آروم باش ، آخرش چال میشی
چطور با برنامه نویسی یه شبه میلیاردر شدم !
دوم راهنمایی میخوندم که یک شب به طور اتفاقی داخل یک سایت با کلیک روی یه دکمه از بالای صفحه برف شروع به باریدن کرد و من هیجان زده شدم ! برام واقعا عجیب و پیچیده بود و خیلی ذوق زده شده بودم و هی روی دکمه میزدم تا دوباره برف بباره یا قطع بشه ! از منطق پشت صحنه چیزی نمیدونستم و احساس میکردم یک جادوی بزرگ پشت صحنه خوابیده . زبانم خیلی خیلی ضعیف بود ، در حد چیزایی که از مدرسه یاد گرفته بودم . برای همین هرچقدر تلاش میکردم از قضیه سر در بیارم نمیشد و بالاخره بعد از دو سه ساعت گوگل کردن با زبون فارسی یه یک سری نوشته های عجیب و غریب انگلیسی رسیدم که داخل سایت نوشته بود بخاطر این نوشته های عجیب و غریبه که داره برف میباره . شروع کردم به تحقیق بیشتر و یواش یواش یاد گرفتم این نوشته ها رو تو یه فایل دیگه کپی کنم و اینطوری اجرا بشن و من از دیدن نتیجه شون سرشار از غرور و افتخار میشدم . دوتا دستور یاد گرفته بودم که با یکیش ازم اسم منو میپرسید و تو صفحه چاپ میکرد و با یکی دیگه رنگ صفحه رو عوض میکردم و هر روز دیوانه وار این دستورهای تکراری رو مینوشتم و خلاصه انقدر ادامه دادم که بالاخره خسته شدم و به این نتیجه رسیدم که اینجوری نمیشه باید کارهای هیجان انگیز بیشتری انجام بدم ! یک هفته از تغذیه تو مدرسه زدم و درست روز پنج شنبه رفتم به یه نرم افزار فروشی و بهش گفتم من میخوام برنامه نویسی یاد بگیرم ! صاحب مغازه بهم چندتا سی دی داد و گفت اینا برای تو خوبه برو به این فیلمها نگاه کن برنامه نویس میشی . داخل اون سی دی ها آموزش ویژال بیسیک 6 بود و من از طریق اون فیلمها یواش یواش راه افتادم تا اینکه تونستم به خودم بگم : آره پسر خودشه یاد گرفتی تو یه برنامه نویسی ! دوران دبیرستان تمام وقت پشت کامپیوتر بودم و وقتی حرف مسافرت مهمونی مدرسه میشد با تمام قلب آرزو میکردم از کامپیوتر دور نشم و ... خلاصه زمان گذشت و گذشت و الان 26 سال دارم و در این فاصله زمانی از دوم راهنمایی تا همین الان حداقل حداقل (سوای شغل و کار) بدون تعارف میگم روزی 3 ساعت پشت کامپیوتر بودم و هنوزم متاسفانه یا خوشبختانه نه تنها از عطش و علاقه دیوانه وار من به این دستگاه اعتیاد ذره ای کم نشده بلکه اتفاقا بیشترم شده . تو این چند سال تجربیات خیلی خیلی زیادی به دست آوردم که دوست دارم با همه دوستان چه همکار چه کسانی که میخوان تازه وارد این وادی بشن به اشتراک بزارم .
یکی از علت های اصلی که خواستم این پست رو بنویسم ، تبلیغات عده ای شیاد و کلاهبرداره که چند تا داستان از موفقیت یه عده محدود نقل میکنند که چطور از طریق برنامه نویسی بنز و ویلا خریدن و الان در حال خوشگذرانی هستند و بعد از اینکه در انتهای داستان ذهن خواننده رو شستشو میدن ، به خواننده توصیه میکنند که بسته های پیشنهادی رو خریده و بعد از یادگیری برنامه نویسی سریعا میلیاردر بشن !!!!!
توصیه منفی یک : زبان انگلیسیت خوب نیست بیخیال برنامه نویسی شو !
توصیه صفر اینه که از الان عادت کنید به اینکه با هزینه یه میلیون ازتون بخوان سایتی مثل گوگل طراحی کنید چون هنوزم که هنوزه از دید اکثر ایرانی ها قشر ما یه عده احمقن که پشت کامپیوتر نشستن و دارن با کامپیوتر بازی میکنن و ما رو جدی نمیگیرن که هیچ مسخره هم میکنن !
