بررسی توسعه ی اقتصادی ایران در سه دهه ی اخیر


تاریخ: آذر ماه 1395- 2016

چکیده: بررسی اقتصاد ایران در سه دهه ی 1360-1390 را مورد بررسی قرار میدهد. به گونه ای که دولت های روی کار آمده را بر اساس عملکرد اقتصادی مورد ارزیابی قرار داده و ایرادات را شناسایی کرده، همچنین برای هر کدام راهکارهایی را پیشنهاد داده است.

مقدمه: اقتصاد ایران از ابتدای زمان تشکیل حکومت های مستقل قبل از اسلام از جمله اقتصادهای بسیار پویاو فعال در تمام زمینه ها به ویژه صادرات انواع غلات، پارچه و لباس و حتی تجهیزات نظامی میبود. به نحوی که در زمان باستان باب شده بود که ایران سربازان رم را با کیسه های پول میخرد، این بدین معناست که ارزش پول ایران رتبه ی اول را در میان کشورهای دیگر داشت.

پس از اسلام میتوان به دوره های صفویه، افشاریه، خوارزمشاهیان و گاها پهلوی را به عنوان دوره های قوی و شکوفای بخش اقتصادی و رونق در نظر گرفت، به طوری که پول ایران در حدود چهل سال پیش به عنوان ارز بین المللی شناخته میشد. ما در اینجا نگاهی به بررسی وضعیت اقتصادی و توسعه ی ایران در سی سال گذشته تا کنون می اندازیم.

بررسی توسعه ی اقتصادی ایران در چند سال اخیر خالی از ابهام و نقطه های کور نیست زیرا ایران کشوری دارای اطلاعات ناقص، عدم شفافیت و رانت های اقتصادی میباشد. به همین دلیل نمیتوان به تمام بخش ها و اجزای آن پرداخت.

از خوانندگان محترم درخواست میشود که بدون قضاوت و پیش داوری با علم بر اجزای بین المللی مطالعه کنند.

ایران در ابتدای انقلاب اسلامی دارای وسعت و پتانسیل بالای اقتصادی و توسعه ای بود، زیرا خزانه های پر

از به جا مانده ی حکومت قبلی و فروش عظیم نفت با میزان روزانه ی 6 میلیون بشکه نفت بود، اما به مرور زمان و بخاطر ایجاد بحران های سیاسی و جدل های منطقه ای و همچنین از همه مهمتر جنگ هشت ساله با رژیم عراق باعث شد تا میزان اندوخته ی خزانه ی کشور نزدیک به صفر برسد و میزان فروش نفت به حداقل خود رسید. در دهه ی 60 خورشیدی به دلیل تحمیل جنگ و تحریم های طاقت فرسا و ازدیاد جمعیت و همچنین عدم پوشش کافی برای سرمایه گذاری عملا توسعه ی اقتصادی به وقوع نپیوست، البته خالی از سخن نیست که جایی برای رونق و شکوفایی وجود نداشت و نمیتوان به آن خرده گرفت.

در اواخر دهه ی شصت میزان رشد و توسعه ی اقتصادی باز مقدار قابل توجهی رشد داشت که میتوان از این بین به افزایش صادرات غیر نفتی به کشور های دیگر و رشد بخش کشاورزی، رشد بخش سازندگی از جمله مسکن، سد سازی و صنایع سنگین کشور را نام برد. اما با این حال میزان اندوخته ی ارزی و ذخیره ی پولی کشور افزایش چشمگیری نداشت، همچنین میزان تحریم ها افزایش پیدا کرده و ارزش پول ایران کاهش پیدا کرد.

در دهه ی 70 با روی کار آمدن دولتی جدید و نوین در سبک مدیریت روزنه های امید باز شد، بخش اقتصادی کشور دچار تحولات عظیمی شد، میزان صادرات کشور به شدت افزایش یافت، بخش های خصوصی ایجاد شدند و ذخیره های ارزی افزایش پیدا کردند. افزایش بخش جاده ای و حمل ونقل از دیگر دستاوردهای آنان بود، افزایش نرخ متعادل تورم و نداشتن رکود اقتصادی باعث شد تا فضای امنی برای سرمایه گذاری های خارجی فراهم گردد. به همین ترتیب ورود شرکتهای چند ملیتی را شاهد بودیم. افزایش میزان نقدینگی به قدری که باعث افزایش تورم نشود و ثابت بودن سود بانکی، افزایش قدرت خرید و ثبات اقتصادی از جمله دستاوردهای کشور در این برهه از تاریخ زمانی میباشد.

و اما دهه ی 80 را میتوان از ضعیف ترین و تاریک ترین دوران های اخیر از نظر اقتصادی معرفی کرد. در این زمان با روی کار آمدن دولتی تندرو، بدون سرمایه ی سیاسی باعث رکود شدید و نابودی بخش عظیمی از اقتصاد کشور شد. در این زمان میزان تولید پول در کشور روز به روز افزایش پیدا میکرد ولی بدون پشتوانه ی اقتصادی بود، به همین دلیل باعث ایجاد خلاء های اقتصادی و فرونشست پول در این زمینه میشد.

