید مهم نیست چه مدت زمانی در این حرفه هستین. همه ی ایده های شما فرضیه هستن و شما نیاز دارین که فرضیه های شما تایید بشن. وقتی که مرحله اعتبار سنجی رو انجام ندین، کار خودتون رو براساس فرضیات تایید نشده قرار میدین. به همین دلیله که طراحان با تجربه میگن که یک طراح خوب با مشکلات کاربران ازدواج میکنه، در حالیکه یک طراح بد با راه حل های خودش ازدواج میکنه.
2 _ اگر آخرین بار کار کرده، پس این بار هم کارمیکنه.
هرا کلیتوس (Heraclitus) فیلسوف مشهور یونانی گفته: "شما نمیتونید 2 بار وارد همون رودخانه بشین."
در زمینه طراحی تجربه کاربری، اینطور تفسیر میشه که وقتی چیزی در یک زمینه کار میکنه، لزوما نباید در زمینه ی دیگه هم کار کنه. هر محصول جدیدی که شما روش کار میکنین، نیاز به انتخاب ابزار و تکنیک هایی داره که به بهترین شکل متناسب با اون پروژه باشه.
3 _ به نظر میرسه که کاربران بار شناختی بالایی را تجربه میکنن. ما به ارزیابی اکتشافی نیاز داریم تا مطمئن شیم فرضیه اولیه ما معتبره.
این فقط یک مثال از چگونگی استفاده طراحان طی بحث و گفتگوهای روزانه از اصطلاحات تخصصیه. در حالیکه استفاده از چنین عباراتی در کنار تیم UX خوبه. این اصطلاحات اغلب وقتی طراح، ایده ش رو با بقیه سازمان به اشتراک میذاره، سر درگمی زیادی ایجاد میکنن. استفاده از این عبارات برای افرادی که با تکنیک های طراحی UX آشنایی ندارن کاربردی نیست، در نتیجه اونها ممکنه با مقررات ناشناخته گیج بشن. به یاد داشته باشین که استفاده از تعداد زیادی از این اصطلاحات باعث نمیشه شما باحال به نظر برسین. شما برای نشون دادن اینکه چقدر باحال هستین با بقیه ملاقات ترتیب نمیدین، اما میتونید بازخوردهای ارزشمندی کسب کنید.
4 _ وقت نداریم پروتوتایپ بکشیم. بیایید یاد بگیریم وقتی محصولی را لانچ میکنیم.
نادیده گرفتن پروتوتایپ و تلاش های زیاد برای ساختن یک محصول واقعی بدون پروتوتایپ یکی دیگه از اشتباهات رایج و خطرناک در بین بسیاری از تیم های طراحیه. وقتی تلاش زیادی میکنیم تا چیزی رو ایجاد کنیم که باور داریم عالیه، اینکه بعد از اجرا بفهمیم اونجوری که ازش انتظار میره کار نمیکنه، میتونه استرس زا باشه.
پروتوتایپینگ به شما این امکان رو میده تا فرضیه خودتون رو قبل از صرف زمان با تیم مهندسی برای محصول واقعی آزمایش کنید.
بهتره در پروسه طراحی، مشکل رو زودتر تشخیص بدین. چون هزینه رفع اشکال محصول قبل از انتشار خیلی کمتر خواهد بود.
همونطور که David Kelly موسس IDEO گفته: "هر چه شکست سریع تر، موفقیت زودتر"
ساخت یک پروتوتایپ لزوما زمان زیادی رو نمی طلبه. طراحان میتونن برای پروتوتایپینگ از تکنیک های طراحی متفاوتی استفاده کنن. یک تکنیک پروتوتایپینگ مفید وجود داره که پروتوتایپ سریع (Rapid Prototyping) نامیده میشه. این یک روش محبوب برای سریعتر مشخص کردن وضعیت آینده محصوله، چه یک وبسایت باشه یا اپلیکیشن، و یا اعتبارسنجی با گروهی از کاربران.
5 _ بعد از اینکه محصول آماده شد، کار من تموم شده.
بعضی از طراح ها فکر میکنن زمانیکه محصول اونها کارمیکنه، کارشون تمام شده. اما در واقعیت پروسه طراحی محصول با انتشارش به بازار تموم نمیشه. در بیشتر موارد، میزان کار انجام شده بعد از انتشار، ممکنه قابل توجه تر از گذشته باشه.
یک طراح باید طرحش رو در برابر داده های تجزیه و تحلیل کاربر تایید کنه. اونها باید روی چگونگی تعامل کاربران با محصول تمرکز کنند.سعی کنید طرح رو طوری تنظیم کنین که تجربه بهتری برای کاربران بسازه.
این مساله چیز دیگه ای رو هم نشون میده، مشکل جدی تری که از اون به عنوان ‘عدم احساس مالکیت’ یاد میکنیم. بعضی طراحان پس از اتمام پروژه طوری رفتار میکنند که انگار رفع نواقص طرح از دیدگاه تجربه کاربری بر عهده اونها نیست و این موضوع عدم مسئولیت پذیری اونها رو نشون میده.
6 _ من یک فرد خلاق هستم، نه یک شخص فنی کار.
طراحان اغلب درباره توسعه و بازاریابی به عنوان چیزی که برای ساخت یک محصول ضروریه فکر میکنن، اما اونها حاضر نیستن تا زمان اضافی رو برای یادگیری درباره اون رشته ها صرف کنن. به عبارت دیگه اونها از موندن در یک چارچوب لذت میبرن. در واقعیت خارج شدن از چارچوب یک راه عالی برای افزایش مهارت های طراحان تجربه کاربریه. با توسعه دهندگان صحبت کنید. با تیم بازاریابی پیوند ایجاد کنید.
