حضرت زینب کبری سلام الله علیها

صبر خدا

زینب کبری سلام الله علیها

شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)

:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

خدا از صبر بی پایان خود گل آ فرید، زینب

تو از صلب علی و فاطمه گشتی پدید، زینب

برادر ها و خواهر ها زیاد هستند در عالم

ولی خواهر ، برادر را تویی نور امید، زینب

خدا در دفتر خلقت قلم برداشت یک روزی

میان دفترش با صبر نورت را کشید، زینب

شهیدان اجر دارند ،اجر تو والاتر است بانو

تو همراه حسین ولاله ها گشتی شهید،زینب

شنیدم لحظه ی میلاد در آ غوش او خفتی

گمانم که حسین ابن علی در تو دمید ،زینب

تویی ساره، تویی مریم تویی آسیه ی دوران

نه ! زهرایی که در دامان زهرا پرورید ،زینب

کسی نشناخت جز شاه شهیدان زینب کبری

برای کربلا تنها خدایت برگزید ، زینب

ز داغ ماتمش هر کوچه و بازار را رفتی

ز داغ ماتمش دیدم که قد تو خمید، زینب

به روی نی بدیدی رأس خورشید حقیقت را

به پیش چشم تو رأس اش بُرید ، زینب

میان مقتل و روضه شنیدم خیمه تا مقتل

به دنبال برادر می دوید و می دوید، زینب

میان خوب رویان جهان من هر چه می گردم

خدایم شاهد است مانند تو هرگز ندید ،زینب

تو گشتی قافله سالار بعد از آن وداع سخت

میان خطبه های خود چه میدادی نوید،زینب

میان «ما رأیت الا جمیلا» یت چه سرّی بود

که نسل در نسل به گوش ما رسید ، زینب

؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛

شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)