#اناهیتاحقیقی هستم ملقب به #آناپلو یه فریلنسر ایرانگرد برات از خودم و سفرامو افکارم مینویسم نوشته هاموبخون و نظرتو بگو. ✋ اینستاگرام: anapolooo.official@
چگونه با ساخت یک دیوار، هزاران درخت قطع نشد؟
ابتدا باید بگویم افرادی که مرا از نوجوانی میشناسند، میدانند که مدتی در زمینهی حفاظت از محیط زیست شدیدا فعال بودم.و تا امروز هم این فعالیت قطع نشده، اما گاهی کمرنگ چرا!
به هر حال همیشه در مواردی که به این موضوع مربوط میشود واکنش نشان دادم. عجیب یا خوشبختانه، مدتی تراکت پخش میکردم و حالا هم در تولید محتوای هدفمند برای فضای دیجیتال، و انجام خدمات گرافیکی به دنبال کسب روزی حلال هستم.و همانطور که میدانید همه ی این مواردی که گفتم همیشه مرا با یک مورد خاص ارتباط داده و آن مورد چیزی نیست جز تبلیغات و اهمیت آن در عصر امروز یعنی عصر ارتباطات هوشمند.
چه شد که تصمیم گرفتم اینترنتی کار کنم؟
این محیطزیستی بودن هیچ وقت مرا به حال خود وانگذاشت. یعنی در همه چیز و همه کس به دنبال چندوچونها و تاثیرات آن فرد و آن چیز بر محیط زیست بودم.
به همین دلیل ، مدتی که تراکت پخشکن بودم، سوال های زیادی در ذهنم بود.جنس این تراکتها چیست؟ وزنشان چقدر است؟ پخش کردنشان هم که کار حضرت فیل بود؛ بگذریم! این تراکتهایی که ممکن است ۹۰درصدشان زیر دستوپاهای ملت له شود، یا برای پاک کردن پنجره ها استفاده شود، یا برای گرم کردن بنده خدای بیخانمانی آتش زده شود ، چند درخت را قربانی کرده؟ چند نفر در سال ممکن است سفارش چاپ تراکت دهند؟ و از هر آگهی چند هزارتا سفارش خواهند داد؟ بعد به عقل آگهیدهنده یعنی همان کارفرما که این تراکت ها را برای پخش کردن به من داده بود شک میکردم. نه برای اینکه به قطع درختان و گرم شدن زمین و مسئولیت اجتماعی کسبوکار خود حتی فکر نمیکرد! مگر نه اینکه هدف او از چاپ و پخش تراکت گرفتن مشتری بود؟ این روش منسوخ شده با این احوال دیگر جواب نمیدهد؛ غیر از این است؟
بگذریم!کسی به تراکت هایی که من پخش میکردم نگاه هم نمی کرد اما من به مردم خوب نگاه میکردم. در مترو، در اتوبوس ، در تاکسی. آنها روی هر صندلی از فرصت استفاده میکردند تا به صفحه ی تلفن همراهشان زل بزنند.پس فهمیدم باید شغل مسخره و آزار دهنده ای که هر روز مرا با عذاب وجدان بیشتر در قبال محیط زیست و مشغولیت فکری بیشتر روبرو میکرد را رها کنم و خودم را در آن السیدیها یکجوری جا کنم.گذشت و گذشت تا چند روز پیش که دوباره از یک کارفرمای ایرانی در ترکیه سفارش یک تراکت A6گرفتم!تراکتی به اندازه یک چهارم ورقهی A4.آخرین باری که در ایران سفارش تراکت گرفتم یادم نمیآمد و این پروژه ی جدید مرا کمی به خنده واداشت و بعد به فکر فرو برد.
همزمان با این مسئله گزارش سال دیوار 1400 هم منتشر شده بود، و چون دیوار از اولین سایت ها در ایران برای آگهی زدن در اینترنت بود، از طرفی این موضوع به شدت به شغل و حرفه ی من مربوط میشد، واجب بود این گزارش را بررسی کنم.
پاسخ سوال های من در گزارش سال دیوار ۱۴۰۰
در گزارش سال دیوار 1400 نوشته بود برای چاپ 139 میلیون تراکت(یعنی عددی تقریبا نزدیک به تعداد آگهی های منتشر شده در دیوار) البته با اندازه ی یک چهارم کاغذ A4، حدود 280 میلیون لیتر آب مصرف میشود.با فرض اینکه مصرف روزانه هر فرد 220 لیتر آب باشد ، این میزان آب میتواند نیاز شهر کم آبی مانند سمنان را برای بیش از یک هفته تامین کند!
از این که ذهنم ناخوداگاه به سمت فرض یک هفته بی آبی وسط گرمای تابستان رفت بگذریم؛ زمانی که صرفا طراح تراکت بودم به خاطر دارم کسی راضی نمیشد اندازه تراکت کوچکتر از نصف ورقهی A4 باشد؛ مگر پولش کفاف خواسته اش را نمی داد؟ پس در واقعیت باید به مصرف و یا بهتر بگویم به هدررفت دو برابر این مقدار آب فکر کنیم. از طرفی در ساخت کاغذ براق و تقریبا ضد آب یا همان گلاسه از پلاستیک هم استفاده میشود؛ و جالب است بدانید که بیشتر مشتریان بخاطر جلوه ی بهتر رنگها در کاغذ گلاسه، این کاغذ را برای تراکتشان انتخاب میکنند. و اگر کمی راجع به محیط زیست خوانده باشید میبینید که این موضوع یک جورهایی قوز بالاقوز میشود. نمیشود؟
در ادامه تصمیم گرفتم بیشتر به بررسی گزارش سال دیوار به عنوان یک نمونه قابل توجه از بسترهای انتشار آگهی در اینترنت بپردازم. و همانطور که حدس میزنید هدفم دقیقا بررسی تاثیر این برند ها بر محیط زیست، و مواضعشان در برابر مسئولیت های اجتماعی بود.
