می نویسم پس زنده ام
از شبنشینیهای پای دیوار چه عایدمان شده است؟
سال ۱۳۹۶ بود که من و همسرم تصمیم گرفتیم کافه خودمان را راهاندازی کنیم. سرمایه اولیه زیادی نداشتیم، بنابراین تصمیم گرفتیم اول کارهای بازسازی مغازه را انجام دهیم و بعد به مرور زمان وسایل مورد نیاز را به آن اضافه کنیم. تخمین ما از هزینههای بازسازی خیلی دقیق پیش نرفت و مجبور شدیم برای تهیه یک سری از وسایل کافه، سراغ فروشگاههایی برویم که اجناس دستدوم در حد نو یا اقساطی میفروختند و در همین گیرودار، با دیوار هم آشنا شدیم و بخشی از وسایل مورد نیازمان را از طریق آگهیهای آن خریدیم. برخی از آنها نو بودند و قیمت مناسبی داشتند.
همین مسیر، در سال ۱۳۹۸ برعکس تکرار شد. چون به خاطر کرونا کافه را با کلی ضرر جمع کردیم و نمیدانستیم با آن همه وسیله که در انباری کوچک خانهمان جای داده بودیم، چه کنیم. تصمیم گرفتیم مثل اول راه که بخشی از وسایل کافه را از دیوار خریدیم، این بار برای وسایل باقیمانده مثل دستگاه ساندویچ ساز، میز و صندلی، بشقابها، لوازم آشپزی و... آگهی بگذاریم. البته بستنیها را همان اول به دلیل پرخوری عصبی در طول یک هفته خوردیم!
خوشبختانه بیشتر وسایل به جز دستگاه قهوه ساز فروخته شدند. البته داستان این دستگاه با سایر وسایل کمی فرق داشت، چون به جانمان بسته بود و اولین وسیلهای بود که برای کافه خریده بودیم.
چند وقت پیش که بالاخره دل را به دریا زدیم و تصمیم گرفتیم برای فروش قهوه ساز هم آگهی بگذاریم، گزارش سال۱۴۰۰ دیوار را دیدم. بر اساس این گزارش، فقط در سال ۱۴۰۰ نزدیک به ۱۴۰ میلیون آگهی در آن منتشر شده است. این عدد به من یادآوری کرد که تنها نیستم و تعداد افرادی که به دلیل کمبود جا، گذران زندگی و ... وسایلشان را میفروشند، کم نیست. البته آن روی سکه را هم دیدم: افرادی که کسبوکار آنلاین یا آفلاینشان با آگهی دادن در دیوار میگذرد!
نتیجه کندوکاوهای منِ کنجکاو در گزارش ۱۴۰۰ دیوار پیش روی شما است؛ یادداشتی که در مورد نقش دیوار در فرهنگ مصرف فعلی ما در آینه دیوار است؛ آن هم در دورانی که همه ما به خاطر کرونا و شرایط سخت اقتصادی مجبور شدیم شیوه خرید کالاهای مورد نیازمان را عوض کنیم یا به دنبال راهی برای درآمد بیشتر باشیم.
شبها در دیوار چه میگذرد؟ در دیوار پراید میخریم یا کار پیدا میکنیم؟
بارها به گوشمان خورده که مردم در بازههای زمانی خاصی برای بازدید از پلتفرمهای مختلف بیشتر وقت میگذارند. میزان بازدید، یکی از مهمترین موضوعاتی است که در مورد هر فعالیتی در هر شبکه مجازی اهمیت دارد. همه ما میدانیم که چک کردن موبایل سر کار حرکت قشنگی نیست و گزارش سال ۱۴۰۰ دیوار هم نشان میدهد اکثر مردم در محل کار حواسشان به کار است. چرا که بیشترین بازدید از آگهیها بین ساعت ۱۱ تا ۱۲ شب و ۳۸ درصد از کل بازدیدها بین ساعات ۷ عصر تا ۱ صبح بوده است، یعنی زمانی که به احتمال زیاد به خانه برگشته بودند.
چهار دستهای که میانگین بازدید آنها از همه بیشتر بود، دستههای «استخدام و کاریابی»، «وسایل نقلیه»، «املاک» و «سرگرمی و فراغت» بود. توجه به اینکه تا نیمه سال ۱۴۰۰ هنوز تعداد زیادی از مردم درگیر کرونا بودند، این آمار منطقی به نظر میرسد. چون که احتمالاً خیلی از مردم ترجیح میدادند از وسایل حملونقل عمومی استفاده نکنند یا برای تأمین مخارج بالای زندگی، به دنبال شغل دوم بودند.
