من یک دیزاینر کمالگرا هستم که دوست دارم همه چیز را بهبود ببخشم
اختلال شخصیت اسکیزویید / بخش هفتم
به عنوان خانواده یا دوست، چگونه فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزویید را بشناسیم و چگونه با او تعامل کنیم؟
به عنوان خانواده و دوستان فردی که بیماری «اختلال شخصیت اسکیزویید» را داره، تشخیص علائم SPD و دانستن نحوه تعامل با فرد، میتونه چالش برانگیز باشد. در اینجا برخی از علائم کلیدی این بیماری وجود داره که باید تشخیص بدین:
۱. ترجیح به گذراندن زمان به تنهایی:
۱.۱. ماهیت این ترجیح:
افراد مبتلا به SPD معمولاً احساس راحتی و رضایت بیشتری در تنهایی دارن. این ترجیح فراتر از یک تمایل ساده است و به یک نیاز عمیق برای انزوا تبدیل میشه. افراد مبتلا به SPD اغلب سرگرمیها، فعالیتها و مشاغلی را انتخاب میکنن که ماهیت انفرادی دارن.
۲.۱. دلایل این ترجیح:
الف) احساس امنیت: تنهایی برای این افراد یک فضای امن ایجاد میکنه که در اون از فشارهای اجتماعی و انتظارات دیگران دور هستن.
ب) کاهش اضطراب: تعاملات اجتماعی میتونه برای افراد مبتلا به SPD اضطرابآور باشه، بنابراین تنهایی راهی برای اجتناب از این اضطرابه.
پ) استقلال: این افراد معمولاً ارزش زیادی برای استقلال قائل هستن و تنهایی به اونها اجازه میده تا بدون دخالت دیگران زندگی کنن.
۳.۱. نحوهٔ بروز این ترجیح:
الف) اجتناب از مهمونیها و دورهمیهای اجتماعی
ب) ترجیح فعالیتهای انفرادی مانند مطالعه، تماشای فیلم یا کار با کامپیوتر
پ) زندگی مستقل و دور از خانواده یا دوستان
ت) عدم تمایل به شرکت در فعالیتهای گروهی در محل کار یا تحصیل
۴.۱. تفاوت با درونگرایی:
این ترجیح فراتر از درونگرایی ساده است. در حالی که افراد درونگرا پس از تعاملات اجتماعی نیاز به زمان تنهایی برای شارژ مجدد دارن، افراد مبتلا به SPD اغلب ترجیح میدن به طور کلی از تعاملات اجتماعی اجتناب کنن.
۵.۱. تأثیر بر زندگی روزمره:
الف) محدودیت در روابط شخصی و حرفهای
ب) دشواری در ایجاد و حفظ دوستیها و روابط عاطفی
ج) ممکنه منجر به انزوای اجتماعی شدید بشه
۶.۱. چالشهای همراه:
الف) ممکنه منجر به احساس تنهایی یا افسردگی در برخی موارد بشه
ب) میتونه باعث محدودیت در فرصتهای شغلی یا تحصیلی بشه
پ) ممکنه درک و پذیرش این رفتار برای خانواده و دوستان دشوار باشه
۷.۱. نکته مهم:
این ترجیح به تنهایی لزوماً به معنای عدم نیاز به ارتباط انسانی نیست! افراد مبتلا به SPD ممکنه در سطوح عمیقتر نیاز به ارتباط داشته باشن، اما در بیان یا پیگیری این نیاز مشکل دارن.
۲. تمایل محدود یا عدم علاقه به روابط نزدیک:
۱.۲. ماهیت این ویژگی:
افراد مبتلا به SPD معمولاً تمایل بسیار کمی به برقراری روابط نزدیک با دیگران دارن. این شامل روابط خانوادگی، دوستیهای صمیمی و روابط عاشقانه میشه.
۲.۲. دلایل این تمایل محدود:
الف) ناراحتی در روابط نزدیک: این افراد اغلب از صمیمیت عاطفی احساس ناراحتی میکنن.
ب) ترجیح استقلال: اونها معمولاً ارزش زیادی برای استقلال و خودکفایی قائل هستن.
