اگه ندونیم، باختیم(بَدَم باختیم...)

برای خوب زندگی کردن، باید قواعد زندگی را دانست. تلاشِ بدون دانستن قاعده، خودش خیلی بی قاعده هست!!

بعضی وقت ها اگر قواعد زندگی را بدانیم، خیال آسوده تری خواهیم داشت. در این صورت با سرِ بالا و همچون راننده ای مسلط، پشت فرمان زندگی مینشینیم.

بی تعارف بگویم! یکی از قواعدی که در زندگی، 99 درصدمان نمیدانیم، قواعد مربوط به رزق و روزی است. کمتر کسی از ما هست که هر روز با مساله ی معیشت و تامین روزی خانواده درگیر نباشد. اصلا چرا بگویم هر روز؟ بلکه هر ساعت...

همه ی ما، اقلا یک سوم روز خود را مشغول کسب معیشت هستیم. پس مساله خیلی حاد تر و مهمتر از چیزی است که تا کنون گمان میکردیم. یک سوم از روز، که تقریبا دو سوم دیگر روز، در فکر همان یک سوم هستیم!!!

چنین مساله ی مهمی، حتما باید قواعدش شناخته شود والا یک عمر اشتباه خواهیم زد!

آیات قرآن و روایات ما، قواعد خاصی پیرامون رزق و روزی و تامین معیشت، به ما می آموزند که جای خالی این آموزه ها حقیقتا در این زندگی ماشینی و منجمد امروزی، بسیار خالی است.

یک قاعده مهم

روزی هر کس، مشخص است

این احادیث که در ادامه می آید، نور است؛ نور. به این چند حدیث منتخب پیرامون مشخص بودن روزی، توجه بفرمایید.

1- امام على عليه السلام :عِيالُهُ الخَلائقُ ، ضَمِنَ أَرزاقَهُم، و قَدَّرَ أَقْواتَهُم .( نهج البلاغة : الخطبة ۹۱ )

خلايق نان خورهاى خدايند . خداوند روزهاى آنها را ضمانت و خوراكشان را مقدّر كرده است .

2- امام زين العابدين عليه السلام ـ در حمد و ستايش خداوند عزّ و جلّ ـ فرمود :

و جَعَلَ لِكُلِّ رُوحٍ مِنهُم قُوتا مَعلوما مَقسوما مِن رِزقِهِ ، لا يَنقُصُ مَن زادَهُ ناقِصٌ ، و لا يَزِيدُ مَن نَقَصَ مِنهُم زائدٌ .(صحیفه سجادیه دعای1)
و از رزقى كه عطا فرموده براى هر جاندارى بهره مشخصى از روزى قرار داده است و به هر كس روزى بيشتر دهد، كسى نمى تواند از آن بكاهد و به هر كس روزى كمتر دهد، كسى نمى تواند بر آن بيفزايد .

3- پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : لا تَتَشاغَلْ عمّا فُرِضَ علَيكَ بِما قد ضُمِنَ لَكَ فإنّهُ لَيسَ بفائتِكَ ما قد قُسِّمَ لَكَ ، و لَستَ بِلاحِقٍ ما قد زُوِيَ عنكَ .(بحار الانوارج77 ص187)
مبادا با پرداختن به كسب روزى تضمين شده، از آنچه بر تو واجب شده است بازمانى ؛ زيرا قسمت تو از روزى مى رسد و آنچه قسمت تو نباشد به آن دست نمى يابى..

4- امام عسكرى عليه السلام : لا يَشغَلْكَ رِزقٌ مَضمونٌ عن عَمَلٍ مَفروضٍ .(بحارالانوار ج77ص374)
مبادا [ سرگرم شدن به ] روزى ضمانت شده ، تو را از كار واجبى باز دارد .

وده ها روایت دیگر که مضامینی این چنینی دارند، و به خاطر طولانی نشدن آن ها را ذکر نمیکنیم.

