آیندهٔ تولید محتوای متنی؛ آیا به پایان نزدیک شدیم؟

در چندسال اخیر رشد قابل توجهی را در تولید محتوای متنی شاهد بودیم. در این مطلب تلاش می‌کنیم به این سوال پاسخ دهیم:

آیا به خط پایان نزدیک شده‌ایم؟

آیندهٔ تولید محتوای متنی چه می‌شود؟

آیا میزان تقاضا برای تولید محتوای متنی همچنان به شکل کنونی (و با همین فرم) باقی می‌ماند؟

پاسخ این سوال را از ۳ جنبهٔ مختلف زیر می‌توانیم بررسی کنیم:

۱) تاثیر هوش مصنوعی بر تولید محتوای متنی؛

۲) ترندشدن فرم‌های دیگر محتوا مانند ویدیو؛

۳) گرایش کسب‌وکارها به سمت داستان‌سرایی.

آیا هوش مصنوعی تولید محتوای متنی را نابود می‌کند؟

نه‌تنها من، بلکه هیچ فرد دیگری در این بازهٔ زمانی نمی‌تواند یک پاسخ قطعی در این مورد به شما بدهد اما آن‌طور که شواهد (مخصوصا در محتوای انگلیسی) نشان می‌دهند، کارفرماها بدشان نمی‌آید که برای محتواهای خیلی ساده و ابتدایی که نیازی به فن نویسندگی ندارند، از محتواهای تولیدشده با هوش مصنوعی استفاده کنند.

در بحث تولید محتوا، هوش مصنوعی فعلا در اول راه است و حتی از بی‌کیفیت‌ترین محتوانویس‌ها هم بدتر می‌نویسد! بنابراین لازم نیست نگران آن باشیم. البته این گزاره برای افرادی درست است که تولید محتوا شغل موقت‌شان بوده و در آینده آن را رها خواهند کرد.

اگر فردی هستید (دقیقا مثل من) که تولید محتوای متنی شغل اصلی‌تان است و برنامهٔ دیگری هم ندارید، باید از هوش مصنوعی بترسید و مطمئن باشید که تغییرات عمده‌ای - در آیندهٔ نه‌چندان دور - در حرفهٔ شما ایجاد خواهد کرد؛ اما فعلا تا تنور داغ است از فرصت‌ها استفاده کنید و به مواردی که تحت کنترل شما نیستند، فکر نکنید. در ادامهٔ این محتوا دربارهٔ راه‌حل‌های موجود باهم بیشتر صحبت می‌کنیم؛ فعلا صبور باشید!

ویدیومارکتینگ؛ ترند برندهٔ این روزهای جهان

وقتی که خبر «کاهش تعامل سایر فرم‌های محتوا نسبت به ریلز در اینستاگرام» را خواندم واقعا شوکه شدم! می‌دانستم که این روزها ویدیومارکتینگ ترند است اما این‌که با این سرعت رقیب قدیمی خود یعنی عکس‌نوشته‌ها را هم کنار بزند، برایم قابل باور نبود. مطمئنا خیلی زود این ترند تمام اینترنت را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد و مانند آخرین سویهٔ کرونا، تبدیل به فرم غالب خواهد شد.

اما سوال اصلی این است:

آیا ترندشدن ویدیومارکتینگ تهدیدی برای تولید محتوای متنی محسوب می‌شود؟

به این سوال هم پاسخ مثبت و هم پاسخ منفی می‌توان داد. از این نظر که تقاضا برای سایر فرم‌های محتوای متنی کاهش پیدا می‌کند (البته نه به این زودی‌ها) بله اما روی دیگر سکه خبر از افزایش تقاضا برای «سناریونویسی» می‌دهد. هر ویدیو و حتی پادکست ابتدا یک سناریو بوده و بعد تبدیل به فرم اصلی محتوا شده است.

اگر به‌فکر حفظ شغل و حتی افزایش درآمدتان در آینده هستید، همین حالا یادگیری سناریونویسی را آغاز کنید تا از این ترند جا نمانید.

بلاگ‌پست نمی‌خواهم؛ فقط داستان بگو

صحبت از اهمیت و چرایی داستان‌سرایی در کسب‌وکارها، تکرار مکررات است؛ زیرا از هر ۴ پست اینستاگرامی، یکی از آن‌ها دربارهٔ داستان‌سرایی است. پس بگذارید همین اول کار سر اصل مطلب برویم! در آینده بیشتر سفارش‌های تولید محتوای متنی براساس داستان‌سرایی و روایت‌گری خواهد بود و اگر مهارت خود را در این زمینه افزایش ندهید قطعا آسیب زیادی در این حرفه خواهید دید.

آیا به پایان تولید محتوای متنی به سبک کنونی رسیده‌ایم؟

بله! شاید فکر کنید این پاسخ زیادی بدبینانه‌ است اما به‌نظر من این روند افول آغاز شده است و تقاضا برای سایر فرم‌های محتوای متنی مانند داستان‌سرایی روز‌به‌روز بیشتر افزایش پیدا می‌کند. حالا چه‌کاری انجام دهیم تا در آینده بیکار نشویم؟

۱) به حرف‌های این مطلب هیچ اهمیتی ندهید! این محتوا صرفا نظرات شخصی و پیش‌بینی‌های من است و هیچ‌گونه اعتبار خاصی ندارد.

۲) اگر پیش‌بینی‌های من برایتان منطقی و قابل‌باور بود، به‌صورت جدی یادگیری سناریونویسی (به زبان درست‌تر: اسکریپت رایتینگ) را شروع کنید و از ترند احتمالی آینده جا نمانید.

۳) داستان‌سرایی پادشاه است؛ بیشتر زمان خود را برای تقویت این مهارت صرف کنید.