پ) محدودیت در تجربه و ابراز احساسات: این افراد ممکنه در درک و بیان احساسات خود مشکل داشته باشن.
۳.۲. نحوهٔ بروز این ویژگی:
الف) عدم تمایل به ازدواج یا داشتن شریک زندگی
ب) نداشتن دوستان نزدیک یا محدود بودن تعداد اونها
پ) ترجیح روابط سطحی و غیر صمیمی در محیط کار یا اجتماع
ت) عدم لذت از فعالیتهای گروهی یا خانوادگی
۴.۲. تفاوت با کمرویی یا اضطراب اجتماعی:
برخلاف افراد کمرو یا مبتلا به اضطراب اجتماعی که ممکنه مشتاق روابط نزدیک باشن اما از اون بترسن، افراد مبتلا به SPD معمولاً تمایلی به این روابط ندارن.
۵.۲. تأثیر بر زندگی روزمره:
الف) زندگی مستقل و اغلب تنها
ب) محدودیت در شبکهٔ حمایت اجتماعی
پ) دشواری در همکاری و کار تیمی در محیطهای شغلی
۶.۲. چالشهای همراه:
الف) ممکنه منجر به انزوای اجتماعی شدید بشه
ب) میتونه باعث سوء تفاهم و عدم درک از سوی دیگران بشه
پ) ممکنه در مواقع نیاز به حمایت عاطفی یا عملی، فرد را با مشکل مواجه کنه
۷.۲. نکات مهم:
الف) این ویژگی لزوماً به معنای عدم نیاز به ارتباط انسانی نیست. برخی افراد مبتلا به SPD ممکنه در سطوح عمیقتر نیاز به ارتباط داشته باشن، اما در بیان یا پیگیری این نیاز مشکل دارن.
ب) برخی افراد مبتلا به SPD ممکنه روابط خیالی یا فانتزیهای پیچیدهای داشته باشن که جایگزین روابط واقعی میشه.
۸.۲. رویکرد درمانی:
درمان این ویژگی معمولاً بر افزایش مهارتهای اجتماعی، بهبود توانایی شناسایی و ابراز احساسات، و کمک به فرد برای یافتن راههای سالم برای برقراری ارتباط متمرکزه.
۳. جدایی عاطفی:
۱.۳. تعریف جدایی عاطفی:
جدایی عاطفی به حالتی اشاره داره که در اون فرد از نظر احساسی از دیگران و حتی از خودش فاصله میگیره. این افراد معمولاً در برقراری ارتباط عاطفی با دیگران و درک یا ابراز احساسات خودشون مشکل دارن.
۲.۳. ویژگیهای جدایی عاطفی:
الف) محدودیت در بیان احساسات
ب) دشواری در درک احساسات دیگران
پ) ظاهر سرد و بیتفاوت
ت) عدم واکنش عاطفی به رویدادهای مثبت یا منفی
۳.۳. دلایل جدایی عاطفی:
الف) مکانیسم دفاعی: ممکنه به عنوان یک روش محافظت از خود در برابر آسیبهای عاطفی عمل کنه.
ب) ناتوانی در پردازش احساسات: برخی افراد ممکنه در شناسایی و مدیریت احساساتشون مشکل داشته باشن.
پ) تجربیات گذشته: آسیبهای عاطفی یا تروما در گذشته میتونه منجر به جدایی عاطفی بشه.
۴.۳. نحوهٔ بروز جدایی عاطفی:
الف) عدم نشان دادن هیجانات قوی مانند خشم، شادی یا غم
ب) دشواری در همدلی با دیگران
پ) ترجیح فعالیتهای انفرادی و اجتناب از روابط نزدیک
ت) عدم لذت بردن از تجربیات معمول که برای دیگران خوشاینده
۵.۳. تأثیر بر زندگی روزمره:
الف) دشواری در ایجاد و حفظ روابط شخصی و حرفهای
ب) مشکلات در محیط کار، به ویژه در مشاغلی که نیاز به تعامل عاطفی دارن
پ) احساس تنهایی و انزوا، حتی اگر فرد آن را بیان نکنه
ت) دشواری در لذت بردن از زندگی و تجربیات روزمره
۶.۳. تفاوت با افسردگی:
جدایی عاطفی میتونه شبیه به علائم افسردگی به نظر برسه، اما تفاوتهایی وجود داره. در افسردگی، فرد معمولاً احساسات منفی رو تجربه میکنه، در حالی که در جدایی عاطفی، فرد ممکنه اصلاً احساسات قوی رو تجربه نکنه.
