عاشق نویسندگی و هنرهای دستی - موسس و مدیر تولید عینک های چوبی دارین
بهانه
بهانه
گاهی برای بودن به هیچ بهانه ای نیاز نداریم؛ هر چند ممکن است این گاهی چند لحظه بیشتر طول نکشد.
در لحظه ی نخستین بودنش هوا گرگ و میش شد. او نقطه ای نورانی را در آسمان رصد کرد. با خودش گفت: باید بین او و آن نقطه ی نورانی ارتباطیباشد.»
شاید جملات بالا و تمام نشانه های دیگر بهانه ای بود تا او یک منجم به دنیا بیاید.
او یک منجم به دنیا آمد و از همان لحظه ی اول شروع اسمی برای آن نور انتخاب کرد که اگر کمی دقت کنیم میتواند همان ستاره ی خودمان باشد. خوشحال شد فکر کرد که چند لحظه ی بودنش دارد تمام میشود و کار را به پایان رسانده است. یادداشتهایش را مرتب کرد و قبل از آن که برگردد برایبار آخر به آسمان و آن نقطه ی نورانی نگاهی انداخت و ...
.
.
.
سیروان صمیمی
من در داستانهایم
عینک های چوبی دارین
DARINART.ORG
مطلبی دیگر از این انتشارات
در لایه ها
مطلبی دیگر از این انتشارات
دونده
مطلبی دیگر از این انتشارات
پدر