پس تا اینجا یک قاعده پیرامون روزی را دانستیم و آن این است که رزق هر کسی تضمین شده،ثابت و مشخص است. توجه به این قاعده، زندگی ما را زیر و رو میکند. وثمرات بسیاری دارد.

یک سوال مهم

شاید برای برخی این سوال پیش بیاید که یعنی مساله ی روزی، یک مساله ی جبری خواهد بود؟!

یعنی آیا بستگی به تلاش ما، هوش و ذکاوت ما و سائر عوامل ندارد؟!

شاید تعجب کنید؛ اما پاسخ مثبت است. یعنی مقدار رزق و روزی هر کدام از ما- برخلاف بسیاری از چیزهای دیگر-مشخص است و این مساله، کاملا جبری و از پیش تعیین شده میباشد!

به این چند روایت توجه کنید. اگر برداشت دیگری داشتید، حتما با من در میان بگذارید.

1-پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : نه حرص زدن حريص ، روزى را به سوى او مى كشاند و نه ناخوش داشتن كسى، آن را از او باز مى دارد.(بحار الأنوار:ج۷۷ص۶۸)

2-امام على عليه السلام : بسا انسانهايى كه [ در طلبِ روزى ] خود را به رنج مى افكنند ، اما در سختى و تنگدستى به سر مى برند و بسا كسانى كه در طلبِ روزى ميانه روى مى كنند و دست تقدير، آنان را يارى مى رساند. (بحار الأنوار ج103،ص69)

3-امام على عليه السلام: بدانيد كه آنچه خداوند براى بنده مقدّر كرده است ، بى كم و كاست، به او برسد هر چند در چاره انديشى و پيدا كردن راههاى كسب روزى ناتوان باشد و نيز بيش از آنچه خداوند برايش مقدّر كرده به او نرسد ، هر چند بسيار زرنگ و چاره انديش باشد.(الأمالي للمفيد: ۲۰۷/۳۹)

4-امام صادق عليه السلام : امير المؤمنين عليه السلام بارها مى فرمود : به علم اليقين بدانيد كه خداوند متعال اجازه نمى دهد بنده بر آنچه در ذكر حكيم برايش مقدّر شده پيشى گيرد ، هر چند سخت بكوشد و با تمام توان چاره انديشد و ترفند زند ···. اى مردم! هيچ انسانى، با هوش و ذكاوت خود نمى تواند تغييرى در جهت افزايش روزىِ خود پديد آورد و از روزىِ هيچ فقيرى، به سبب كم هوشى او ، كم نمى شود . كسى كه اين نكته را بداند و به آن عمل كند، بيش از همه آسايش دارد و سود برده است .(بحار الأنوار: ۱۰۳/۳۳/۶۳ )

5-امام على عليه السلام : آن رزقى كه بى كوشش، به كسى عطا نشود ، با كوشش هم به او داده نخواهد شد .( نهج البلاغة : الحكمة ۳۹۶)

6-امام صادق عليه السلام : خداى تعالى روزى احمقان را فراخ گردانيد تا خردمندان درس عبرت بگيرند و بدانند كه دنيا نه با تلاش و كوشش به دست مى آيد و نه با زرنگى و تدبير .( بحار الأنوار : ۱۰۳/۳۴/۶۳ )

رزق مقدر و رکود جامعه؟!

حال باید این سوال را بپرسیم که آیا توجه به چنین قاعده ای باعث کندی و تنبلی و آماده خوری نمیشود؟ آیا چنین قاعده ای باعث رکود جامعه و به بیخیال کشیده شدن آن نمیگردد؟ طبیعتا اگر روزی هر کسی مشخص است، خب در این صورت لزومی ندارد که کسی به دنبال کسب معیشت و چیزهایی از این قبیل برود.

این حرف از جهتی درست است؛ روزی مقدر هر کسی خواهد رسید. اما دین اسلام، به کار و تلاش برای کسب معیشت نه به عنوان وسیله ای جهت کسب روزی، بلکه به عنوان یک تکلیف نگاه کرده است. یعنی خودِ کار کردن یک تکلیف میباشد که ما موظفیم آن تکلیف را انجام بدهیم. مانند نماز. اگر این تکلیف را انجام ندهیم، مرتکب معصیت شده ایم و عقاب اخروی خواهیم داشت.