۷.۳. رویکردهای درمانی:
الف) رواندرمانی: میتونه به فرد کمک کنه تا احساسات خودش رو شناسایی و ابراز کنه.
ب) درمان شناختی-رفتاری (CBT): برای تغییر الگوهای فکری و رفتاری که منجر به جدایی عاطفی میشن.
پ) آموزش مهارتهای اجتماعی: برای بهبود توانایی برقراری ارتباط با دیگران.
ت) مواجهه تدریجی: کمک به فرد برای تجربه تدریجی احساسات در محیطهای امن.
۸.۳. نکات مهم برای اطرافیان:
الف) درک کنید که جدایی عاطفی یک انتخاب آگاهانه نیست و فرد را برای آن سرزنش نکنین!
ب) صبور باشین و انتظارات خودتونو تعدیل کنین.
پ) به مرزهای عاطفی فرد احترام بذارین و برای نزدیکی بیشتر فشار نیارین.
ت) راههای غیرکلامی برای نشان دادن حمایت و درک خود پیدا کنین.
۴. محدوده بیان عاطفی محدود:
۱.۴. تعریف محدوده بیان عاطفی محدود:
این اصطلاح به وضعیتی اشاره داره که در اون فرد توانایی محدودی در نشون دادن احساسات و عواطف خودش داره. این افراد معمولاً طیف محدودی از احساسات رو نشون میدن و ممکنه به نظر برسه که از نظر عاطفی سرد یا بیتفاوتن.
۲.۴. ویژگیهای محدوده بیان عاطفی محدود:
الف) چهرهٔ بیحالت یا کمحالت
ب) تن صدای یکنواخت
پ) عدم استفاده از زبان بدن برای بیان احساسات
ت) واکنشهای عاطفی کم یا نامتناسب با موقعیت
۳.۴. دلایل محدوده بیان عاطفی محدود:
الف) مشکل در شناسایی احساسات درونی
ب) دشواری در ترجمهٔ احساسات به بیان خارجی
پ) ترس از آسیبپذیری یا طرد شدن
ت) الگوهای رفتاری آموخته شده از محیط یا خانواده
۴.۴. نحوهٔ بروز محدوده بیان عاطفی محدود:
الف) عدم نشان دادن شادی یا هیجان در موقعیتهای مثبت
ب) واکنش محدود به خبرهای ناراحتکننده یا غمانگیز
پ) دشواری در ابراز عشق یا محبت به نزدیکان
ت) عدم تغییر حالت چهره در موقعیتهای مختلف عاطفی
۵.۴. تأثیر بر زندگی روزمره:
الف) سوء تفاهم در روابط شخصی و حرفهای
ب) دشواری در ایجاد ارتباط عمیق با دیگران
پ) مشکل در همدلی و درک احساسات دیگران
ت) چالش در موقعیتهای اجتماعی که نیاز به ابراز احساسات دارن
۶.۴. تفاوت با بیاحساسی:
مهمه توجه داشته باشیم که «محدودهٔ بیان عاطفی محدود» به معنای نداشتن احساسات نیست. این افراد ممکنه احساسات درونی داشته باشن، اما در بیان اونها مشکل دارن.
۷.۴. رویکردهای درمانی:
الف) درمان شناختی-رفتاری (CBT): برای شناسایی و تغییر الگوهای فکری که منجر به محدودیت بیان عاطفی میشن.
ب) آموزش مهارتهای اجتماعی: برای بهبود توانایی ابراز احساسات در تعاملات اجتماعی.
پ) درمان مبتنی بر ذهنآگاهی: برای افزایش آگاهی از احساسات درونی.
ت) هنردرمانی یا موسیقیدرمانی: برای کمک به بیان احساسات از طریق روشهای غیرکلامی.
