فرهنگ «دیوارگردی»، یک تفریح جدید یا میراثی اجدادی؟!
بنا بر گواهی تاریخ، از دیرباز در تمامی جوامع «بازارگردی» یکی از رایجترین سرگرمیها، به ویژه میان بانوان بوده است. زنان در گذشته برای رهایی از روزمرگیهای زندگی و همسرداری و کلافگیِ سر و کله زدن با کودکان ، خود را به بازارها میرساندند تا ساعتی با گردش در میان دالانها و سراها و قیصریهها و چهارسو و حجرهها تمدد اعصابی نموده و در درخشش بازار زرگرها ، کوبش بازار مسگرها، لطافت ابریشمین فرشهای دستباف و البسههای الوان، کسالت روزگار از یاد ببرند. گواه اینکه تا همین چند سال پیش هم، بانوان شاغل با بالاترین مراتب شغلی و تحصیلی در اندک فرصتهای پیش آمدهی مابین کار، بدون قصد خرید، با مرخصی ساعتی سر از پاساژها و فروشگاههای بزرگ در آورده و با انرژی دو چندان به محیط کار بازمیگشتند و چه هوشمندانه، کارفرمایان این دست زنان، انرژی و تشعشعات مثبت حاصل از «بازارگردی» را به محیط کار خود بازمیگرداندند.
گویی طبق اصلی نانوشته اتصالی نامرئی میان بازدید از مراکز خرید و حال خوش روحی این بزرگواران برقرار بود و به اعتراف ایشان هیچ تراپی و درمانی کارآمدتر از این، برای بهبود شرایط روحی و کاهش فشارهای فکری، موثر نخواهد افتاد.
«ژن بازارگردی» میراث انسان غارنشین!
هر چند که در بسیاری موارد این اشتیاق و کشش از سوی آقایان افراطی، خسته کننده و هزینه بر تلقی میگردد، اما این رفتار و علاقه در خانمها ریشهای تکاملی دارد. جان گاتمن، نویسنده، پژوهشگر و روانشناس آمریکایی در کتاب «اسرار دلربایی» بر این باور است که زمانی که بشر برای اولین بار زندگی در غارها و قبیلهها را آغاز کرد، زنان بهدنبال غذا بودهاند و هرگز نمیدانستند که چه چیزی ممکن است پیدا کنند. در بسیاری از قبایل باستان، اعضای قبیله به زنانی متکی بودند که سبدهایشان را برمیداشتند و در حالی که کودکانشان را بر دوش حمل میکردند، بیرون میرفتند. همهی طول روز را میگشتند. آنها هر روز بدون آنکه بدانند چه چیزی ممکن است پیدا کنند عازم میشدند، اما میدانستند که باید چیزهای زیادی پیدا کنند، چیزهایی همانند غذا، پوشش و وسایلی برای تزئین و زیبا کردن خود و غارشان.
سلامت و خوشی قبیله متکی بر زنان و مهارتهای جستجوگری،حافظه و خلاقیت آنها بود. و بدان وسیله آنها میتوانستند چیزهایی را جمعآوری کنند و بهعنوان هدیه به خانه بیاورند تا زندگی را در قبیله بهتر کنند.
بشر امروز دیگر در غارها زندگی نمیکند، اما شاید دانستن این اصل تکاملی به درک بهتر این علاقه در خانمها کمک کند. علاقهای که حتی وقتی نیاز به خرید هم وجود ندارد باعث میشود تا سبد خود را بردارند و عزمشان را جزم کنند تا با استفاده از خلاقیت و حافظه قوی خود، هدایایی برای قبیله بیاورند؛ غذا، نوشیدنی، لباس، دارو و چیزهایی برای آراستن خود، اعضای خانواده و غار. خرید برای زنان یک تجربهی مثبت، هنری و خلاقانه است که بهصورت تکاملی در DNA آنها نفوذ کرده.
با این همه، میدانیم که در بسیاری از موارد شرایط موجود، حضور فیزیکی و بهرهمندی از این تلذذ روحی را برای بسیاری ناممکن مینماید. منجمله دوری راه، نارضایتی خانواده، هزینههای رفت و برگشت، گرما و سرما، مراقبت از فرزند و یا شاغل بودن در ساعات کاری مراکز خرید و....
