کوتاهنوشتههای محمد حسنپور گوهری
نظری بر ادعای بیبنیان زوال موقعیت زبان ترکی در اصفهان صفوی! / محمد حسنپور گوهری
محمد حسنپور گوهری: برخی انتقال پایتخت صفوی به اصفهان را عامل زوال موقعیت زبان ترکی قلمداد کردهاند. ادعایی که منحصر به محققان فارسیزبان نبوده و حتی نویسندگان ترکیزبان نیز دچار چنین لغزش فاحشی شدهاند و عباس اول صفوی را بهعنوان مقصر آن نکوهیدهاند!
از اولین اشارات بدین مدعا را میتوان در دایرةالمعارف فارسی مصاحب دید. در ذیل مدخل صفویه که اسم راقم سطور آن بهسان سایر مداخل قید نشده، آمده است: «زبان ترکی، که زبان خاندان صفویه و قبایل قزلباش بود، احتمالاً در زمان شاه عباس کبیر زبان رایج دربار بود، اما بعدها رواج این زبان نسبت به زبان فارسی کاهش یافت، و انتقال پایتخت به اصفهان به ایرانیشدن عناصر بیگانه کمک کرد.»[۱] مرتضی راوندی - پژوهشگر آزاد - در مجموعۀ خود که با صبغۀ روایی غالب بر آن، فاقد تحلیل منسجم است، همین مدعا را عیناً رونویسی کرده است.[۲]
اما سوای دستۀ قبل، تصورات برخی نویسندگان ترکیزبان نیز جالب توجه است. بهروز حقی در یک توصیف غلط و سطحی که عدم اطلاع دقیق وی از تاریخ صفوی در آن ساطع است، با بیان خاصی مواردی را در توصیف «سفّاکیِ» عباس اول نسبت به «زبان ترکی» و «مردم آذری» برشمرده است! کذا: «توهین به غرور ملی آذربایجانیان بهخاطر انتقال پایتخت از آذربایجان به اصفهان و رسمی نمودن زبان فارسی بهجای زبان اکثریت مردم که ترکی میباشد.»[۳]
البته نباید همانند دکتر جلال متینی، ذکر این ادعا را مختص بهروز حقی دانست.[۴] زیرا کلام او، چیزی جز تکرار تصور صمد بهرنگی نیست: «شاه عباس اول با انتقال پایتخت به اصفهان و جانشین کردن تدریجی زبان فارسی بهجای زبان آذری در دربار، و درافتادن با قزلباش و رنجاندن آنها، و تراشیدن شاهسون بهعنوان رقیبی برای قزلباش، دلبستگی عمیقی را که از زمان شاه اسماعیل (در شعر آذری متخلص به خطایی) میان آذربایجانیان و صفویه بود از میان برد، و حرمت زبان آذری را شکست.»[۵]
جواد هیئت نیز همین تصور غلط را البته ضمن توصیف درستی از توالی انتقال پایتخت صفویه نوشته است: «دوران رونق و نفوذ زبان کتابت ترکی آذربایجانی دیری نپایید و با انتقال پایتخت از تبریز به قزوین و اصفهان زبان ترکی پشتوانۀ دولتی را از دست داد. حتی از اواخر قرن ۱۶، یعنی از دوران پادشاهی شاه عباس، سیاست تضعیف زبان ترکی همراه ترویج زبان فارسی اجرا شد.»[۶] بهروز خاماچی نیز قولی مشابه دارد: «با ظهور شاه عباس و انتقال پایتخت از تبریز و قزوین به اصفهان، زبان و اشعار کلاسیک ترکی آذری از رونق افتاد.»[۷] عباسعلی جوادی نیز نوشته است: «بعد از شاه اسماعیل فارسی رونق و اعتبار بیشتری یافته است.»[۸]
