یک برنامه نویس اندروید که سعی میکند مقالاتی راجب برنامه نویسی انتشار دهد :)
تاثیر گذار ترین برنامه نویسان جهان و همچنین مورد علاقه خودم :)
ریچارد استالمن کیست؟ ریچارد استالمن یک امریکایی و یک برنامه نویس بسیار قدرتمند و طرفدار ازادی نرم افزار است. در سپتامبر سال ۱۹۸۳ او پروژه گنو را برای ساخت یک سیستم عامل کاملا ازاد شبیه-یونیکس اغاز کرد و مدریت و معماری این پروژه را بر عهده گرفت. با اغاز پروژه گنو او نخستین قدم را در جنبش نرم افزار ازاد برداشت و در اکتبر سال ۱۹۸۵ بنیاد نرم افزار ازاد را تاسیس کرد.
زندگی نامه ریچارد: ریچارد استالمن کبیر در سال ۱۹۵۳ در شهر بزرگ نیویورک به دنیا امد.اولین تجربه ریچارد با کامپیوترها در دوران دبیرستان در مرکز علمی IBM نیویورک بود. او تابستان را برای نوشتن یک برنامه انالیز عددی در Fortran استخدام شده بود. ریچارد کار رو بعد از دو هفته تمام کرد و بقیه تابستان را به نوشتن یک ویرایشگر متن در APL صرف کرد. در دنیای برنامه نویسی و کار هایی که او انجام داد به RMS شهرت پیدا کرد.در اولین نسخه در فرهنگ لغت هکر ها به این موضوع اشاره کرد که ریچارد استالمن اسم دنیوی من است شما میتوانید من را RMS خطاب کنید. در ابتدا او با PL/I و سپس زمانی که برنامه ها برای رایانه بزرگ بودند از زبان اسمبلی برای کار های خود استفاده کرد.بعد از اینکار او به عنوان یک دستیار قسمت بیولوژی دانشگاه راکلفلر مشغول به کار شد. همچنین او به سمت ریاضیات و فیزیک تمایل نشان داد.تفکر تحلیلی او مدیر ازمایشگاه را به خود معطوف کرد به طوری که پس از گذشت مدت زمانی از کار او در ازمایشگاه مادر تلفنی از سوی یک پروفسور دانشگاه فهمید که RMS مشغول چه کاری است.او با کمال تعجب متوجه شد که وی به کامپیوتر علاقه مند است و وقت خود را با آن میگذراند در صورتی که آینده درخشانی در رشته بیولوژی را برای او پیشبینی میکرد.در سال ۱۹۷۱ میلادی وارد دانشگاه هاروارد شد و در سال ۱۹۷۴ با مدرک لیسانس از دانشگاه فارغالتحصیل شد.در آزمایشگاه دانشگاه هوش مصنوعی MIT به یک هکر تبدیل شد.او به وسیله راس نافتسکر به کار گرفته شد.مردی که بعد ها سیمبولیکز را کشف کرد و چندی بعد به مخالفان استالمن پیوست.در سن ۲۱ سالگی برای شرکتی به نام وسچستر کانتی در کنار Eben Moglen کار میکرد که الان یک وکیل تکنولوژی است.
سخن آخر:امیدوارم اطلاعاتی که از ریچارد استالمن کبیر به شما دادم یک درک کلی نسبت بهش پیدا کرده باشید و برای پایان کار پیشنهاد میکنم مستند (انقلاب سیستم عامل) را تماشا کنید.
لینوس توروالدز کیست؟ لینوس یک مهندس نرم افزار فنلاندی آمریکایی است که به خاطر آغاز و توسعه هسته سیستم عامل متن باز لینوکس و همچنین نرم افزار گیت که یک کنترل ورژن است شناخته میشود.او پس از چندی معمار ارشد پروژه هسته لینوکس شد و هم اکنون مسئولیت هماهنگ کنندهٔ پروژه(هسته لینوکس) را بر عهده دارد.
زندگی نامه لینوس: لینوس توروالدز در ۲۸ دسامبر ۱۹۶۹ در خانواده ای فنلاندی-آمریکایی چشم به جهان گشود.پدرش نیلز توروالدز خبرنگار رادیو و تلویزیون و مادرش آنا خبرنگار خبرگزاری فنلاند است.پدر و مادر لینوس هر دو در دوره دانشجویی از دانشجویان فعال چپ گرا بودند و در جنبش دانشجویی در داشنگاه هلسینکی نقش عمده ای ایفا کردند. نام توروالدز برگرفته از لینوس پاولینگ,برنده آمریکایی جایزه نوبل شیمی,به نام لینوس نامگذاری شد.همچنین در کتاب کد یاغی: لینوکس و انقلاب متن باز را نقل قول میکند که "من فکر میکنم که براساس شخصیت کارتونی لینوس در کارتون پینوتس نامگذاری شدم" یعنی نصف نام او از یه برنده نوبل شیمی و باقی اسم آن از یک شخصیت کارتونی برگرفته شده است.
