مرکز ثقل مدیریت

اصلی ترین چالش یک مدیر

مرسوم نیست که اول متن و به اصطلاح گل بحث را به سمت حرف اصلی بکشانم اما به منظور شکستن برخی ساختارها؛ تقریبا موردی ندارد! مهم ترین چالش مدیریت یک مجموعه؛ منابع انسانی آن می باشد.


  1. حال چرا؟! واضح است که نیروی انسانی ماهر و نیمه ماهر؛ بازوان و بازیگران اصلی یک شرکت یا گروه با هدف خاص خودشان هستند. اگر نفر وجود نداشته باشد؛ دقیقا چه کسی می خواهد بارها را به دوش بکشد و پروژه ی مجموعه را به سر انجام برساند؟ قطعا هیچ کس! پس نقطه ی ثقل یک مجموعه؛ نیروهای تحت نظر آن هستند.
  2. با این توضیح؛ مدیریت باید بتواند همه ی اینها را متناسب با قوانین کار درونی و بیرونی و همچنین با توجه به روحیات و خلقیات نیروها یک دست و راهبری کند. آیا این کار به راحتی صورت می پذیرد؟! بعید می دانم! چرا که در وهله ی اول خود شخص جناب مدیر باید از یک سری ویژگی هایی برخوردار باشد مثل شجاعت؛ ریزبین بودن؛ نکته سنج بودن؛ اهل تعامل بودن و قص علی هذا.
  3. مدیر نمی تواند به بازوان مجموعه اش بی توجهی کند. تنوع خلقیات و رفتارها و حتی آداب زیستی یک محیط در روند کاری اثرگذار است. کم اهمیتی به آن پتانسیل بالایی در کسر انگیزه ی نیروها دارد. بیش از ۹۰ درصد (آمار غیر رسمی و البته تجربی) نیروهای یک مجموعه از بالا دستیهای خود انتظاراتی دارند که باید به همه ی آنها البته در محدوده ی وسعت و توانایی کاری توجه شود چرا که در غیر این صورت با چالش هایی اساسی روبرو خواهد شد.
  4. حال علت و پیش زمینه ی ایجاد این توقعات چیست؟! باید گفت که فضای کسب کار حول یک محور اساسی به نام «منافع» می چرخد. اصلی ترین قسمت آن؛ دستمزد است که به علت شرایط متفاوت شکل گرفته در هر خانواده ای؛ سطح آن دارای گوناگونی می باشد. یک نفر حقوق خود را پایین می داند؛ یک نفر نیازمند وام است؛ یک نفر مشکل خانوادگی دارد؛ یک نفر مشکل درونی و خوددرگیری دارد؛ یک نفر فکر می کند زرنگ است؛ همان شخص کمتر کار می کند و سر خود را در لاک کارش می کند؛ یک نفر خبر می آورد و خبر می برد و عاشق این کار است! یک نفر تمام این رفتارهای مجموعه را مدام تحلیل می کند و به نتایجی هم می رسد اما ابراز نمی کند؛ خانم و آقا هم هر کدام یک سری روحیات متفاوتی از هم داشته که باید به آن هم توجه شود.
  5. دقیقا بله! باید تمام این موارد را مد نظر قرار داده و برای حل آن به دنبال راهکاری بگردد. خود مدیر هم یک فرد چند بعدی است. اگر تک بعدی باشد به سختی می تواند مجموعه را حفظ کند. به نظر می رسد که قبل از هر چیزی؛ باید مرکز ثقل مدیریت که نیروی انسانی مجموعه است را در نظر گرفت وگرنه جز ایجاد یک روند فرسایش؛ چیزی به وجود نخواهد آورد.