روز چهارم اقتصاد (ترجیح و رفاه)

همه ما به دنبال رفاه و آسایش هستیم، اما در اینجا مفهومی هست که می تواند در درک ما از رفاه تاثیر بگذارد و آن ترجیحات فردی ماست. یعنی چی؟

یعنی اینکه ما ترجیح می دهیم چه چیزی را جای چه چیزی داشته باشیم؟؟ طبیعتا شاید اغلب ماها ترجیح بدهیم به جای سمند و 206 و دیگر بنجل های خودرو سازهای داخلی تویوتا سوار شیم یا به جای تویوتا بنز و BMW سوار شیم یا به جای بنز و BMW، مازراتی و ... رو داشته باشیم. اما در اینجا مانعی هست که اگر ما رفاه را در داشتن خودروی BMW می دانیم، مانعی به نام منابع محدود ماست که ما را مجبور میکند که 206 سوار شویم.

پس می توان گفت که میزان برآورده کردن ترجیحات مان وابستگی عمیقی به توانایی مالی مان دارد و ما تا جایی می توانیم به رفاه و نفع برسیم که پول کافی را برای خرید کالا و خدمات داشته باشیم. اما اینجا مشکلی هست؟

اینکه اینجا رفاه برای همه یکسان نیست و هر کسی برداشت خاصی از رفاه دارد. به نوعی نمی توانیم به تمامی خواسته های افراد پی ببریم. به عنوان مثال: من یک لپتاپ برند hp با حدود قیمتی 20 میلیون میخرم با اینکه میتونم یک لپتاپ hp پیش رفته با حدود قیمتی 40 میلیون تومن هم بخرم. چه چیز باعث میشه که چنین کاری نکنم. یعنی محدودیت مالی هم نداشته باشیم ولی یک محصول متوسط بازار را خریداری کنیم؟

در اینجا مفهومی به وجود میاید به نام ترجیحات نسبی. یعنی من یک لپتاپ hp میان رده و متوسط رو به یک لپتاپ پیشرفته تر و بهتر ترجیح دادم. حال اینکه چطور ما بدین گونه رفتار می کنیم، عالمان اقتصاد هنوز جواب مشخصی برای آن ندارند و به زحمت تونستن به مفهوم ترجیحات نسبی برسند.

اما ظاهرا جواب در اینجا می تواند باشد که من نیازی به لپتاپ hp با قیمت بالا که طبیعتا مشخصات بالایی هم دارد و احتمالا برای طراحان گرافیکی تولید شده ندارم و چون کارم نهایتا در حد نرم افزار های آفیس هستش، نمیام و حساب خودمو الکی برای خرید محصولی که به کارمم نمیاد هزینه نمیکنم.

یعنی من هم کارم راه افتاده و لپتاپ رو خریدم (نیازم برطرف شده و به رفاه مورد نظر رسیدم) و هم پول بیشتری تو حسابم برای سایر موارد رفاهی ام دارم. چی شد؟

گفتیم که ما در همه حال و در همه حالت ها در محدودیت ناشی از منابع به سر می بریم، پس بهتر است براساس ترجیحات نسبی رفتار کنیم تا به رفاه متعادل تری برسیم نه یک رفاه کاریکاتوری. ( وارن بافت یک جمله معروفی داره که میگه: اگر چیزهایی که نیاز نداریم رو تهیه کنیم ناچاریم در اینده چیزهایی رو که نیاز داریم رو بفروشیم!!).

وات؟ منظورم اینه که نیاییم یک لپتاپ 40 میلیونی تهیه کنیم با اینکه به مشخصات اون نیاز نداریم و ازون طرف گوشی ای داشته باشیم که همیشه در حال هنگ کردن باشه... با ارفاق این میشه رفاه کاریکاتوری (به نظرم حتی نمیشه به این رفاه گفت...)

نکته بی ربط: مثل اسلامی که در کشورمون داریم که کاریکاتوریه و در واقع نه اسلامه و نه غیر اسلام... یجورایی هیچیش بهم نمیاد.به این میگیم کاریکاتوری....