او انگیزه اش از برنامه نویس شدن را اینگونه بیان میکند که پول کافی برای اجرای یونیکس بر روی دستگاه شخصی اش نداشته و دوستانش بازی هایی روی کامپیوتر میکردند که او توان پرداخت آن ها را نداشت.برای رفع این نیاز به برنامه نویسی روی آورد:) توروالدز از سال ۱۹۸۸ تا سال ۱۹۹۶ در دانشگاه هلسینکی در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس از رشته مهندسی نرمافزار در گروه تحقیقاتی NODES بود تحصیلات آکادمیک او بعد از اولین سال از مطالعه او که به ارتش فنلاند پیوست متوقف شد، او به عنوان افسر برنامههای آموزشی به مدت ۱۱ ماه در ارتش فنلاند خدمت کرد. در ارتش او با درجه ستوان دومی، فرماندهی یک دسته در رسته توپخانه را برعهده داشت. در سال ۱۹۹۰ مطالعات دانشگاهی خود را دوباره ادامه داد و برای اولین بار یونیکس را در قالب یک میکرو ویکس که التراایکس را اجرا میکرد منتشر کرد. عنوان مقالهٔ فوق لیسانس او لینوکس: یک سیستمعامل قابل حمل (Portable) بود.علاقه او به کامپیوترها با یک کمودور VIC-۲۰ شروع شد. بعد از VIC-۲۰ او یک Sinclair QL خرید که تغییرات زیادی روی انجام داد بخصوص سیستمعامل آن را بیشتر از هر جاییش تغییر داد. یک زبان اسمبلی و یک ویرایشگر متن برای QL و همچنین چند بازی نوشت. او به عنوان نویسنده یک ماشین Pac-Man که Cool Man نامیده شد شناخته شدهاست. در پنجم ژانویه سال ۱۹۹۱ یک کامپیوتر IBM مبتنی بر اینتل ۸۰۳۸۶ خرید و یک ماه را با انجام بازی شاهزاده ایران(بازی رایانه ای) قبل از دریافت کپی مینیکس که باعث میشد که بتواند روی لینوکس کار کند گذارند.
دنیس ریچی کیست؟ دنیس مک آلیستر ریچی دانشمند علوم رایانه آمریکایی بود که بیشتر به عنوان خالق زبان برنامه نویسی سی و مشارکتهایش در توسعهٔ سیستم عامل یونیکس، به همراه کن تامسون، شناخته میشود. ریچی و تامپسون جایزه تورینگ را در سال ۱۹۸۳ از انجمن ماشین های حسابگر دریافت کردند. آنها همچنین در سال ۱۹۹۰ مدال همینگ را از کانون مهندسین برق و الکترونیک و در سال ۱۹۹۹ مدال ملی فناوری را از رئیسجمهور وقت ایالات متحدهٔ آمریکا، کلینتون دریافت کردند. ریچی زمانی که در سال ۲۰۰۷ خود را بازنشسته کرد رئیس دپارتمان تحقیقات نرم افزار سیستم شرکت لوسنت بود. گفته شده که او در شکلگیری عصر دیجیتال نقش به سزایی داشتهاست. او در محفل هکرها بیشتر با نام کاربری خود، dmr شناخته میشود، و حرف R در K&R از نام خانوادگی او گرفته شدهاست که یکی از نویسندگان این کتاب است.
زندگی شخصی: وی در محله برونزویل شهر نیویورک به دنیا آمد. پدرش، آلستیر ای. ریچی دانشمند کهنه کار آزمایشگاه بل و یکی از نویسندگان تئوری طراحی مدارهای سوئیچینگ بود. وی در دوران کودکی به همراه خانواده به شهر سامیت در ایالت نیوجرسی نقل مکان کرد. در همان شهر بود که از دبیرستان سامیت فارغالتحصیل شد. وی از دانشگاه هاروارد در رشتهٔ فیزیک و ریاضیات کاربردی فارغالتحصیل شد.
