ردپای سنت الهی در A/B Test
به طبیعت برگردیم
طبیعت یک A/B Test کار حرفهای است؛ میپرسید چرا؟ جوابش ساده است. تکامل گونههای زیستی در طبیعت بهترین مثال است برای A/B Testing. آنطور که طبیعیدانان و تجربیخوانان در گوش ما هندسهکاران و نمودارفهمان فرو کردهاند، همه ما (یعنی همه انسانها و حیوانات و گیاهان) نیای مشترکی داریم؛ احتمالا همان تکسلولیهای دوستداشتنی در عمق اقیانوسهای تاریک.
پس این همه موجودات زنده گوناگون که حسابش از دست بنیبشر خارج است، از کجا سر بر آوردهاند؟ تا الآن که ما داریم A/B Test را برای شما توضیح میدهیم، بهترین و دقیقترین پاسخ را چارلز داروین برای این سوال در برگه زندگیاش نوشته است. در واقع داروین مثل بقیه همبازیهایش در علوم طبیعی میخواست بداند که تنوع زیستی موجودات زنده چطور بوجود آمده؟ البته این تنها سوال ذهن مریض او نبود. سوال دیگری هم توی سر داروین وزوز میکرد: چرا با وجود تولید نسل زیاد گونههای زیستی، جمعیت آنها در شرایط عادی به سرعت تغییر نکرده و این کره خاکی را منفجر نمیکند.
ذهن مریضی داشت، خسته شد ولی از پا ننشست
داروین بعد از یک سفر عجیبوغریب پنج ساله و دریایی که حسابی دریازدهاش هم کرد، به این نتیجه رسید که همه فرزندان والدین (حالا هر موجود زندهای که میخواهد باشد)، دقیقا مثل یکدیگر نیستند و تفاوتهایی هرچند اندک در ویژگیهایشان دارند. این تفاوتهای کوچک و بزرگ در اثر جهشهای ژنتیکی خودش را نشان میدهد. در واقع طبیعت به طور تصادفی(اگر قبول کنیم کار خودشان نبوده و واقعا تصادفی در کار است!) تغییراتی در نسل یک گونه زنده پدید میآورد. وقتی فرزندان رشد میکنند، ویژگیهای اندک متفاوتشان باعث میشود سازگاری کمتر یا بیشتری با محیط داشته باشند و در نهایت آنها که سازگاری بهتری با محیط زندگیشان دارند، میتوانند در تنازع برای بقا (با توجه به محدودیت منابع و غذا و جای خواب و وام مسکن و اختلاس و ...) باقی بمانند و نسلشان ادامه پیدا کند. همین فرایند ساده و البته تصادفی باعث بوجود آمدن تدریجی گونههای جدید و تثبیت آنها در طبیعت میشود تا در طی میلیونها سال از نیاهای مشترک این همه جک و جانور پایشان به زمین باز شود.
اگر نمردیم قویتر خواهیم شد
مثالی هم که در همه کتابها و ارائههای تکاملکاران پیدا میکنید، موضوع گردن بلند زرافههاست. به ادعای این دوستان گردن زرافهها از اول اول بلند نبوده و هر دو نوع زرافهها در برههای از تاریخ وجود داشتند ولی چون غذای آنها برگ درختان بلند (که هر ورقش دفتریست معرفت کردگار) بوده، عملا زرافههای قدکوتاه شانسی برای زنده ماندن در جنگل تنازع برای بقا نداشتند و از بین رفتهاند؛ یعنی هر دو نوع زرافهها روبهروی طبیعت قرار گرفتهاند و این طبیعت خشن بوده که زرافههای قدبلند را برای باقی ماندن انتخاب کرده و قدکوتاهها را حذف کرده است: چقدر خشن و دردناک!
خدا هم آره؟!
یک مثال جالب دیگر در زمینه سابقه A/B Test در خلقت و آفرینش و طبیعت مقایسهای بین راهبان مسیحی و روحانیون مسلمان است: خدا به راهبان مسیحی اجازه داد که شراب بخورند ولی مجوز زن گرفتن به آنها نداد، از سوی دیگر به روحانیون مسلمان گفت شراب نخورند ولی میتوانند چهار زن بگیرند. این هم اگر کمی تسامح به خرج بدهیم، همان A/B Testing خداست و میخواسته ببیند کدام بهتر جواب میدهد!
مشتری توی مشتمه
هدف از A/B Test به صورت ساده و صریح و شفاف «پی بردن به لایههای ناخودآگاه ذهن مشتری» است: در پس ذهن مشتری چه میگذرد؟ مشتری چه چیزی را دوست دارد و به آن واکنش مثبت نشان میدهد؟ رفتار مشتری در مواجهه با سناریوهای مختلف چگونه است؟ در واقع دوست داریم بدانیم مشتری چطور رفتار میکند. کمی خشنتر و سودمحورانهتر دوست داریم مشتری مثل موم در دست ما باشد.
برای خواندن بیشتر درباره A/B Test در دنیای دیجیتال اینجا را بخوانید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
وردپرس؛ عصای دست نابلدها
مطلبی دیگر از این انتشارات
ما یک وسیلهایم!
مطلبی دیگر از این انتشارات
هنوزم میشه عادل بود