۸.۴. نکات مهم برای اطرافیان:
الف) درک کنین که عدم بیان احساسات لزوماً به معنای بیاهمیت بودن موضوع برای فرد نیست!
ب) از قضاوت و فشار برای ابراز احساسات خودداری کنین.
پ) راههای ارتباطی جایگزین را کشف کنین، مانند نوشتن یا هنر.
ت) صبور باشین و فضای امنی برای ابراز تدریجی احساسات ایجاد کنین.
۹.۴. ارتباط با سایر اختلالات:
محدوده بیان عاطفی محدود میتونه در سایر اختلالات روانی مانند اوتیسم، افسردگی شدید، یا PTSD نیز دیده بشه. بنابراین، تشخیص دقیق توسط متخصص مهمه.
۱۰.۴. نکته مهم در مورد تفاوتهای فرهنگی:
باید توجه داشت که نحوه و میزان بیان احساسات میتواند تحت تأثیر فرهنگ قرار گیرد. آنچه در یک فرهنگ "محدود" تلقی میشود، ممکن است در فرهنگ دیگری طبیعی باشه.
۵. بیتفاوتی نسبت به تحسین یا انتقاد:
۱.۵. تعریف بیتفاوتی نسبت به تحسین یا انتقاد:
این ویژگی به حالتی اشاره داره که در اون فرد واکنش عاطفی قابل توجهی نسبت به تعریف و تمجید یا انتقاد و سرزنش دیگران نشون نمیده. این افراد معمولاً به نظر میرسه که نسبت به نظرات دیگران درباره خودشون بیاعتنا هستن.
۲.۵. ویژگیهای این رفتار:
الف) عدم تغییر در حالت چهره یا رفتار هنگام دریافت تحسین
ب) واکنش محدود یا عدم واکنش به انتقاد
پ) عدم تلاش برای جلب رضایت دیگران
ت) نداشتن انگیزه برای بهبود عملکرد بر اساس بازخورد دیگران
۳.۵. دلایل احتمالی این بیتفاوتی:
الف) جدایی عاطفی از دیگران
ب) اعتماد به نفس درونی قوی و مستقل از نظرات دیگران
پ) عدم اهمیت به روابط اجتماعی
ت) مکانیسم دفاعی برای محافظت از خود در برابر آسیبهای عاطفی
۴.۵. نحوه بروز این بیتفاوتی:
الف) عدم ابراز خوشحالی یا غرور هنگام دریافت تعریف
ب) نشان ندادن ناراحتی یا شرمندگی هنگام دریافت انتقاد
پ) عدم تغییر رفتار یا عملکرد پس از دریافت بازخورد
ت) نداشتن تمایل به جستجوی تأیید یا تحسین دیگران
۵.۵. تأثیر بر زندگی روزمره:
الف) دشواری در پیشرفت در محیطهای کاری که بر بازخورد تأکید دارن
ب) چالش در روابط شخصی که نیازمند پاسخگویی عاطفی هستن
پ) عدم انگیزه برای بهبود مهارتها بر اساس نظرات دیگران
ت) احتمال سوء تفاهم در روابط اجتماعی
۶.۵. تفاوت با اعتماد به نفس سالم:
مهمه توجه داشته باشیم که بیتفاوتی نسبت به تحسین یا انتقاد با اعتماد به نفس سالم متفاوته. افراد با اعتماد به نفس سالم میتونن از تحسین لذت ببرن و از انتقاد سازنده استفاده کنن، در حالی که همچنان ارزش درونی خودشونو حفظ میکنن.