سعی کنید پروژه ها رو از دیدگاه اونها ببینین.این کار این امکان رو به شما میده تا بعضی از افراد تیم تون رو بهتر درک کنید. هم دانش جدیدی یاد میگیرین و هم همدلی شما نسبت به اعضای تیم در توسعه محصولات بهتر کمک تون میکنه.
7 _ ما باید محصول رو دقیقا به روشی که ذی نفعان میخوان اون رو ببینن، طراحی کنیم.
جهت دهی ناشی از نظرات ذی نفعان کلیدی (HIPPOها) یک مشکل شایع در زمینه طراحیه. البته حرکت رو به جلو هنگام ساختن محصول به طریقی که ذی نفعان میخوان اون رو ببینن بسیار ساده تره. اما پیروی از چنین رویکردی واقعا خطرناکه. فقط به این دلیل که یک شخص در پلکان شرکتی جایگاه بالایی داره به این معنی نیست که این شخص همیشه درست میگه. طراح UX شخصیه که مسئولیتی رو بر عهده میگیره و در صورت عدم موفقیت، اولین کسیه که سرزنش میشه. به همین دلیله که طراح UX خوب باید مذاکره کننده خوبی هم باشه. اون مجبوره صدای همه رو در پروسه طراحی بشنوه، نه فقط ذی نغعان کلیدی.
8 _ یا از این راه طراحی میکنم یا منصرف میشم.
وقتی رو تصور کنید که تحقیقات کاربر رو انجام دادین و مشکلات زیادی رو پیدا کردین. شما تیم خودتون رو مجبور میکنید همه اونها رو برطرف کنن. میدونین که حق با شماست و از تصمیم خودتون کوتاه نمیاین .شما میگین اگه اونها مشکلات را حل نکنن، نتیجه اش یک UX بد میشه.
بدون هیچ تردیدی، مبارزه با تصمیمات طراحی، مهارت فوق العاده ای برای طراح های تجربه کاربریه. اما طراح ها هم باید وضعیت فعلی رو درک کنن و با اون سازگار بشن و همواره بخاطر داشته باشن که هیچ تیمی منابع بی نهایت نداره. بنابراین اغلب غیر ممکنه که از یک تیم بخواین تا قبل از انتشار، همه مشکلات UX رو برطرف کنه. به همین دلیل کار گروهی به سطح معینی از سازش نیاز داره.
برای حرکت رو به جلو، شما باید توصیه های خودتون رو در اولویت قرار بدین و مطمئن شین که تیم روی توصیه های مهم که تاثیر زیادی روی UX دارن کار میکنه، ضمن اینکه توصیه هایی که کمتر اهمیت دارن رو (در مورد محصول) کنار میذارین.
9 – آمازون و گوگل انجامش میدن، پس ما هم باید انجامش بدیم.
استفاده از اسم برند های بزرگ هنگام بحث در مورد تصمیمات طراحی، روش مطمئن برای افزایش وزن بیشتر در تصمیم طراحی شماست. اما فقط به این دلیل که چیزی برای شرکت ها و پروژه های دیگه جواب میده، به این معنی نیست که برای شما هم باید کار کنه. هنگام خلق طرح، خوبه که از الگوهای بعضی از طراح های بزرگ پیروی کنید، اما فقط در صورتی که مطمئن باشین نتیجه ش منجر به UX بهتر محصول شما میشه.
10 – ما باید مراحل طراحی رو دقیقا به همون روشی که در موردشون صحبت کردیم، دنبال کنیم.
فرآیند UX جنبه ی ‘یا درستش کن یا بشکنش’ از طراحی تجربه کاربریه. بدون یک فرآیند UX مستحکم، انگار یک طراح در تاریکی محض در حال حرکته.
یک فرآیند روشن و مختصر، ایجاد تجربه های شگفت انگیز برای کاربران رو امکان پذیر میکنه. خیلی از طراح ها باور دارن که یک فرآیند جهانی UX وجود داره که نتیجه ی موفقیت آمیز رو تضمین میکنه و برای همه ی پروژه ها قابل اجرا هست.
متاسفانه چیزی مثل یک فرآیند طراحی واحد که برای همه مناسب باشه، وجود نداره و هر پروژه منحصر به فرده و نیاز های خاص خودشو داره بنابراین تعریف مراحل منحصر بفردی رو هم نیاز داره.
طراح ها باید آماده باشن تا فرآیند طراحی رو براساس داده هایی که در اختیار دارن، تطبیق بدن. برای مثال، میتونین تست قابلیت استفاده (Conduct Usability) یا تست A/B رو انجام بدین و متوجه شین که شما باید قسمت خاصی از محصول رو باز طراحی (Redesign) کنین.
از طریق این لینک میتونین صفحه اینستاگرام منو دنبال کنید.
منبع: https://uxplanet.org/10-quotes-from-a-bad-ux-designer-6ba589a76b7e
و در آخر خوشحال میشم اگر انتقاد یا پیشنهادی دارین این پایین برام بنویسین تا به پیشرفتم کمک کنه.
مطلبی دیگر از این انتشارات
10 سَرخوردگی کاربران در وب
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا باید برای کدهامون تست نویسی کنیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا از اسکچ به فیگما؟