زندگی شغلی: ریچی در سال ۱۹۶۷ شروع به کار در آزمایشگاههای بل، مرکز تحقیقاتی علوم کامپیوتر کرد و در سال ۱۹۶۸ دکترای خود را از دانشگاه هاروارد تحت نظارت پاتریک سی. فیشر دریافت کرد. پایاننامهٔ وی «پیچیدگی محاسباتی و ساختار برنامه» بود.
ریچی عمده شهرت خود را مدیون ابداع زبان برنامهنویسی سی است. همچنین حرف R در کتاب K&R (یک کتاب مرجع مشهور که نویسندگان آن ریچی و کرینگهان بودند) اشاره به نام ریچی دارد. ریچی همکارکن تامپسون بود و این دو، دانشمندانی بودند که برای نوشتن نسخهٔ اصلی یونیکس مشهور شدند. یکی از مهمترین همکاریهای ریچی با تامپسون در پروژهٔ یونیکس، انتقال آن برنامه به ماشینها و پلتفرمهای مختلف بود.
زبان برنامهنویسی سی امروزه بهطور گسترده در نرمافزارها، سیستم عاملها و توسعهٔ سیستم های تعبیه شده استفاده میشود و تأثیر آن بر اکثر زبانهای برنامهنویسی امروزی مشهود است.
جوایز دنیس: در سال ۱۹۸۳، ریچی و تامپسون جایزهٔ تورینگ را برای تئوری تعمیم و توسعهٔ سیستم عاملها و به خصوص تکمیل سیستم عامل یونیکس دریافت کردند. عنوان سخنرانی وی در مراسم اهدای جایزهٔ تورینگ، «تاملاتی در مورد تحقیقات نرمافزاری» بود.در سال ۱۹۹۰، ریچی و تامپسون مدال «آی ای ای ای ریچارد دبلیو. همینگ» را از کانون مهندسین برق و الکترونیک برای ابداع سیستم عامل یونیکس و زبان برنامهنویسی C دریافت کردند.در سال ۱۹۹۷ ریچی و تامپسون موزهٔ تاریخ کامپیوتر را برای خلق سیستم عامل یونیکس و همچنین توسعهٔ زبان برنامهنویسی C ساختند.
در ۲۱ آوریل ۱۹۹۹، ریچی و تامپسون بهطور مشترک مدال ملی فناوری سال ۱۹۹۸ را از بیل کلینتون، رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا، برای ساخت سیستم عامل یونیکس و زبان برنامهنویسی "C" دریافت کردند.در سال ۲۰۰۵، کانون تحقیقاتی صنعتی، جایزهٔ دستاورد خود را به ریچی، به پاس زحمات وی در علم و فناوری و همچنین توسعهٔ سیستم عامل یونیکس اهدا کرد.در سال ۲۰۱۱، ریچی به همراه تامپسون، جایزهٔ ژاپن را برای علم ارتباطات و اطلاعات، به پاس زحماتشان در توسعهٔ سیستم عامل یونیکس دریافت کردند.
استیو پال جابز کیست؟ کار آفرین، مخترع، بنیانگذار و مدیر ارشد اجرایی شرکت رایانه ای اپل و یکی از چهرههای پیشرو در صنعت رایانه بود. در سال ۱۹۷۶، جابز ۲۱ ساله به همراه دوستش استیو وازنیک ۲۶ ساله، شرکت اپل را تأسیس کردند. اولین رایانه شخصی ای که شرکت اپل به بازار معرفی کرد، اپل | نام داشت. یک سال پس از آن در سال ۱۹۷۷ اپل || نیز راهی بازار شد. در سال ۱۹۸۵ طی یک اختلاف مدیریتی، جابز اپل را ترک و در همان سال شرکت نکست را تأسیس کرد. از مهمترین محصولات شرکت نکست میتوان به نکست کامپیوتر اشاره کرد که بعدها میزبان اولین مرورگر وب شد. در سال ۱۹۹۶ شرکت اپل، شرکت نکست را به مبلغ ۴۲۹ میلیون دلار خرید. طی این معامله استیو جابز، مجدداً به اپل بازگشت. از اتفاقات مهم پس از این مسئله در اپل میتوان به معرفی آیپاد در سال ۲۰۰۱، پردهبرداری ازآیتیونزاستور در سال ۲۰۰۳ و معرفی آیفون و آیپد در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۰ اشاره کرد.