و در اینجا بود که اکسیر خلاقیت و تکنولوژی به خروج غول چراغ جادو منتج گردید و آرزوی ظهور بازار در هر مکانی را میسر گرداند. دستاوردی که شاید تا همین چند سال قبل هم تصورش امری محال و ناممکن مینمود.
پاها را دراز کنید و به «دیوار» تکیه زنید،«نگاهی به گزارش ديوار سال1400»
انسان غارنشین دیروز با ورود به عصر هوشمندی و وقوف بر ارزش زمان در این دوره، کوشید تا با بهرهگیری از جدیدترین ابداعات و اکتشافات خود، در مسیری هموار گام گذاشته و با بهبود شرایط، تسهیلات بیشتری را در زندگی به کار گیرد.
غارنشین دیروزی، وامدار هوش تکامل یافتهی خود، در میان بازار رقابتی موجود، به ارزیابی پرداخته و مناسبترین گزینه را با توجه به نیازهایش برخواهد گزید.
این روزها به لطف حضور فعال و سازمان یافتهی پلتفرمهایی همچون «دیوار»، با بیش از ۵۳ میلیون نفر بازدیدکننده، میتوان ضمن صرفه جویی در زمان و هزینه، نیازهای نهادینه شده در وجود انسانها را نیز پاسخگو بود.
نگاهی به آمار و ارقام گواهی بر این مدعاست که کاربر امروزی، همچون گذشته علاقهمند به «بازارگردی» یا همان «دیوارگردی» بوده و اوقات فراغت را بین صفحات مجازی این اپلیکیشن به گشت و گذار میپردازد. (بیشترین بازدیدها بین ساعات19 تا 1 بامداد).
زن و مرد تکامل یافتهی غارنشین، هر دو از گردش و چرخ زدن در «دیوار» لذت می برند و پرچم سفید میانشان در اهتزاز است. هر چند که آمارهای موجود از بخش «خانه و آشپزخانه»، با بیشترین میزان رشد در بازدید، وزنه را به سمت خانمها سنگین میکند اما با نگاهی به تعداد جستجوی کلیدواژه های پرتکرار، با اغماض می توان سهمی تقریبا" مساوی از «دیوارگردی» را به طرفین تخصیص داد.
(پراید-مبل-کبوتر-موتور-طلا-دوچرخه-گوشی-کار-ماشین-فرش-نیسان و…..)
حال اگر همین «دیوارگردی» مجازی را با تعداد کابران موجود (عرضهکنندگان کالا و خدمات+متقاضیان) در فضایی حقیقی همچون بازار بزرگ تهران با مساحت 105 هکتار در نظر بگیریم، برای ادامهی کار به فضایی حدوداًچهارده برابر بیشتر نیاز خواهیم داشت! که این تسهیل و همراستا نمودن نیازهای طبیعی انسان با تکنولوژی موجود، امتیازی است که پلتفرم «دیوار» هم مسیر با آن گام برداشته و در دنیایی که گاهاً تکنولوژی در جهتی مخالف با نهاد و سرشت انسانها در حرکت است، توجه به «انسان و نیازهایش» را سرلوحهی امور قرار داده است.
اپلیکیشن «دیوار» مناسب با نیازهای فردی و تسریع در پاسخگویی آن موجب تحکیم دیوارههای اعتماد و محبوبیت میان خانوادههای ایرانی و به یکی از اعضای مفید و ضروری آن بدل گشته است. گو اینکه بر اساس آخرین آمار رسمی مرکز آمار ایران، از تعداد خانوارهای ایرانی که ۲۶.۵ میلیون تخمین زده میشوند به ازای هر خانوار ، دو گوشی موبایل از این پلتفرم بهره میبرند.
برای تایید این مدعا میتوانید گزارش دیوار را ببینید:
مطلبی دیگر از این انتشارات
مدیریت وابستگی در برنامه نویسی به زبون آدمیزاد
مطلبی دیگر از این انتشارات
بررسی recomposition و remember در jetpack compose
مطلبی دیگر از این انتشارات
بورسی که نکوست از بهارش پیداست...