۷.۵. رویکردهای درمانی:
الف) رواندرمانی فردی: برای کمک به فرد در درک و پردازش احساسات خود
ب) درمان شناختی-رفتاری (CBT): برای تغییر الگوهای فکری و رفتاری
پ) آموزش مهارتهای اجتماعی: برای بهبود توانایی درک و پاسخ به بازخورد دیگران
ت) درمان مبتنی بر ذهنآگاهی: برای افزایش آگاهی از واکنشهای درونی به تحسین و انتقاد
۸.۵. نکات مهم برای اطرافیان:
الف) درک کنین که عدم واکنش به تحسین یا انتقاد لزوماً به معنای بیاهمیت بودن نظر شما نیست
ب) از فشار آوردن برای نشان دادن واکنش خودداری کنین
پ) راههای دیگری برای ارتباط و ابراز قدردانی یا نگرانی پیدا کنین
ت) صبور باشین و به تدریج فضایی امن برای ابراز احساسات ایجاد کنین
۹.۵. ارتباط با سایر ویژگیهای شخصیتی:
این ویژگی میتونه با سایر صفات شخصیتی مانند درونگرایی شدید، استقلال فکری، یا حتی خودشیفتگی مرتبط باشه. تشخیص دقیق توسط متخصص میتونه به درک بهتر ریشههای این رفتار کمک کنه.
۱۰.۵. نکته مهم در مورد تفاوتهای فرهنگی:
باید توجه داشت که نحوه واکنش به تحسین و انتقاد میتونه تحت تأثیر فرهنگ قرار بگیره. در برخی فرهنگها، واکنش محدود به تعریف و تمجید میتونه نشونه فروتنی تلقی بشه.
۶. علاقه محدود به تجربیات جنسی:
۱.۶. تعریف علاقه محدود به تجربیات جنسی:
این ویژگی به حالتی اشاره داره که در اون فرد تمایل یا لذت کمی از فعالیتهای جنسی با شریک زندگی تجربه میکنه. این افراد معمولاً علاقه کمی به برقراری روابط جنسی نشون میدن و ممکنه ترجیح بدند از چنین تجربیاتی اجتناب کنن.
۲.۶. ویژگیهای این رفتار:
الف) کمبود یا فقدان میل جنسی
ب) عدم لذت یا رضایت از فعالیتهای جنسی
پ) ترجیح تنهایی به روابط صمیمی جنسی
ت) دشواری در برقراری ارتباط عاطفی در زمینه روابط جنسی
۳.۶. دلایل احتمالی این علاقه محدود:
الف) مشکل در برقراری ارتباط عاطفی با دیگران
ب) ترس از صمیمیت یا آسیبپذیری
پ) تجربیات منفی گذشته یا تروما
ت) تفاوتهای هورمونی یا فیزیولوژیکی
ث) ارزشهای فرهنگی یا مذهبی خاص
۴.۶. نحوه بروز این علاقه محدود:
الف) اجتناب از موقعیتهایی که ممکنه به رابطه جنسی منجر بشه
ب) عدم ابراز تمایل یا پیشنهاد برای فعالیت جنسی
پ) واکنش سرد یا بیتفاوت به پیشنهادات جنسی
ت) ترجیح فعالیتهای غیر جنسی در روابط صمیمی
۵.۶. تأثیر بر زندگی روزمره و روابط:
الف) دشواری در حفظ روابط رمانتیک طولانی مدت
ب) احساس فشار یا استرس در روابطی که انتظارات جنسی دارن
پ) احتمال سوء تفاهم یا ناامیدی در شریک زندگی
ت) چالش در ایجاد صمیمیت عاطفی که اغلب با روابط جنسی همراهه
۶.۶. تفاوت با آسکسوالیتی:
مهمه توجه داشته باشیم که علاقه محدود به تجربیات جنسی لزوماً به معنای آسکسوالیتی (بیجنسی) نیست. افراد آسکسوال معمولاً هیچ جاذبه جنسی را تجربه نمیکنند، در حالی که افراد با علاقه محدود ممکنه گاهی تمایلات جنسی داشته باشن، اما به ندرت یا با شدت کمتر.