توصیه اولی که بهتون میکنم این هست که اگر به دنبال راحتی و یه درآمد ساده هستین به هیچ وجه به برنامه نویسی فکر نکنید ! چون بعد از یه مدت کوتاهی میفهین دردسر این شغل گاهی وقتا از پزشکی هم بیشتره اما درآمدش از یه فروشنده کیف و کفش کمتره ! برنامه نویسی اعصاب و اراده خیلی بالایی میخواد و باید هر روز چند صفحه مطالعه مفید داشته باشید وگرنه بعد از یک سال تمام اطلاعات شما قدیمی میشن و از بازار کار عقب میمونید ! دقت کنید که منظور از مطالعه مفید این هست که باید مطالب رو جوری یاد بگیرین که قراره فردا سر کلاس به آدمهای دیگه یاد بدین و شبیه جزوه و ... نیست حفظ کنید 20 بگیرید ! از طرفی گاهی وقتها مجبور میشین در کمتر از یک هفته تکنولوژی های دیگه ای رو یاد بگیرین و باید عادت کنین کتاب 200 صفحه ای رو تو یک یا نهایتا دو روز قورت بدید ! خلاصه کلام اینکه چه بخوایین چه نخوایین اگر وارد این رشته بشین مجبور هستین به یاد گیری و مطالعه عادت کنید وگرنه کسی قرار نیست بهتون کار بده ! برخلاف رشته هایی مثل پرستاری که دانشجوی پرستاری برای یک بار سوزن زدن رو یاد میگیره و تا آخر عمر با همون روش سوزن میزنه تو برنامه نویسی شرایط طوری شده که اگر با این سرعت دیوانه وار بره جلو احتمالا هر هفته یک بار روش سوزن زدن سهله خود سوزن عوض بشه و شما مجبورید با این جریان جلو برید و این یعنی مطالعه و کار کشیدن بیشتر از مغز ! هیچ وقت به خودتون دروغ نگید و اگر واقعا حال و حوصله این کارا رو ندارید برید سراغ یه رشته دیگه چون گاهی وقتا واقعا پروسه یادگیری حتی با وجود علاقه کسل کننده میشه ! و آدم از این شغل متنفر میشه .
توصیه دومی که میتونم بکنم اینه که اگر اعصاب قوی ندارین به هیچ وجه به این شغل فکر نکنید ! چون قراره خیلی جاها کله تون رو بکوبین به دیوار و ساعت ها و بعضی وقتها هفته ها بخاطر یه خطای مسخره درگیر بشین ! باید روحیه بیش از اندازه سمج و جستجوگر و صبوری داشته باشین وگرنه فوری خودتون رو میبازین ! گاهی وقت ها مواردی پیش میاد که واقعا هیچ راهی وجود نداره و درکمال تعجب کارفرما و مدیر پروژه و .... ازتون انتظار دارن تا آخر هفته یک راه بسازین !
توصیه سومی که میتونم بکنم اینه که هیچ وقت رویایی فکر نکنید و واقع بین باشید ! هر رشته ای یک سری افراد موفق داره و دلیل نمیشه بگیم چون فلان دندان پزشک یا وکیل ماهی 60 میلیون درآمد داره پس بقیه دندانپزشک ها و وکلا هم اینطوری ان ! اتفاقا خیلی ها با همین توهمات وارد رشته پزشکی میشن و بعد از اینکه متوجه میشن فقط تعداد اندکی درآمدهای بالا دارند میفهمند که راه رو اشتباه اومدند و نباید پزشکی میخوندند ! قضیه برنامه نویسی هم دقیقا اینطوری هست با این تفاوت که پزشک قراضه ماهی 4 تومن میگیره اما برنامه نویس خوب ماهی 2.5 میلیون میگیره و اونجای داستان تاسف آوره که برنامه نویس تا آخر عمر مجبوره کتاب بخونه تحقیق کنه اما پزشک نه ! سری به شرکت ها بزنید برنامه نویس هایی با حقوق ماهی 800 تومن یه تومن و ... میبینید و واقعیت دستتون میاد !
توصیه چهارمی که میتونم بکنم اینه که هیچ وقت با مدیر پروژه و .... بحث نکنید و همیشه جوری رفتار کنید که اونها فکر کنند شما احمق تر از اونها هستین چون اگر خلافش ثابت بشه مقدمات اخراجتون رو فراهم میکنند . شرکت های ایرانی یه مرضی دارند که وقتی آدمو استخدام میکنن میگن ما نیروی کاری میخواییم که بحث کنه اشتباههای مارو بگه و گزینه های بهتر رو جلوی ما بزاره اما بعد یه مدتی میفهمین تمام اینا چاخان هستند و کسی اخراج نمیشه که هرچی شنید بگه چشم بحث نکنه یا کاری نکنه بفهمن چیزی بلد نیستن !