جابز در سال ۱۹۸۶ یک گروه گرافیکی را از بخش گرافیک کامپیوتر لوکاس فیلم خرید. پس از خرید این بخش، شرکت پیکسار متولد شد که نام آن از ترکیب پیکسِر و رادار الهام گرفته شده بود. پیکسار توانست فیلمهای پونمایی موفقی بسازد. در سال ۲۰۰۶ شرکت والت دیزنی، پیکسار را خرید. پس از این معامله جابز به سهامدار اصلی والت دیزنی تبدیل شد و به عضویت هیئت مدیرهٔ آن درآمد. در اکتبر ۲۰۰۳ سرطان لوزالمعده جابز تشخیص داده شد و در اوت ۲۰۱۱، او از سمت مدیرعاملی اپل استعفا داد. تیم کوک، از مدیران ارشد اپل، مدیرعامل شد و جابز بهعنوان رعیس هیت مدیره به فعالیتهایش ادامه داد.
استیو جابز در نهایت بر اثر عوارض ناشی از سرطان لوزالمعده، در تاریخ چهارشنبه ۵ اکتبر ۲۰۱۱ در سن ۵۶ سالگی درگذشت.
شغل ابتدایی استیو: جابز پس از بازگشت از هند، به آتاری بازگشت. وظیفهٔ او ساختن یک برد الکترونیکی برای یک بازی شرکت آتاری (به نام Breakout) بود. بر طبق گفتهٔ نولان باشنل جایزهای ۱۰۰ دلاری به ازای هر تراشهای که در فرایند طراحی از دستگاه اصلی حذف میشد، داده میشد. استیو که دانش اندکی در طراحی مدارهای الکترونیکی داشت، با استیو وازنیک قول و قراری گذاشت که اگر وازنیک بتواند مداری با حداقل تعداد تراشهها طراحی کند، جایزهای را که از آتاری دریافت میکنند، بین خودشان تقسیم کنند. این پروژه انجام شد و با وجود حیرت فراوان مسوولین آتاری، وازنیک توانست که تعداد تراشههای استفاده شده در دستگاه نهایی را ۵۰ عدد کاهش دهد. متأسفانه، وازنیک طراحی را به حدی فشرده انجام داده بود که تولید دستگاه نهایی بر روی خط مونتاژهای آن دوران ممکن نبود. با وجود این، جابز به وازنیک گفت که آتاری تنها ۷۰۰ دلار از جایزه را پرداخت کردهاست (در صورتی که تمامی ۵٬۰۰۰ دلار جایزه پرداخت شدهبود) و پیشنهاد کرد که وازنیک نیمی از آن یعنی ۳۵۰ دلار را برای کاری که انجام دادهبود بردارد.پس از اطلاعیافتن از واقعیت، وازنیک در یک مصاحبه دراینباره گفت که این یک مسئلهٔ کوچک است. جابز به این پول نیاز داشت و حقیقت را به من نگفت.
در سال ۱۹۷۱ استیو وازنیک، تحت تأثیر مقالهای جعبهٔ آبی را ساخت.جعبهٔ آبی سیستمی بود که میتوانست با تکرار تنهایی، سیگنالها را در شبکه AT & T مسیردهی کند و این امکان را فراهم میکرد که به شکل رایگان تماس راه دور برقرار شود. وازنیک در مورد آن میگوید: «تا به حال مداری نساختهبودم که اینقدر به آن افتخار کنم. هنوز هم فکر میکنم که کارم معرکه بود.» استیو جابز هم ایده فروش آن را مطرح کرد. قیمت تمام شده ساخت هر جعبهٔ آبی ۴۰ دلار بود و جابز تصمیم داشت که آن را ۱۵۰ دلار به فروش برساند. جابز میگوید حدود ۱۰۰ جعبه آبی ساختیم و تقریباً همه را فروختیم. بعدها جابز گفت: «من ۱۰۰ درصد از این مسئله مطمئنم که اگر آن جعبههای آبی نبود، اپلی هم وجود نداشت. من و وازنیک یادگرفتیم که چگونه با هم کار کنیم. ما اطمینان پیدا کردیم که میتوانیم مسایل فنی را حل کرده و واقعاً چیزی تولید کنیم.»