۷.۶. رویکردهای درمانی:
الف) رواندرمانی فردی: برای کمک به فرد در درک و پردازش احساسات و تجربیات خود
ب) زوج درمانی: برای کمک به زوجها در یافتن راههای ارتباطی و صمیمیت متناسب با نیازهای هر دو طرف
پ) درمان شناختی-رفتاری (CBT): برای تغییر الگوهای فکری و رفتاری مرتبط با روابط جنسی
ت) درمانهای هورمونی: در صورت وجود مشکلات فیزیولوژیکی
۸.۶. نکات مهم برای شرکای زندگی:
الف) درک کنین که عدم تمایل به رابطه جنسی به معنای عدم علاقه به شما نیست
ب) از فشار آوردن برای فعالیت جنسی خودداری کنین
پ) راههای دیگهای برای ابراز صمیمیت و عشق پیدا کنین
ت) ارتباط باز و صادقانه درباره نیازها و انتظارات داشته باشین
۹.۶. ارتباط با سایر ویژگیهای شخصیتی:
این ویژگی میتونه با سایر صفات شخصیتی مانند درونگرایی شدید، نیاز به فضای شخصی زیاد، یا دشواری در برقراری ارتباط عاطفی مرتبط باشه.
۱۰.۶. نکته مهم در مورد تفاوتهای فرهنگی:
باید توجه داشت که نگرش نسبت به روابط جنسی میتونه تحت تأثیر فرهنگ، مذهب و ارزشهای اجتماعی قرار بگیره. اونچه در یک فرهنگ "محدود" تلقی میشه، ممکنه در فرهنگ دیگهای طبیعی یا حتی مورد احترام باشه.
۱۱.۶. هر فرد مبتلا به SPD منحصر به فرده
این نکته رو در نظر داشته باشین که هر فرد اسکیزویید کاملا منحصر به فرده و ممکنه این ویژگی در فردی کمرنگتر و در فرد دیگر پررنگتر باشه.
۷. آنهدونیا (ناتوانی در تجربه لذت):
۱.۷. تعریف آنهدونیا:
آنهدونیا به ناتوانی یا کاهش قابل توجه در تجربهٔ لذت از فعالیتهایی که معمولاً برای اکثر افراد لذتبخش هستن، اشاره داره. این حالت میتونه شامل عدم لذت از تعاملات اجتماعی، غذا، سرگرمیها، و حتی تجربیات جنسی باشه.
۲.۷. انواع آنهدونیا:
الف) آنهدونیا اجتماعی: عدم لذت از تعاملات اجتماعی
ب) آنهدونیا فیزیکی: عدم لذت از تجربیات حسی مانند لمس یا غذا
پ) آنهدونیا جنسی: عدم لذت از فعالیتهای جنسی
ت) آنهدونیا انگیزشی: کاهش انگیزه برای جستجوی تجربیات لذتبخش
۳.۷. علائم و نشانههای آنهدونیا:
الف) بیتفاوتی نسبت به فعالیتهای قبلاً لذتبخش
ب) احساس خالی بودن یا بیحسی عاطفی
پ) کاهش علاقه به ارتباطات اجتماعی
ت) عدم واکنش به پاداشها یا تشویقها
ث) دشواری در احساس عشق یا دلبستگی
۴.۷. علل احتمالی آنهدونیا:
الف) افسردگی
ب) اسکیزوفرنی
پ) اختلال دوقطبی
ت) اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
ث) اختلالات اضطرابی
ج) مصرف مواد مخدر یا الکل
چ) تغییرات نورولوژیک در مغز
۵.۷. مکانیسمهای مغزی مرتبط با آنهدونیا:
الف) اختلال در سیستم پاداش مغز
ب) کاهش فعالیت در مسیرهای دوپامینرژیک
پ) تغییرات در عملکرد قشر پیشپیشانی و آمیگدال
ت) اختلال در پردازش اطلاعات عاطفی
۶.۷. تأثیر آنهدونیا بر زندگی روزمره:
الف) کاهش کیفیت زندگی
ب) دشواری در حفظ روابط شخصی و اجتماعی
پ) کاهش بهرهوری در کار یا تحصیل
ت) افزایش خطر افکار خودکشی
ث) انزوای اجتماعی
۷.۷. روشهای تشخیص:
الف) مصاحبه بالینی
ب) پرسشنامههای خودگزارشی مانند مقیاس لذت اسنیث-هامیلتون
پ) ارزیابیهای نوروسایکولوژیک
ت) تصویربرداری مغزی در برخی موارد
۸.۷. رویکردهای درمانی:
الف) درمانهای دارویی:
- داروهای ضد افسردگی (مانند SSRIs)
- داروهای آنتیسایکوتیک در موارد مرتبط با اسکیزوفرنی
ب) رواندرمانی:
- درمان شناختی-رفتاری (CBT)
- درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)
- رواندرمانی بین فردی
پ) تحریک مغناطیسی فراجمجمهای (TMS)
ت) تغییرات سبک زندگی:
- ورزش منظم
- رژیم غذایی متعادل
- بهبود کیفیت خواب
۹.۷. استراتژیهای مقابله با آنهدونیا:
الف) تنظیم اهداف کوچک و قابل دستیابی
ب) تلاش برای حفظ روتینهای روزانه
پ) تمرین ذهنآگاهی و مدیتیشن
ت) جستجوی حمایت اجتماعی
ث) ثبت احساسات و تجربیات روزانه
۱۰.۷. تحقیقات جدید و چشماندازهای آینده:
تحقیقات اخیر بر روی درک بهتر مکانیسمهای نوروبیولوژیک آنهدونیا و توسعه درمانهای هدفمندتر متمرکز شده. برخی از زمینههای امیدوارکننده شامل استفاده از تکنیکهای نوروفیدبک، درمانهای مبتنی بر واقعیت مجازی و رویکردهای شخصیسازی شده بر اساس ژنتیک فرده.