پس دین اسلام میخواهد بگوید که تو ، به کار به عنوان یک تکلیف نگاه کن؛ فارق از نتیجه اش. نتیجه اش، ضمانت شده است و خداوند متکفل روزی همه ی موجودات شده است.

به این روایات توجه بفرمائید:

امام حسن عليه السلام : به تقدير نيز چندان تكيه مكن كه از كار و كوشش دست كشى ؛ زيرا در جستجوى فضل [ و روزى ] خدا رفتن از سنّت است .

همانگونه که مشاهده میفرمائید امام حسن(ع) میفرمایند که درست است که روزی تو مقدر است، اما از طرفی هم کار کردن از سنت است و ما باید از سنت پیامبران پیروی کنیم.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : عبادت ده جزء دارد، كه نُه جزء آن طلب [ روزى ] حلال است .(بحار الانوار ج37ص 103)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : كسى كه براى [ كسب روزىِ ] خانواده اش زحمت بكشد ، مانند مجاهدِ در راه خداست .(بحار الانوار ج59، ص103)

همان گونه که میبینید، کسب روزی، از سنت و از واجبات است و بسیار به آن تشویق شده.

پس تا اینجا دو اصل را به اثبات رسانده ایم:

1-روزی هر کسی مقدر ومشخص است.

2- کار کردن، وسیله نیست؛ بلکه هدف است و خودش ذاتا مطلوبیت دارد و یک تکلیف محسوب میگردد.

حال، توجه به این دو اصل، ثمرات بسیار زیادی در زندگی روز مره ی ما خواهد داشت که قطعا میتواند زندگی همه ی ما را عوض کند.

میوه های این فکر

اما ثمراتی که میتوان از این دو اصل برداشت نمود:

1--اهمیت کسب روزی، از بقیه ی تکالیف پایین تر است؛ لذا در تزاحم بین این تکلیف و تکالیف دیگر، بقیه ی تکالیف مقدم میشود.

امام عسكرى عليه السلام : مبادا [ سرگرم شدن به ] روزى ضمانت شده ، تو را از كار واجبى باز دارد .(بحار الانوار،ج22ص78)

2-حرص ها قطع میشود: همه میدانیم که آفت جان ما انسانها و جامعه، حرص زدن و قانع نشدن به روزی مقدر خود است؛ طبیعتا اگر کسی به روزی مقدر خود راضی باشد و بداند که خداوند روزی همه را ضمانت نموده است، دیگر دچار حرص و عجله نمیشود؛ و چه بسیار از گناهانی که از حرص زائیده میشود.

حضرت علی(ع) در شعری بسیار زیبا میفرمایند:

دع الحرص علی الدنیا وفی العیش فلاتطمع

فان الرزق مقسوم و کدء المرء لاینفع

میفرمایند که اگر روزی هر کس مشخص شده است و تلاش و حرص کسی، به جایی نمیرسد، پس حرص زدن در دنیا را رها کن.

3-غم روزی فردا را نخوردن: روزی هر روز، با آمدن همان روز خواهد آمد. غم روزی فردا و غصه ی بیست سال دیگر، ناشی از نداستن قواعد رزق و روزی در عالم است.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : غم روزى فردا را مخور ؛ زيرا هر فردايى روزى را با خود مى آورد .(بحار الانوارج6،ص77)

4-به دنبال روزی حلال خود برویم: براساس اصل اول که روزی هر کسی مقدر است، چه بهتر اینکه این رزق مقدر خود را از طریق حلال بجوئیم. چرا که اگر به سبب حرص، دست به طریق حرام بزنیم، چیزی بیش از آنچه که باید، نصیبمان نمیشود. الا اینکه مرتکب حرام شده ایم!!

