نویسنده|عصیان می کنم،پس هستم
شخصیت های مورد علاقه
از بعضی از شخصیت ها خوشم میاد،اما دلم نمی خواد مثل اونا باشم و ازشون تقلید کنم.شاید فقط در حد اینکه یک حسی رو بگیرم که برای خود بودن و ابزار خلاقیتم لازم باشه.برای اینکه بتونم جرئت ابراز افکارم رو داشته باشم.مثل زمانی که بعضی از گزین گویه های نیچه را می خوانم یا بعضی از آهنگ های تتلو را گوش می دهم.(بله من تتلو گوش می دهم.)من از اون هایی هستم که میره تو لایوش که ویواش بره بالا یا از اونایی که زیر کامنت ها به بدخواهاش فحش میدن؟نه.اعتماد به نفس و غرور بیش ازحد و برحق دونستن خودش رو حداقل در آهنگ هاش دوست دارم.صفحه هاش رو دنبال نمی کنم و به زندگی شخصی اش کاری ندارم.حتی اطلاعی از خیلی از رفرنس هایی که در آهنگ هاش وجود داره هم ندارم.کاری به دیس و دیس بک هاش ندارم.نه الگوی منه و نه بت من.یک هنرمنده که ازش حس می گیرم.فقط همین.شور و هیجانم را زیاد می کند.آدم حقیری هستم که با آهنگ های تتلو چنین احساسی پیدا می کنم؟شاید.اما نوشته های نیچه هم همین حس رو بهم میده.من عاشق کسایی هستم که به فضیلت گله کاری ندارن و قهرمانانه زندگی و عمل می کنند.کسایی که توده و باورهاش رو خرد می کنن.البته الان ما یک مشت توده بددهن و دیوانه داریم که یکی مثل تتلو رو بهش وصل می کنن.شاید هم واقعا این طور باشه.اما من با اونها کاری ندارم.من به هیچ کدام از دنبال کنندگان و علاقه مندان به شخصیت های موردعلاقه ام کاری ندارم.شخصیت هایی مثل فوکو،ساد،پازولینی،در دنیای تخیلی ریک،لایک یاگامی و ارن یاگر.
مطلبی دیگر از این انتشارات
نکات جذاب کتاب «23قدم بسوی موفقیت و کامیابی»
مطلبی دیگر از این انتشارات
بیانیهی مجموعه سی یو این ایران (کوژین) در مورد اتهامات و حواشی اخیر
مطلبی دیگر از این انتشارات
فیزیکدان مَشتی