تمام هفته های زندگی شما – چطور برنامه‌ریزی هفتگی موثرتری داشته باشیم؟

این روزها درباره مدیریت زمان بیشتر می‌خونم و هدفم اینه که ماهیت و ریشه اهمال‌کاری، اتلاف وقت و پشت گوش اندازی کارهامون رو بهتر متوجه بشم.ما غالباً فکر می‌کنیم هنوز زمان خیلی زیادی از عمرمون باقی مونده و اگر این هفته نشد حتماً هفته بعد و شنبه آینده جبران می‌کنیم. ولی آیا واقعاً اینجوریه؟ چند شنبه دیگه از زندگیمون باقی مونده تا بخوایم به همه هدف‌های بزرگمون برسیم؟ و چطور این هفته‌های باقیمونده رو به خودمون یادآوری کنیم تا دچار غفلت و روزمرگی نشیم و از عمرمون بهترین استفاده رو بکنیم؟ من در این نوشته این موضوع رو از یک منظر متفاوت و زاویه جدید بررسی کردم.

مطلب این هفته من برگرفته‌شده از نوشته وبلاگ waitbutwhy هست که من سعی‌کردم با حفظ محتوای مطلب این موضوع رو برای شما روایت کنم. اگر این اولین نوشته مدیریت زمانی هست که از وبلاگ من می‌خونید توصیه می‌کنم مطلب دیگر من رو هم با نام اهمال‌کاری و ریشه‌های اون مطالعه‌ کنید. بیاید به این موضوع از دریچه دیگه‌ای نگاه کنیم.
این تمام سال‌های زندگی یک انسان در حالت خوشبینانست:

و این تمام ماه‌های زندگی یک انسان به صورت خوشبینانه:

ولی امروز ما می‌خوایم به تمام هفته‌های عمر یک انسان در طول عمرش نگاه کنیم:

هر سطر از این جدول ۵۲ خونه داره و یعنی هر سطر یک سال رو نشون می‌ده. این یعنی تمام هفته‌هایی که یک انسان از هنگام تولدش تا جشن تولد ۹۰ سالگیش وقت داره! ترسیدید؟! من اولین بار کاملا شوکه شدم چون فکر می‌کردم خیلی بیشتر از این‌ها باشه. اگه دقت نکیم و خوب فکر نکنیم به نظر میاد زندگی ما شامل تعداد نامحدودی هفتست! ولی تمام هفته‌ها فقط همین تعداد محدود هستند. کاملا قابل شمارش که الان به شما زل زدند. قبل از اینکه بیشتر راجب به این موضوع حرف بزنیم بیاید ببینیم یک ایرانی به طور معمول زندگیش رو چطور میگذرونه:

راه‌های جذاب دیگه‌ای برای نمایش چگونگی استفاده از هفته‌ها وجود داره.

وقتی کنار کسانی هستید که دوستشان دارید و یا تفریح می‌کنید، زمان به سرعت می‌گذره و در مقابل زمانی که دچار مشکلی در زندگی هستید زمان آهسته‌تر سپری می‌شه ولی این چارت به ما کمک می‌کنه تا بار دیگه به خود یادآوری کنیم زمان ما محدود است. آن‌ها تمام هفته‌هایی هستند که دراختیار داریم.
با این تفاسیر تنها لغتی که می‌توانیم برای توصیف هفته‌های خودمان به کار ببریم لغت ‘با ارزش’ است.

خط زمانی دنیای ما از گذشته تا به آینده از بی نهایت هفته تشکیل شده است ولی از این بین سهم ما در صورتی که ۹۰ سال عمر کنیم تنها ۴۶۸۰ هفته است.

حالا که اسم از گران‌بها و باارزش برده شد بیاید فرض‌کنیم هر هفته ما یک الماس ۲ میلیمتری و ۰٫۰۵ قیراتی باشه. مثل تصویر زیر:

اگر تمام هفته‌های عمرمون رو یعنی ۴۶۸۰ هفته، با هم جمع کنیم می‌تونیم همشون رو در یک قاشق جای‌ بدیم :)

وقتی به این قاشق زمانیمون نگاه می‌کنیم یک سوال خیلی شفاف و واضح به ذهن میاد: آیا از زمانمون به بهترین شکل استفاده می‌کنیم؟
این قاشق الماس بدون تفاوت و به طور یکسان به همه ما داده شده و به ما گفتند هر طور که می‌خواید این قاشق رو خرج کنید. می‌تونیم با خرج یک الماس یک هفته به سفر بریم یا چند سال درس بخونیم یا کار کنیم و یا هر اتفاق دیگه‌ای که در زندگی هامون رخ میده. با توجه به زندگی خودم و زمانی که سپری می‌کنم تصمیم گرفتم برای استفاده از هر الماس دو کاربرد و موقعیت در نظر بگیرم.

