چیزایی که دوست داریو رها کن تا به دستشون بیاری

امروز داشتم فکر میکردم و پست «عمو کیا» درمورد غریق نجات رو میخوندم

https://vrgl.ir/frN13

این فکر به ذهنم رسید که منم خیلی جاها تقلای بیخود کردم ، شاید چندین ماه زور زدم ، هر تلاشی که میتونستم برای بیشتر نزدیک شدن و نگه داشتن آدمایی که دوسشون داشتم میکردم . من هر تلاشی میکردم نگهشون دارم چون فکر میکردم دارم از دستشون میدم درحالی که اونا قصد رفتن نداشتن ، در حالی که اونا جایی نمیرفتن و بودن.

حتی شاید بعضی وقتا به خودم و اونا سخت میگرفتم، انگار به زور توی قفس دوست داشتنم قرارشون میدادم ، تقلا میکردم و زور میزدم برای بودنشون . و هرچی بیشتر تلاش میکردم و دست و پا میزدم بیشتر از دستشون میدادم و ازم دور میشدن . انگار تلاشام نتیجه عکس داشت .


ولی از یه جایی خسته شدم و کلا رها کردم ، یا حداقل سعی کردم رها کنم . توی کتاب چشم دل بگشا که دارم خلاصشو برای پستای بعدی آماده میکنم چیزی خوندم که واقعا روم تاثیر داشت و درست بود

(( موهبت خود دست بکشید. به آرامی و ملایمت نگاهش دارید . همواره آماده باشید که رها و آزادش کنید ))
تکه ای از کتاب چشم دل بگشا
تکه ای از کتاب چشم دل بگشا


شما با رهایی عاطفی هرگز چیزی را که حق الهی شماست از دست نمی دهید


واقعا درست بود من وقتی که رها کردم ، تمام چیزایی که از داشتم بخاطر دست و پا زدن الکی از دست میدادمو دوباره به دست آوردم

میدونی آدما مثل ماهی میمونن اگه فشارشون بدی از دستت سر میخورن ولی اگه فقط تو دستت نگهشون داری چیزی نمیشه

یکی از دوستام میگفت اگه بتونی بگذری و رها کنی دنیا جلوتر برات چیزای قشنگ تری در نظر گرفته



و در آخر

آدما مثل پروانه میمونن اگه بگیریشون بالشون میشکنه ، بجای اینکه بگیریشون باید یه باغ زیبا درونت بسازی که همه پروانه ها بیان سمتش