خلط غلط هویت سفیر و تاجر ونیزی توسط ضیاءالدین سجادی و عبدالحسین نوایی / محمد حسن‌پور گوهری

محمد حسن‌پور گوهری: شرح سیاحت «بازرگان گمنام ونیزی»، یکی از آثار مندرج در کتاب موسوم به «سفرنامه‌های ونیزیان در ایران» است که توسط منوچهر امیری از برگردان انگلیسی آن‌ها به فارسی ترجمه شده است. جووانی باتیستا راموزیو که متن ایتالیایی منبع مذکور را در مجموعۀ معروفِ موسوم به «دریانوردی‌ها و سفرها» آورده است، به بی‌اطلاعی از اسم سیاح تجارت‌پیشه تصریح دارد.[۱] اما طبق تحقیق ژان اوبن پژوهشگر فرانسوی، این بازرگان فرانسِسکو رومانو (Francesco Romano) نام داشته است.[۲] علی‌ای‌حال، غرض از عرض این مقدمه، تذکر و تصحیح خطای فاحش مرحومین ضیاءالدین سجادی و عبدالحسین نوائی در معرفی هویت این تاجر ونیزی است.

سجادی و نوائی به‌عنوان مصحح و محشی سومین ترجمۀ فارسیِ مجلد چهارمِ کتاب «تاریخ ادبیات ایران»، اثر ادوارد گرانْویل براون، در توصیفی سقیم و سبک جهت معرفی هویت تاجر نوشته‌اند: «این تاجر گمنام ونیزی کُنتارینی نام داشت و نزد اوزون‌حسن بوده و از او در کتابش سخن می‌گوید و راجع به شیخ حیدر داماد او بحث می‌کند.»[۳] این توصیف سطحی خطای فاحشی است که مبیّن بی‌دقتی مصححان خاطی در اطلاع از دو منبع متمایز ونیزی است. کنتارینی از سفرای اعزامی جمهوری ونیز به دربار حسن‌پادشاه بایندری در بازۀ زمانی ۱۴۷۷-۱۴۷۳م بود. برخلاف قضاوت عجولانۀ دو مصحح، کنتارینی اصلاً در بطن مقطع تاریخیِ حدوث وقایعِ سنوات تأسیس و ثباتِ سلطنت صفویه نبوده و هیچ ذکری از صفویان نداشته است. اما در مقابل، بازرگان ونیزی معاصر اسماعیل اول صفوی بوده که در مقطع زمانی ۱۵۲۰-۱۵۱۱م مدتی را در ایران گذرانده بوده که به شرح مشاهدات و خاطرات خود پرداخته است.[۴]

شگفت‌تر آنکه در عین خلط هویت کنتارینی و تاجر ونیزی به‌عنوان یک شخص واحد، مخاطب را جهت اطلاع بیشتر حول احوالِ «این تاجر گمنام ونیزی و مطالبش دربارۀ اوزون‌حسن»، علاوه بر کتاب سفرنامه‌های ونیزیان در ایران، به مجلد سوم مجموعۀ براون (ترجمۀ علی‌اصغر حکمت) ارجاع داده‌اند. در حالی که نه‌فقط در مجلد سوم مجموعۀ براون، بلکه در همین موضع از ترجمۀ فارسی مجلد چهارم نیز، تمایز صریح هویت دو ونیزی توسط براون اظهرمن‌الشمس است. گویا سجادی و نوائی فراموش کرده‌اند که براون در صفحات آغازین کتاب، کنتارینی را در ردیف سفرایی ذکر کرده که در نیمۀ دوم سدۀ پانزدهم میلادی و پیش از پیدایش صفویه به ایرانِ بایندری آمده بودند.[۵] براون بر ترجمۀ انگلیسی سفرنامه‌ها استناد کرده که چاپ هم‌زمان انجمن هَکلوت لندن در دو مجلدِ منفصل بوده‌اند. مکتوبات آمبروزیو کنتارینی توسط یوجین آرماند روی در یک مجلد و متن سفرنامۀ بازرگان ونیزی نیز، به ترجمۀ چارلز گری در مجلد دیگر حضور دارند.[۶]

گویا حتی ضمن تورقی گذرا در تفاوت دو منبع دقت نکرده‌اند. وگرنه مرجع مدعیان ناقض دعوی ناصواب آن‌ها است! بطلان این خلط عجیب و تأسف‌آور ضیاءالدین سجادی و عبدالحسین نوائی، با مرور مختصر صفحات و مشاهدۀ فهارس و منابعِ مراجع مذکور، متقن و مبرهن است. این قبیل خطایا در آثار متعددی حضور دارد و عندالوقت به موارد بیشتری خواهم پرداخت.

(۱۴۰۲/۰۵/۱۱)

•┈┈•┈┈•┈┈•

• مآخذ کلام:

1. Ramusio, Giovanni Battista. 1583. Delle Navigationi Et Viaggi. Secondo Volume. In Venetia, Appresso i Giunti. pp. 112b-125b.

2. Aubin, Jean. 1995. "Chroniques persanes et relations italiennes, Notes sur les sources narratives du règne de Šâh Esmâ'il Ier". Studia Iranica (24): 247-259.

۳. براون، ادوارد. ۱۳۷۵. تاریخ ادبیات ایران از صفویه تا عصر حاضر. ترجمۀ بهرام مقدادی. تحشیه و تعلیق ضیاءالدین سجادی و عبدالحسین نوائی. چاپ دوم. تهران: مروارید. ص ۵۸.

۴. جهت سهولت اطلاع از محتوا به‌زبان فارسی رک: امیری، منوچهر، مترجم. ۱۳۸۱. سفرنامه‌های ونیزیان در ایران. برگردان فارسی ترجمۀ انگلیسی چارلز گری. ۱۸۷۳م. چاپ دوم. تهران: خوارزمی. ص ۱۹۶-۱۲۵، قس. با ۴۵۸-۳۷۷.

۵. نک: براون ۱۳۷۵: ۵۹-۵۸، قس. با ۲۳؛ نیز رک: همو. ۱۳۳۹. از سعدی تا جامی. ترجمه و حواشی به‌قلم علی‌اصغر حکمت. چاپ دوم. تهران: ابن‌سینا. ص ۵۷۴.

6. Barbaro, Josafa and Ambrosio Contarini. 1873. Travels to Tana and Persia. Translated by William Thomas and by Eugene Armand Roy. London: The Hakluyt Society; Grey, Charles, trans. & ed. 1873. A Narrative of Italian Travels in Persia in the 15th and 16th Centuries. London: The Hakluyt Society.

? @SafavidStudies | مطالعات صفویه