۱- خرج‌کرد الماس برای تفریح و لذت‌بردن از زندگی
۲- کاری‌کنیم تا خرج‌کردن باقی الماس‌های خودمون و اطرافیونمون لذت‌بخشتر باشه.

در نتیجه باید بدونیم چطور از الماس‌هامون استفاده کنیم و قصد و هدف همه ما اینه که این قاشق رو طوری خرج کنیم تا در نهایت زندگی شادتر و بهتری داشته باشیم. پس اگر یک الماس ما رو واقعا خوشحال نمی‌کنه تنها توجیحش می‌تونه این باشه که داریم سرمایه‌گذاری می‌کنیم تا الماس‌های بعدی رو با شادی خرج کنیم. بهترین سناریو زمانی اتفاق میوفته که بتونیم بین موارد شماره ۱و ۲ در مثال بالا تعادل ایجاد کنیم. مثل زمانی که عاشق کارمون هستیم و از انجام‌دادنش لذت می‌بریم.

البته اگر یک الماس لذت‌بخش باشه ولی با خرج کردن آن ما آینده خود را نابود کنیم و یا در خطر بندازیم، (مثال میمون لذت آنی) قطعا این مورد خرج‌کرد خوبی نیست. همینطور اگر الماس پشت الماس برای ساخت آینده بهتر هزینه می‌کنیم ولی از خرج کردن آن لذت نمی‌بریم و این‌کار یک امر دراز مدت است، باز هم انتخاب درستی انجام نمی‌دهیم.

اما بدترین راه خرج الماس اینه که نه به شکل شماره ۱ و نه به شکل شماره ۲ در مثل بالا خرج بشه. بعضی مواقع این ‘هیچکدام’ زمانی اتفاق می‌افته که شما در شغل خسته کننده و بدون رضایت قلبی و یا رابطه شخصی اشتباهی باشید و این نشانه کمبود شجاعت، نظم شخصی، برنامه ریزی و یا خلاقیت است.

البته هممون از این ‘هیچکدام’ هفته ها داشتیم و می‌دونیم اصلا حس خوبی نداره و بشدت افتضاحه و اگر این مورد چند هفته پشت سرهم تکرار بشه منجر به افسردگی، خستگی، ناامیدی و کلی مورد بد میشه. این که از ‘هیچکدام’ هفته ها داشته باشیم اجتناب‌ناپذیره و در برخی موارد حتی لازمه. اغلب این ‘هیچکدام’ هفته‌ها هستن که منجر به تحول و تغییر بزرگی در زندگی می‌شن. اما همه تلاشمون باید در جهت حداقل کردن این ‘هیچکدام’ هفته‌ها باشه. همه این موارد می‌تونن در شکل زیر خلاصه بشن.

تقویم زندگی:

یکی از علت‌هایی که باعث می‌شه ما به سرزمین ‘هیچکدام’ سفر کنیم، عدم دقت کافی و تفکر عمیق راجب به مسائل زندگی و اطرافمونه. پس یکی از مهارت‌های اصلی که ما نیاز داریم در زندگی داشته باشیم خود آگاهی دائمی و مستمره. در غیر این صورت حتما می‌تونه منجر به انحراف از مسیر دلخواه و مورد علاقمون و هدردادن تعدادی از اون الماس‌ها بشه.

برای اینکه بتونیم هوشمند و خودآگاه بمونیم و از زندگمون بهتر و بهینه‌تر استفاده کنیم پیشنهاد می‌کنم از تقویم زندگی استفاده کنید. در این تقویم تمام هفته‌های عمرتون تنها در یک‌صفحه به نمایش گذاشته شده و هر وقت چشمتون بهش بیوفته باعث میشه به خودتون بیاید و بیشتر مراقب زندگیتون و زمانی محدودی که دارید باشید.