من خود را ملزم به قلمفرسایی در رد و نقد مفصل این ادعای واهی نمیدانم؛ زیرا پیشتر، تورخان گنجهای، حسن جوادی و ویلم فلور در مقالات ارزندۀ خود بهصورت مستند و مستدل چنین مدعیاتی را قویاً رد کردهاند.[۹] فلذا جوهر گوهری در این موضع نیز ضمن ارجاع مخاطب به دو مقالۀ مذکور، به ذکر نقلی از دکتر فاروق سومر بسنده میکند: «برخلاف گمانهزنیها، انتقال مقر سلطنت و مرکزیت دولت صفوی به اصفهان نیز، هیچگونه تغییری در وضعیت زبانی دربار ایجاد نکرد و تأثیری بر آن نداشت. زبان ترکی بهعنوان زبان رسمی دربار سلطنتی، جایگاه خود را در همۀ دورۀ زمانی شاه عباس اول و اخلافش حفظ کرد. بسیاری از شعرای ترکیسُرا در این شهر بالیدند؛ زیرا ترکی نهفقط زبان امرای دربار و اردوی صفوی، بلکه زبان مادری این سلسله نیز به شمار میرفت.»[۱۰]
• مآخذ کلام:
۱. مصاحب، غلامحسین. ۱۳۸۱. دایرةالمعارف فارسی. ج. ۲. چ. ۳. تهران: کتابهای جیبی. ص ۱۵۶۹، ۱۵۷۱. طبق معرفینامۀ اثر، مدخل صفویه احتمالاً بهقلم عباس زریاب خویی یا عبدالحسین زرینکوب بوده است (همان، ج. ۱: ۶).
۲. راوندی، مرتضی. ۱۳۷۴. تاریخ اجتماعی ایران. ج. ۸/۲. چ. ۱. تهران: نگاه. ص ۴۷.
۳. حقی، بهروز. ۱۳۶۷. جهانبینی حماسۀ کوراوغلو. چ. ۱. ناشر: مؤلف. ص ۱۳.
۴. متینی، جلال. ۱۳۷۲. «زبان فارسی و حکومتهای ترکان.» مجلۀ ایرانشناسی ۵(۳): ۷۰۰-۴۶۳. ص ۶۲۵.
۵. بهرنگی، صمد. ۱۳۴۷. قصههای بهرنگ. چ. ۳. تهران: دنیا و روزبهان. ص ۳۱۲-۳۱۱.
۶. هیئت، جواد. ۱۳۸۰. سیری در تاریخ زبان و لهجههای ترکی. چ. ۳. تهران: پیکان. ص ۲۳۷.
۷. خاماچی، بهروز. ۱۳۷۰. فرهنگ جغرافیای آذربایجان شرقی. چ. ۱. تهران: سروش. ص ۳۷.
۸. جوادی، عباسعلی. ۱۳۶۷. آذربایجان و زبان آن. چ. ۱. ناشر: کتاب جهان. ص ۵.
۹. گنجهای، تورخان. ۱۹۹۹. «زبان ترکی در دربار صفویه در اصفهان.» تریبون ۴: ۷۹-۷۳؛
Floor, W., & Javadi, H. 2013. "The Role of Azerbaijani Turkish in Safavid Iran." Iranian Studies, 46(4): 569-581.
10. Sümer, Faruk. 1976. Safevî Devletinin kuruluşu ve gelişmesinde Anadolu Türklerinin rolü. Ankara: Günen Matbaasi. s. 5-6.
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلط غلط هویت سفیر و تاجر ونیزی توسط ضیاءالدین سجادی و عبدالحسین نوایی / محمد حسنپور گوهری
مطلبی دیگر از این انتشارات
«معیتِ کلاه و خود» و تعبیر غلط آن به «کلاهخود» / محمد حسنپور گوهری
مطلبی دیگر از این انتشارات
قدمت دقیق مصحف جلدسیَهِ شاهیوند: قرآنی مخطوط از عصر قاجار / محمد حسنپور گوهری