پایه گذاری شرکت رایانه ای اپل: در سال ۱۹۷۶، وقتی جابز ۲۱ ساله و وازنیک ۲۵ ساله بود، شرکت رایانهای اپل را در پارکینگ خانوادهٔ جابز، بنیان گذاشتند.اولین رایانهٔ شخصیای که جابز و وازنیک به بازار معرفی کردند اپل | نام داشت.قیمت این رایانه که در سال ۱۹۷۶ معرفی شد، ۶۶۶ دلار و ۶۶ سنت بود.ر سال ۱۹۷۷، جابز و وازنیک رایانهٔ اپل || را معرفی کردند.در سال ۱۹۸۰، اپل عرضه اولیه سهام خود را در بازار بورس ارائه کرد و به سهامی عام تبدیل شد. هنگامی که اپل عمومی شد، سرمایهٔ بیشتری از هر عرضهٔ اولیه سهام، از زمان شرکت خودروسازی فورد در سال ۱۹۵۶ جذب کرد و بلافاصله تعداد افراد بیشتری (حدود ۳۰۰ نفر) از هر شرکت دیگری در تاریخ را میلیونر کرد. در همان سال، شرکت اپل، رایانهٔ اپل ||| را معرفی کرد که این رایانه به دلیل قیمت زیاد و برخی مشکلات سختافزاری با شکست تجاری در بازار مواجه شد.همزمان با رشد اپل، این شرکت جستجویی را برای یافتن مدیران مستعد که بتوانند آن را در مدیریت توسعه و گسترش، کمک کنند، آغاز کرد. در سال ۱۹۸۳، جابز با به چالشطلبیدن جان اسکالی که یکی از مدیران پپسی کولا بود، او را تطمیع کرد که بهعنوان مدیر عامل اپل کار کند. جابز به او گفته بود: «میخواهی که باقی زندگیات را به فروختن آب-شکر بگذرانی، یا میخواهی شانس این را داشته باشی که دنیا را عوض کنی؟»در همان سال شرکت اپل، رایانهٔ اپل لیزا را معرفی کرد که با وجود مجهز بودن به واسط گرافیکی کاربر و موشواره از بابت تجاری ناموفق از آب درآمد. یکی از دلایل این عدم موفقیت قیمت گران و کندی آن بود.سال ۱۹۸۴، سال معرفی رایانهٔ مکینتاش بود. این رایانه دارای پردازشگر موتورولا۶۸٬۰۰۰ با فرکانس کلاک ۷٫۸ مگاهرتز و مجهز به موشواره بود.پس از گذشت حدود دو ماه از معرفی مکینتاش، تنها ۵۰٬۰۰۰ عدد از آن فروختهشد که نمایش قدرتمندانهای نبود. حافظه مکینتاش کم بود (۱۲۸ کیلوبایت) و وجود یک فلاپی کار را با آن سخت میکرد. مکینتاش همانند لیزا به واسط گرافیکی کاربر مجهز بود ولی بعضی از ویژگیهای قدرتمند لیزا مانند مالتی تسکینگ و حافظه ۱ مگابایت را نداشت.
مایک اسکات (اولین مدیرعامل اپل بین سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۱) در مورد جابز میگوید: «او همیشه بداخلاق و دمدمیمزاج بود. رفتارش در آتاری باعث شد تا او را به شیفت شب منتقل کنند، اما چنین چیزی در اپل امکان نداشت.» مایک مارکولا (نخستین سرمایهدار بزرگ، سهامدار ارشد و دومین مدیرعامل اپل) نیز در مورد جابز میگوید: «او به ویژه نسبت به برنامهنویسان جوان خشن بود. مسئلهٔ بهداشتیاش نیز مطرح بود. همچنان مخالف تمام شواهد بود و اعتقاد داشت که با توجه به رژیمهای غذایی گیاهیاش نیازی به دئودورانت یا دوش مرتب ندارد. باید مودبانه او را پشت در میگذاشتیم و به او میگفتیم که برود دوش بگیرد. ما مجبور بودیم در جلسات به پاهای کثیفش نگاه کنیم. او کارهایی میکرد که برای همکارانش آزاردهنده و چندشآور بود.»در حالی که جابز یکی از شخصیتهای پیشبرنده و رهبران معنوی اپل بود، منتقدین این مسئله را نیز مطرح کردهاند که او مدیری دمدمی مزاج و شلوغ بودهاست.در سال ۱۹۸۵ بین جابز و اسکالی کشمکش بهوجود آمد. جابز به اسکالی گفت: «تو برای اپل و هدایت آن مناسب نیستی.» اسکالی هم از مدیران خواست که بین او و جابز یکی را انتخاب کنند. آنها به اتفاق آرا اسکالی را انتخاب کردند. پس جابز از کارش در اپل برکنار شد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
امنیت نقطه پایانی چیست؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
تتر و کارمزد های انتقال آن
مطلبی دیگر از این انتشارات
آشنایی با API Gateway