بررسی این آمار من را به این نتایج رساند:
- اول اینکه بازار خریدوفروش خودرو و استخدام در سال ۱۴۰۰ بسیار داغ بوده است. با اینکه سهم آگهیهای استخدام از تعداد کل آگهیها تنها ۲% بود، اما متوسط بازدید هر آگهی این بخش نسبت به سایر دستهها اختلاف قابلتوجهی داشت. میانگین بازدید هر آگهی در دسته استخدام ۱۱۰۳ بار بود که باعث شد این دسته صدرنشین تعداد بازدیدها شود؛ رشد ۸ درصدی بازدید از آگهیهای این بخش، من را از نتیجه دومی که گرفته بودم مطمئنتر کرد.
- نتیجه دوم این بود که دیوار بستر لازم برای رقابت با پلتفرمهای تخصصی کاریابی را دارد و به نظر من با توجه به شرایط سخت بازار کار، وضعیت اقتصادی فعلی و این موضوع که اکثر مردم تنها با یک شغل نمیتوانند دخلوخرج زندگی را یکی کنند، دیوار میتواند در آینده در این زمینه موفق باشد.
براساس گزارش سال دیوار ۱۴۰۰، شب عید هنوز هم مهم است
جمعکردن کافه ما مصادف شد با شروع همهگیری کرونا و محدودیتهایی که برای دیدن عزیزانمان داشتیم، باعث شد کمی دیرتر با شوک از دست دادن کافهمان کنار بیاییم. در سالهای بعد هم کموبیش این محدودیتها ادامه داشت و کمکم من به این نتیجه رسیدم که شب عید دارد معنی خودش را از دست میدهد؛ اما وقتی در گزارش دیوار دیدم که اول اسفند ۱۴۰۰ با ۵۲۲٬۰۰۰ عنوان، رکورد بیشترین تعداد آگهی ثبتشده در یک روز را دارد، به این نتیجه رسیدم که شب عید هنوز هم برای بیشتر مردم اهمیت دارد و خیلیها به دنبال تأمین هزینههای شب عید خود از طریق آگهی دادن در دیوار هستند.
وقتی دیدم که بعد از ماههای بهمن و دی، اردیبهشت رتبه سوم در بیشترین میزان بازدید از آگهی را دارد، فهمیدم که چرا فروردین در ذهن همه طولانیترین ماه سال است؟ چون در همان دو هفته اول، تعداد اس ام اسهای برداشت از اس ام اسهای واریز خیلی بیشتر میشود و دو هفته آخر آن انگار یک سال طول میکشد؛ بنابراین با شروع اردیبهشت جیبهای خریداران که جانی دوباره میگیرد، بازار خریدوفروش، از کرختی فروردین درمیآید.
رشد خرید و فروش کالاهای دستدوم، توفیق اجباری برای محیطزیست!
زمانی که ما برای تجهیز کافه شروع به خرید از دیوار کردیم، برخی از دوستان و اعضای خانواده نگران ما و کسبوکارمان شدند و حتی برخی از آنها اصرار به کمک مالی داشتند، چرا که نمیدانستند در این اپلیکیشن لوازم نو هم وجود دارد. این موضوع باعث شد که ما از خرید از دیوار کمی خجالت بکشیم؛ اما پرروتر از این حرفها بودیم و به سرکشی به آگهیها ادامه دادیم و توانستیم هم لوازم نو با قیمت مناسب و هم لوازم دستدوم باکیفیتی را از طریق این اپلیکیشن بخریم.
دروغ چرا؟ این تصورات و حرفوحدیثها حتی بعد از جمعآوری کافه هم ادامه داشت، تا این که دیوار در سال گذشته تصمیم گرفت که کمپین تبلیغاتی «نجات زمین با دستدوم» را برگزار کند تا با مطرح کردن خرید کالای دستدوم بهعنوان یک حرکت ارزشمند، مردم را تشویق به خرید آنها کند. این موضوع باعث شد که من و همسر بادی به غبغب بیندازیم و ژست طرفدار محیطزیست بگیریم!
برای این تشویق، آمار و ارقام جالبی هم در اختیارمان گذاشت برای مثال من نمیدانستم که:
خرید هر گوشی هوشمند دستدوم، از مصرف ۱۰۷٬۰۰۰ کیلوژول انرژی برق برای تولید یک گوشی هوشمند نو، جلوگیری میکند؛ عددی که با مصرف برق یک خانواده در روز برابر است.
دیوار چقدر در جا انداختن فرهنگ خرید کالای دستدوم موفق بود؟
البته وقتی در گزارش سالانه دیوار سهم آگهی دستههای کالایی مختلف را با میزان بازدید از آنها مقایسه کردم، کمی در جا افتادن فرهنگ خرید کالای دستدوم ناامید شدم و باد غبغبی که بعد از کمپین نجات زمین به دست آورده بودم، کمی خالی شد. چرا که دوروبرم را هم که نگاه کردم، دیدم اکثر اطرافیان ما فقط خرید «ماشین کارکرده تمیز» از دیوار را با افتخار اعلام میکنند و انگار فقط خرید خودروی دستدوم از دید اکثر مردم بد نیست.