همچین این تقویم باعث می‌شه در زندگی منظم‌تر باشید و بهتر مراقب هدف‌گذاری‌هاتون در زندگی باشید. همچین باعث می‌شه به دستاوردهایی که تا امروز در زندگی داشتید افتخار کنید و قدردان تک تک الماس‌هایی باشید که در قاشق وجود داره :) این تقویم رو براتون آماده کردم که می‌تونید از اینجا دریافتش کنید.

اینکه چطور می‌خواید از تقویم استفاده کنید کاملا به خلاقیت خودتون بستگی داره ولی من هم چند مثالش رو در پایین براتون آوردم:

۱- هفته‌های گذشته زندگیتون رو با رنگ های مختلف از هم جدا کنید. اینطوری بخش های مختلف زندگیتون در یک چارت مشخص از هم جدا میشن. مثل: دبیرستان، دانشگاه، شغل ۱، شغل ۲،  شهر جدید، نامزدی، ازدواج، اولین فرزند و غیره و یا حتی دید کاملا متفاوتی که به بخش های مختلف زندگیتون دارید. همچین می‌تونید هفته‌های متفاوت و مهم زندگیتون را علامت بزنید و جدا کنید.

۲- در هر مربع یک شماره بزنید و در دفتری که دارید توضیحاتی راجب به اتفاقی که در اون هفته افتاده بنویسید. این کار می‌تونه خیلی هیجان انگیز باشه وقتی ۱۰ سال بعد به دفترتون نگاه کنید و کل زندگیتون رو مثل یک فیلم ضبط شده کنار هم ببینید.

۳- هدف‌هاتون را در مربع مربوط به اون هفته علامت بزنید و برای  هفته‌های آینده هدف گذاری کنید. این کار می‌تونه بهتون نشون بده چند هفته تا رسیدن به اون فاصله دارید. هرچی باشه هرقدر هدف‌هامون ملموس تر و واضح‌تر باشن انگیزه ما برای رسیدن و انجام دادنشون بیشتر می‌شه.

۴- حتی اگه جدیدن صاحب فرزند جدید شدید می‌شه از این جدول برای تمام کارهایی استفاده کرد که فرزندتون برای اولین بار انجام می‌ده. قطعا وقتی بزرگ بشن دیدن تاریخ اولین کارهایی که کردن یا اتفاقایی که براشون افتاده خیلی جذاب خواهد بود. البته بماند که نسل ۶۰ ای ها و من که اوایل هفتاد به دنیا اومدم نهایتا چندتا عکس از وضعیت‌هایی داریم که بهشون اصلا افتخار نمی‌کنیم و نشون دادنش به بقیه خیلی خوشایند نیست :)) #اختلاف‌نسل‌ها

۵- شاید هم ترجیح بدید جدولتون کاملا خالی و دست نخورده بمونه.

این جدول بهتون کمک می‌کنه تمام هفته‌هاتون مقابل چشمتون باشن و بهت زل بزنن. آدمی که می‌شیم و یا با اون شناخته می‌شیم و از این دنیا میریم، در همین تعداد محدود هفته‌ها خلاصه می‌شه که همشون هم در یک صفحه خلاصه شدن و خیلی سریع میان و میرن.

همچنین این جدول بهتون نشون می‌ده زندگی بخشنده‌تر از این حرفاست. سوای اینکه چه اتفاقی هر هفته می‌افته، باز هم هفته بعد شما یه خونه سفید، دست نخورده و تازه دارید. شاید بهتر باشه به جای هدف‌گذاری های سالانه (که بیاید با هم صادق باشیم هیچ کدوم بهش عمل نمی کنیم)، بازه رو بشکنیم و هدف گذاری هفتگی رو جایگزین کنیم. هر خونه سفید یک موقعیت برای خلق یک خاطره، تجربه منحصر به فرد، کار بزرگ یا ماجراجویی به یاد ماندیه :)

شما چطور زمان خودتون رو مدیریت می‌کنید؟ آیا روشی برای بهتر زندگی کردن دارید و استفاده بهتر از فرصت‌ها دارید؟ چقدر خوبه که هر تجربه یا پیشنهادی رو که دارید با من هم به اشتراک بگذارید.