به این روایت بسیار زیبا توجه کنید:

امام على عليه السلام وارد مسجد شد و به مردى فرمود : استر من را برايم نگه دار. اما او دهنه استر را در آورد و آن را بُرد . على عليه السلام بعد از تمام كردن نماز از مسجد بيرون آمد و دو درهم در دست گرفته بود تا به آن مرد پاداش دهد ، اما ديد استر به حال خود رهاست . آن دو درهم را به يكى از غلامان خود داد كه دهنه اى بخرد . غلام به بازار رفت و دهنه مسروقه را در آن جا ديد و به دو درهم خريد و نزد حضرت برگشت . على عليه السلام فرمود : آدمى به سبب بى صبرى ، خودش را از روزى حلال محروم مى كند و بيشتر از روزى مقدّر هم نصيبش نمى شود .

5--عزت نفس و بی نیازی از مردم: یکی از نتایج منطقی مقدر بودن روزی، این هست که شایسته نیست کسی عزت نفس خودش را برای روزی خراب کند. چرا که آن چه روزی ماست به ما میرسد و آنچه نیست نخواهد رسید، پس چرا دست حاجت به سوی کسی دراز کنیم؟

به این روایت بسیار زیبا توجه کنید:

امام على عليه السلام ـ در وصيّت به فرزند بزرگوارش حسن عليه السلام ـ فرمود : إن استَطَعتَ أن لا يَكونَ بَينَكَ و بينَ اللّه ِ ذو نِعمَةٍ فافعَلْ ، فإنَّكَ مُدرِكٌ قِسْمَكَ و آخِذٌ سَهْمَكَ ، و إنّ اليَسيرَ مِنَ اللّه ِ سبحانَهُ أعظَمُ و أكرَمُ مِن الكثيرِ مِن خَلقِهِ ، و إن كانَ كُلٌّ منهُ .

اگر توانى كارى كنى كه از كسى جز خداوند، نعمتى به تو نرسد ، چنين كن ؛ زيرا تو به قسمت خويش خواهى رسيد و سهم و نصيب خود را خواهى گرفت ؛ و البته روزىِ اندكى كه از سوى خداوند سبحان رسد برتر و ارزشمندتر است از نعمتِ بسيارى كه از آفريدگان او به تو رسد ؛ گر چه همه چيز از اوست .(نامه31 نهج البلاغه)

6-دست یافتن به مقام رضا: وقتی بدانیم که روزی ما را خداوند حکیم، علیم، مهربان و دلسوز مقدر نموده است، پس چرا نسبت به کم وزیاد بودن آن ناراضی باشیم؟

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مَن رَضِيَ بما رَزَقَهُ اللّه ُ قَرَّتْ عَينُهُ

هركه به آنچه خداوند روزى اش كرده راضى باشد، شاد شود (الامالی طوسی،ص393)

7-به دنبال آنچه که استعداد داری برو! : در بند های قبلی گفتیم که با وجود اینکه روزی هر شخصی مقدر است، اما کسب روزی خودش تکلیف میباشد. لکن درجه ی اهمیت این تکلیف، از بقیه ی تکالیف پایین تر است. در نتیجه وقتی تزاحمی دراین میان حاصل میشود، بقیه ی تکالیف ترجیح دارند.

اما متاسفانه در جامعه ی ما، پول اولویت اول است و استعداد و علاقه چیزهایی است که غالبا ذبح میشوند. چرا که ما گمان میکردیم که اگر به دنبال علاقه و کشش خودمان برویم، چه بسا در آنجا خبری از پول نباشد.

لذا یک عمر با تنفر نسبت به شغل خود، فقط به دنبال پول میدویم و وجودمان میشود زباله دانی از استعدادهای گران بهایی که داشتیم؛ و یک احساس تباهی مستمر، همیشه همراهمان خواهد بود.

اما اگر بدانیم روزی ما مقدر است و به آن راضی باشیم، به دنبال ساختن استعداد های خودمان خواهیم رفت؛ و عمری را با حس رضایت درونی خواهیم گذراند.