البته بعد با خودم گفتم من کافهام را از دست دادهام، اما غرورم را از دست نمیدهم! پس کمی دقیقتر شدم و به سراغ سهم انتشار آگهی و آمار بازدید دسته «اجتماعی» رفتم، بعد برایم سؤال شد که «آگهی اجتماعی» چه جور صیغهای است؟ سری به این دسته در سایت دیوار زدم و متوجه شدم که در دسته آگهیهای اجتماعی، حراج تمامی یا بخشی از لوازم منزل هم دیده میشود. وضعیت سهم انتشار و آمار بازدید دسته «وسایل شخصی» هم روبهراه بود؛ همین باعث شد که غرور رفته برگردد و به این نتیجه برسم که فرهنگسازی خرید لوازم دستدوم در کنار کاهش قدرت خرید مردم، جواب داده است.
افزایش ۸ درصدی میانگین بازدید از آگهیهای لوازم شخصی و سهم ۱۲ درصدی این دسته از کل آگهیهای سال ۱۴۰۰، به من این پیام را داد که در شرایط اقتصادی فعلی مملکت و خودمان، بد نیست پیش از زیرورو کردن بازار برای خرید ساعت، انگشتر یا شلوار جین، سری به دیوار بزنم و با خرید نسخه دسته دوم یا نوی این وسایل، هم به جیب خودمان و هم به محیطزیست، کمک کنم.
در دیوار نو و دستدوم درهم است!
همانطور که در بالا گفتم، قبلاً از گفتن این که وسیلهای را از دیوار خریدهام، خجالت میکشیدم. چون بیشتر اطرافیانمان اینطور تصور میکردند که وسیله مورد نظر، حتماً دستدوم است و وضعیت مالی ما هم چندان روبهراه نیست؛ اما گزارش سال ۱۴۰۰ دیوار به من و خیلیهای دیگر ثابت کرد که تقریباً نیمی از کالاهای آگهیشده در این اپلیکیشن نو هستند. چون که از میان ۷۶٬۹ میلیون آگهی منتشرشده، ۴۶ درصد آنها مربوط به کالاهای نو و ۵۴ درصد آنها مربوط به کالاهای دستدوم است.
پراید محبوبتر است یا کبوتر؟
نکته جالبتوجه دیگری که در انتهای گزارش دیوار توجه من را جلب کرد، حجم بالای جستجوی واژههای پراید، مبل، کبوتر، سگ، موتور، طلا، دوچرخه، گوشی و غیره بود! از میان این واژهها، میتوانم وسایل نقلیه، طلا و مبل کارکرده را به خاطر شرایط بد اقتصادی فعلی درک کنم، اما درک تعداد بالای جستجوی کبوتر و سگ، کمی برایم غیرقابلهضم بود. البته داشتن سگ در حال حاضر کمی کلاس دارد، اما آخر کبوتر؟
زمانی که چندتایی فیلم فارسی دیده بودم، فکر میکردم که کبوتر و کبوتربازی مال همان دوران است؛ اما وقتی پارسال یک لانه و چند تخم کبوتر در تراس خانهمان پیدا کردم و از آن به بعد به دلیل رفتوآمد این دوستان پر سروصدا مجبور شدم هفتهای چند بار تراس را تمیز کنم، فهمیدم که کبوتربازی همچنان سرگرمکننده و پرسود است.
در آخر باید بگویم که رایگان بودن ۸۶ درصد آگهیهای منتشرشده در سال ۱۴۰۰، علت اصلی افزایش تعداد آگهیهای لوازم نو و دستدوم نسبت به سال قبل است. چون که تعدادی افرادی که خریدوفروش آنلاین لوازم نو و دستدوم را به عنوان شغل اصلی یا دومشان انتخاب میکنند، روزبهروز بیشتر میشود.
این موضوع را هم بگویم که تا زمان انتشار این یادداشت، دستگاه قهوه ساز ما هنوز در انباری است و منتظریم تا بتوانیم در ساعات پربازدید با قیمت مناسب آن را بفروشیم!
مطلبی دیگر از این انتشارات
نگاهی به amplication _ توسعه بی درد بک اند در NodeJs !
مطلبی دیگر از این انتشارات
ثبت شرکت در انگلستان: بررسی مزایا و معایب، نحوه ثبت شرکت، مدارک و سایر موارد
مطلبی دیگر از این انتشارات
فریلنسینگ