چرا مسئولیت اجتماعی؟ چون وقتی یک درخت از جنگلهای ایران قطع شود یک مصیبت برای تمام ملت ایران رخداده است؛ یک دارایی از داشتههای ملت ایران کم شده است. جنگلی اگر خشک شود یک اکوسیستم بهم ریخته است، و اکوسیستم کشوری اگر بهم بریزد، مردم آن کشور در زیستن روزمره دچار مشکل میشوند؛ به همین سادگی. پس حفاظت از محیط زیست ، نه یک اعتقاد است و نه یک انتخاب؛ یک مسئولیت اجتماعی است.
مثل سیلی که اخیرا شاهد آن بودیم و مصائب آن ؛ که متاسفانه دقیقا حاصل بی توجهی افراد و کسبوکارها و شرکتهایی بوده که اعتقادی به مسئولیت اجتماعی کسبوکار خود نداشتند.
و حالا پیش به سوی اصل مطلب؛
درسهای محیط زیستی برای یک تبلیغاتچی؛ گزارش سال دیوار 1400
استفاده از اپلیکیشنهایی مثل دیوار اگر مشخصاٌ برای محیط زیست آوردههایی نداشته باشد، نهایتاً از تخریب آن به شکل واضح و موثری جلوگیری میکند. اما حواسمان باشد مجموعهی دیوار خودش یک کسب و کار محسوب میشود، که باید دید این کسبوکار چقدر درباره ی مسئولیتهای اجتماعی کسب و کار خود حساس و پویا عمل کرده است؟ در اینجا میتوانیم مجددا از گزارش سال دیوار 1400 کمک بگیریم. اما دقیقا چه مواردی را باید بررسی کنیم تا بگوییم برند دیوار مسئولیتهای اجتماعی خودش را در قبال مردم و محیط زیست به درستی انجام داده است؟
مسئله این است که دیوار و بسترهای انتشار آگهی اینترنتی، به خودی خود، در حفاظت از محیط زیست موثرند؛ پس مهمترین مسئولیت آنها در قبال اجتماع و محیط زیست افزایش میزان رضایت کاربران فعلی، در نتیجه حفظ آنها و افزایش جذب تعداد کاربران جدید به این فضاست.
خوشبختانه ما در عصری به سر میبریم که برندهایی مثل دیوار رقبایی قدرتمند مثل خودشان دارند. کاربران هم هر روز هوشمندتر میشوند و اگر این بسترها کمی سهلانگار باشند، از رقبای خود عقب میمانند. به همین خاطر است که باید خود را در بازه های زمانی مختلف به روز رسانی کنند و عملکردشان را بهبود دهند؛که این مسئله در گزارش سال دیوار 1400 به خوبی مشاهده شده است.
طبق گزارش سال دیوار ۱۴۰۰:
- تعداد تلفن های همراهی که این اپلیکیشن را نصب کرده اند با رشد 20 درصدی نسبت به سال قبل به بیش از 53 میلیون عدد رسیده است.
- نصبهای فعال آن با هشت درصد رشد به بیش از 23 میلیون رسیده است.
- و بر اساس آمار داده شده، از جمعیت 59 میلیون و چهارصد نفری بالای 18 سال در ایران، تقریبا 22 میلیون نفر، در دیوار آگهی منتشر کردهاند. یعنی از هر سه ایرانی بالای 18 سال، حداقل یک نفرشان در دیوار آگهی داده است.
اما مسبب این رشدها، تکاملات دیگریست که در ادامه میخوانید:
طبق این گزارش،در سال 1400 آگهی های دیوار بیش از تقریبا 46 میلیارد بازدید یکتا داشتهاند؛ اما این رقم در سال 1399 طبق آمار 12درصد پایین تر بوده است. این برای آگهیدهندهها قطعا مهم بوده و درصد احتمال موفقیت آگهیشان را بالا برده است.
اما نکتهی جالبی هم نظر مرا جلب کرد؛ و همان لحظه لبخند رضایتی روی لبان کودک محیطزیستی درونم نشست و آرام گرفت.
یادتان هست در روزنامه چقدر صفحات استخدام را میگشتید؟ البته بعد از آنکه کار موردعلاقهتان را نمییافتید، آنها را برای پاک کردن پنجرهها در اسفند ماه، در یک کشوی مرموز بایگانی میکردید.
نکته اینجاست که طبق گزارش سال دیوار، تعداد بازدید یکتای هر آگهی در دستهی استخدام دیوار، سه ونیم برابر متوسط بازدیدهای یکتای آگهیهای دیوار بوده اس. رشد بازدید یکتای تمام دستهها هم به طور متوسط 6 درصد محاسبه شده است.
حالا که میبینیم بازدهی دیوار به این شکل رشد داشته، میتوانیم بگوییم صرفا برند دیوار، در اهمیت دادن به محیط زیست و مسئولیت اجتماعی کسبوکار خود، اهمیت و ارزش لازم را قائل شده است.
و همین مسئله باعث افزایش بازدهی آگهیها، افزایش رضایت کاربران فعلی و در پی آن،جذب افراد بیشتر به این پلتفرم ها و نهایتا، بهبود شرایط محیطزیست حداقل در ایران میشود.
#گزارش_سال_دیوار_۱۴۰۰
مطلبی دیگر از این انتشارات
گیت (git) چیست ؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
ازگرانی غم مخور
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا استارتاپ نتیجه نمیگیرد