با ایجاد بانکهای کوچک غیر انتفاعی و تزریق پول به بانکهای ضعیف باعث کاهش میزان کفایت سرمایه ی بانکها شد و آنان را از بانکهای بین المللی خارج کرد. با ایجاد رانت های مختلف و اختلاس های اقتصادی اجرای کمیته ی بازل را در کشور منتفی کرد و فاصله ی طبقاتی جامعه را بیشتر و بیشتر کرد به نحوی که قشر متوسط جامعه به دو بخش عظیم تقسیم شد. ( بخش متوسط روبه پایین که بسیار گسترده رشد کرد و بخش متوسط روبه بالا که با ایجاد رابطه های نامنظم باعث ایجاد بی نظمی و آشوب در نظم اقتصادی میشدند). با ایجاد هدر رفت میزان نقدینگی در بازار و بانکها و افزایش روزافزون سود و بهره ی بانکی میزان تورم را به حداکثر میزان خود در سه دهه ی اخیر رساند، به همین ترتیب پول از میان بازار جمع آوری شد و در پشت بانکها ذخیره گشت. با افزایش بانکهای غیر انتفاعی و تعداد روبه گسترش آنان میزان پول تجمعی دولتی را برای سرمایه گذاری های کلان کشوری و پروژه های عظیم زیرساختی کاهش داد و پول ها به بخش نامعلومی در حال انتقال بودند. با وارد کردن بخش نظامی در اقتصاد باعث رکود اقتصادی و نزول اقتصادی شده بود زیرا باعث از بین رفتن بخش خصوصی میشد و با کوچک کردن بخش خصوصی و بزرگتر شدن دولت قدرت سیاسی دولت کاهش پیدا میکرد.

همچنین با اعمال تحریم های سخت و طاقت فرسا فرصت سرمایه گذاری خارجی از بین رفت و سرمایه های کشورهای دیگر از ایران خارج شدند، در پی آن میزان تقاضا برای ارز خارجی افزایش پیدا کرد و به دلیل نبودن قانون نیکسون به دنبال آن قشر زیادی از جامعه روبه شغل های کاذب مثل دلالی های ارز و طلا روی آوردند. در حوزه ی نفتی با کاهش شدید تولیدات نفتی مواجه شدیم و نقاط نفتی مشترک با دیگر کشورهای همسایه را تقریبا از دست دادیم، اما به دلیل افزایش قیمت نفت که بی سابقه بود میزان ارز زیادی به کشور سرازیر شد که به دلیل نالیاقتی و نداشتن دانش کافی و هدر رفت پول آن فرصت طلایی را از دست دادیم. در مجموع زیرساخت های از بین رفت و هیچگونه توسعه و رشد اقتصادی انجام نگرفت.

در دولت اکنون با شعار و پیش بینی و برنامه ریزی تغییر و تحول به روی کار آمد و با این دید که میتوان تغییرات اساسی و بنیادی در شکل اقتصادی ایران ایجاد کرد. اما با این وجود که به دلیل موانع و عدم پیش بینی درست سیاسی و ناکارآمدی در هیات وزرا و عاملان دست اندرکار نتوانست به این مهم دست پیدا کند. در این قسمت با ایجاد رکود اقتصادی قصد در کنترل و مهار تورم کاذب ایجاد شده داشت که البته موفق هم بود اما نتوانست از سیاست انبساط اقتصادی برای ایجاد بازارهای جدید و رونق در اقتصاد ایران استفاده کند. همچنین عدم اجرایی کردن انقباض اقتصادی در ابتدای کار مانع از کاهش به موقع و کافی سودهای بانکی و سرازیر شدن پول به سمت صنایع درآمد زا و سنگین در کشور را ایجاد کند. با برقراری برجام با کشورهای غربی و توافق با آنان فشار سیاسی را از روی سایه ی اقتصاد برداشت. در قدم بعدی با ناموفق بودن در آزاد کردن پول های بلوکه شده ی کشور در خارج از مرزها و همچنین عدم کفایت لازم برای سرمایه گذاری های کافی خارجی در کشور نتوانست میزان دآمد و بودجه ی خود را منطبق با استانداردها و معیارهای مشخص شده را تطبیق دهد. اما در مجموع نسبت به دوره ی قبل دارای نقاط قوتی هم بود به عنوان مثال کنترل تورم بی سابقه و ایجاد یک تورم تک رقمی ( نقطه به نقطه ) در ماههای پیش رو نیز بوده است. در مجموع با تمام کاستی ها و قوت ها میتوان دوره ی آن را قسمتی متوسط در کل دوره محاسبه کرد به نحوی که نقاط ضعف و قوت آن را به نتیجه ی صفر میرساند.

نتیجه گیری: وضعیت اقتصادی ایران در سه دهه ی اخیر دارای نوسان های متوالی و شدیدی بوده است و هیچگاه به ثبات واقعی و ارزش واقعی منابع و نیروی بالقوه ی اقتصادی خود نرسیده است. برای بهبود این وضعیت باید راهکارهای اساسی انجام گیرد. به عنوان مثال ذوب آهن و سپاهان به بوشهر، استفاده از بخش گردشگری به صورت گسترده، مدیریت دولتی نوین به گونه ای که بخش های قابل اجرا در قسمت خصوصی به صورت کامل واگذار شوند. البته به نحوی که در اجرای هر قسمت میزان بافی مانده منابع کشور شناسایی و ارزش گذاری گردد.

بهسازی ارتباط اقتصادی و پیوستگی ارزش پولی بین ارز و طلا، وارد شده به قسمت اقتصاد آزاد برای رشد اقتصادی کشور