نگاهی به سربازی اجباری

آلبرت اینشتین و سربازی اجباری
آلبرت اینشتین و سربازی اجباری



شاید از دیدن عکس آلبرت اینشتین متعجب شده باشید و نظرات این دانشمند را درباره سربازی اجباری ندانید بدین دلیل قسمتی از سخنان وی را در زیر آورده ام و سپس نیز بیشتر این موضوع را مورد بررسی قرار داده ام ممنون میشوم چند دقیقه وقت خود را صرف خواندن این نوشتار کنید

«به جای اینکه به آلمان اجازه داده شود خدمت وظیفه اجباری را مرسوم کند ،بایستی جلوی دیگران را نیز بگیرند که به این شکل عمل نکنند اما سیستم نظامیان حقوق بگیر لازم است فعال باشد و در مورد اندازه و تجهیزات هم باید در ژنو بحث و تبادل نظر شود ، این طور برای فرانسه هم بهتر است. آموزش نظامی به مردم ،اثر روانی مهلکی ایجاد می‌کند و از نتایج آن می‌توان نقض حقوق فردی را نام برد.

به علاوه این برای هر دو کشوری که موافق نظام وظیفه اجباری هستند آسانتر است که برای حل و فصل همه اختلافات ناشی از روابط متقابل یک سیستم نظامی مشترک،متشکل از افراد حقوق بگیری که با میل خود قصد همکاری با آن را دارند تشکیل دهند.در واقع سیستمی متشکل از یک سازمان واحد با کارمندان مختلط از هر دو کشور؛این میتواند به معنی کمک های مالی و افزایش امنیت برای هر دو آنها باشد.این فرآیند ادغام می‌تواند به ترکیب بزرگ و بزرگتری توسعه یابد و در نهایت به پلیس بین‌الملل منتهی شود که بعد از آن هم می‌تواند به تدریج منجر به افزایش امنیت بین‌المللی گردد»

متنی که در بالا خواندید بخشی از سخنان آلبرت اینشتین در مورد خدمت سربازی اجباری بود که در کتاب «دنیایی که من میبینم» با ترجمه «نرگس سعیدی شاد» از انتشارات «امید انقلاب» آورده شده است . قسمت هایی از متن به آلمان و فرانسه مربوط است زیرا این سخنان بعد از جنگ جهانی دوم گفته شده است.

چیزی که واضح است این است که ما به عنوان یک انسان حق نداریم انسان های دیگر را در یک سازمان،نهاد،یا تشکیلاتی عضو کنیم که خود آن افراد علاقه ای به عضویت در آنها ندارند این یک استدلال کاملاً مشخص و واضح است اما همین مسئله واضح به راحتی در جلوی چشمان من و شما نقض می‌شود و سالانه صدها هزار پسر و مرد را بر خلاف خواسته خودشان (راستش من آمار نگرفتم که واقعاً چند نفر از سربازان به رغم خواسته خود آمده اند ولی بی گمان تعداد این افراد کم نیست ) وارد خدمت می‌کنند و آن افرادی هم که به سربازی نمی‌روند از واضح ترین حقوق شهروندی خود (همچون حق خروج از کشور وشغل و ...) محروم می‌شوند

نقد های زیادی به سربازی اجباری وارد است از جمله:نقض حقوق فردی،اهانت به شخصیت انسان ها ،احتمال خطر جانی و ناامنی در بعضی از موقعیت ها ،آسیب روانی ،اتلاف عمر و انرژی دو سال از پر شور ترین سال های جوانی،دور کردن مردان و پسران از تحصیل،عدم توانایی تامین امنیت به دلیل بی انگیزگی سربازان، افزایش روحیه خشونت در افراد که بعداً منجر به افزایش خشونت در جامعه نیز خواهد شد،تبعیض جنسیتی و...

متأسفانه در برخی مواقع وقتی می‌گوییم سربازی اجباری مردان ظلمی به مردان و پسران است برخی از زنان و دختران و همچنین برخی از فعالان حقوق زنان واکنش نشان داده و می گویند حقوق زنان را بدهید تا ما هم به سربازی برویم. میخواهم در باره این موضوع توضیح مختصری بدهم تا ابهامات برطرف شوند وقتی من میگویم سربازی اجباری مردان و پسران ظلمی به مردان و پسران است منظور اصلا این نمی باشد که این عمل را باید برای زنان نیز تکرار کرد (در اینصورت ظلم را دو برابر کرده‌ایم که نه از نظر منطقی و نه از لحاظ اخلاقی قابل توجیه نیست) بلکه منظور آن است که چرا باید نیروی ذهنی و جسمی و زمان میلیون ها پسر جوان هر ساله به هدر برود ؟

در آخر می خواهم مدلی که به نظرم درست تر و کارآمدتر است را بیان کنم من فکر می‌کنم ما باید یک سیستم سربازگیری حرفه‌ای داشته باشیم که همانند سازمان سنجش که برای ورود به دانشگاه از داوطلبان آزمون سراسری می گیرد از داوطلبان ورود به ارتش (چه مرد و چه زن) نیز آزمون هایی به عمل آورد و بعد افراد پذیرفته شده در دانشکده های نظامی آموزش ببینند و همانند افراد شاغل کار نظامی کرده و حقوق بگیرند در این صورت این افراد چون با میل خود وارد این کار شدند از کارایی بالاتری برخوردار بوده و می‌توانند بسیار بهتر از حالت کنونی امنیت کشور را تامین کنند و بسیاری از مشکلاتی که سربازی اجباری امروزه برای جامعه به وجود آورده نیز در این صورت رفع خواهد شد به هر حال شاید این مدلی که من در آخر نیز آن را پیشنهاد کردم (البته افراد بسیاری قبل از من این مدل را پیشنهاد کرده‌اند) نیز بهترین حالت ممکن نباشد اما به احتمال بسیار بالا از حالت فعلی بهتر می‌باشد

سرزنده و شاداب باشید