توصیه پنجمی که میتونم بکنم اینه که اگر وارد حوزه وب بشین سعی کنید حتما در مبحث فرانت اند بیش از اندازه مهارت بدست بیارین ! باور کنید برای تمام شرکت های ایرانی حتی حرفه ای ها سر سوزن ارزشی نداره که شما چقدر کارتون خوبه و چطور میتونید یه برنامه رو بین چندتا کلاستر توزیع بدین ! تنها چیزی که ازتون میخوان ظاهر خوشگله ! حتی برای دکترای هوش مصنوعی هم کار کنید این اصل رو اجرا کنید و فریب حرفهاشون رو نخورید ! برای اونها مهم نیست چه الگوریتم خفنی پشت احراز هویت وبسایت پیاده کردی فقط یه سایت خوشگل میخوان :)
توصیه ششمی اینه که اگر آگهی هایی مثل این :
به یک برنامه نویس مسلط به وب ، اندروید ، طراحی ، فتوشاپ ، آی او اس ، سی شارپ ، جاوا ، پایتون ، اسکالا و ... نیازمندیم ، اولویت استخدام با کسانی است که خانم باشند و سیم کشی هم بلد باشند
دیدید به هیچ وجه تعجب نکنید ! در ایران شما رو با هر عنوانی استخدام کنند به طرز عجیبی انتظار دارند همه این موارد رو یا بلد باشین یا فوری یاد بگیرین وگرنه یکی دیگه جاتون میارن یا از حقوق شما کم میکنند ! برای خود من بارها پیش اومده که با عنوان بک اند کار استخدام شدم اما بعد مدتی مجبورم کردن کد فرانت اند هم بزنم و وقتی اعتراض کردم اخراج شدم بجام یه فرانت اند کار دیگه آوردن به اون بک اند یاد دادن :)
برای همین فرانت اند رو خیلی خوب یاد بگیرید !
توصیه ششمی که میتونم بکنم هیچ وقت با مدیر پروژه یا صاحب شرکت یا کارفرما و ... غیره صمیمی نشید چون از صمیمیت شما خوشتون بیاد نیاد سو استفاده میکنند و بعد یه مدت میگین لعنت به من که با این گفتم و خندیدم ! برای همین هرچقدر جدی تر باشین و رو ندین موفق ترین ! گول حرفهایی رو که یه آقای کت و شلواری یا یه جوون خوش تیپ با تی شرت بهتون در مورد اینکه چقدر صمیمی و دوست هستند داخل شرکت و انتظار دارند شما هم اونجوری باشید به هیچ وجه نخورید چون بعد یه مدت با چشمای خودتون میبینید و حس میکنید که دروغن !
توصیه هفتم اینه که به هیچ شرکت و شخصی دل نبندید و هرجا موقعیت بهتر یا درآمد بهتری بود فوری قبول کنید و با مرام بازی درنیارین چون شما نکنین شرکت شما بالاخره یه روزی میکنه و نیروی کار با قیمت کمتر پیدا کنن فوری اخراجتون میکنند و کلی دلیل میارن که اونا نمیخوان اما مجبورن و ذره ای به زحمات و کارای شما اهمیت نمیدن ! خلاصه کلام اینکه کار جای مرام بازی نیست .
توصیه هشتم اینه که باید به مدت های طولانی بیکاری عادت کنید چون تقاضا برای این شغل کمه و گاهی وقتها باید ماهها از جیب بخورین یا با قیمت مفت کار کنید تا یه کار خوب گیر بیارین !
توصیه نهم اینه که اگر از بیرون پروژه میگیرید قیمت ها رو همیشه چند برابر بگید و زمان تحویل پروژه هم رو ضربدر سه بکنید ! قیمت پایین بگید شک نکنید یا میگن چیزی بلد نیست یا برای همون قیمت پایینم انقد چونه میزنن که چیزی نمونه چون از نظر خیلی ها کار ما مسخره بازی هست و پول مفت میگریم ! اما در مورد زمان باور کنید اگر پروژه رو زود تحویل بدید اولا کارفرما سنگینش میشه پول بده و استدلالشم اینه برای چند روز از من خدا تومن پول میخوایی ! دوما داخل شرکتم باعث سو استفاده میشه و بجای اینکه بهتون پاداش بابت زود تموم کردن کار بدن اتفاقا ازتون بیشتر کار میکشن !
اما این پست چه ربطی به میلیاردر شدن داشت ؟ خب از نظر من آدم میلیاردر کسی هست که به علاقه خودش برسه و منم رسیدم برای همین میلیاردرم و این پست رو نوشتم عده ای افراد ساده که یک شبه دنبال میلیاردر شدن هستند فریب عده ای شیاد رو نخورن و بیخودی وقت و انرژی خودشون رو هدر ندن ! چون این شغل واقعا علاقه میخواد و بدون علاقه نهایتش یک سال میتونید دووم بیارید ! کم نیستند تعداد همکارهایی که نه تنها علاقه بلکه درآمد بالا هم دارند ولی بارها گفتند که اگر به گذشته برگردند شغل دیگه انتخاب میکنند و شبها فقط دوسه ساعت تفریحی کد میزنند برای دل خودشون !
امیدوارم موفق باشید و خوشتون اومده باشه :)
امیدوارم موفق باشید !
مطلبی دیگر از این انتشارات
کوینکس|توضیحات کامل در مورد انواع مدل های قیمتی در معاملات فیوچرز
مطلبی دیگر از این انتشارات
رنجِ مدام
مطلبی دیگر از این انتشارات
الگوریتم انتخاب سهام در بورس