۸. مشکل در درک نشانههای اجتماعی:
۱.۸. افراد مبتلا به SPD اغلب در درک و تفسیر نشانههای اجتماعی دچار مشکل هستن. این مشکل میتونه شامل موارد زیر باشد:
الف) دشواری در درک احساسات دیگران
ب) مشکل در تشخیص اشارات کلامی، زبان بدن و حرکات بدن
پ) ناتوانی در تفسیر صحیح نشانههای اجتماعی ظریف
۲.۸. تفاوت با سایر اختلالات:
برخلاف افراد مبتلا به اختلالات طیف اسکیزوفرنی که ممکنه "بیش از حد ذهنیسازی" کنن (یعنی نشانههای اجتماعی را بیش از حد تفسیر کنن)، افراد مبتلا به SPD تمایل دارن نشانههای اجتماعی رو تشخیص ندن یا نادیده بگیرن.
۳.۸. علائم مرتبط با مشکل در درک نشانههای اجتماعی:
الف) بیتفاوتی نسبت به تعاملات اجتماعی
ب) محدودیت در بیان احساسات و تجربیات عاطفی
پ) ترجیح فعالیتهای انفرادی
ت) عدم تمایل به روابط نزدیک
۴.۸. تأثیر بر زندگی روزمره:
مشکل در درک نشانههای اجتماعی در افراد مبتلا به SPD میتونه منجر بشه به:
الف) دشواری در ایجاد و حفظ روابط
ب) چالشهای شغلی، به ویژه در مشاغلی که نیاز به تعامل اجتماعی دارن
پ) انزوای اجتماعی بیشتر
ت) سوء تفاهمهای مکرر در ارتباطات روزمره
۵.۸. مکانیسمهای احتمالی:
علت دقیق SPD و مشکلات مرتبط با درک نشانههای اجتماعی در این اختلال هنوز به طور کامل شناخته نشده. با این حال، برخی فرضیهها شامل:
الف) تفاوتهای نورولوژیک در پردازش اطلاعات اجتماعی
ب) تجربیات اولیه زندگی که منجر به انزوا و عدم تمایل به تعامل اجتماعی شدن
پ) عوامل ژنتیکی که ممکنه بر توانایی پردازش اطلاعات اجتماعی تأثیر بگذارن
۶.۸. رویکردهای درمانی:
درمان مشکل در درک نشانههای اجتماعی در افراد مبتلا به SPD میتونه چالشبرانگیز باشه، چون این افراد اغلب تمایلی به تغییر ندارن. با این حال، برخی رویکردها میتونن مفید باشن:
الف) درمان شناختی-رفتاری (CBT) برای بهبود مهارتهای اجتماعی
ب) آموزش مهارتهای اجتماعی با تمرکز بر تشخیص و تفسیر نشانههای اجتماعی
پ) درمانهای حمایتی برای کمک به فرد در مدیریت استرس ناشی از تعاملات اجتماعی
ت) در برخی موارد، دارودرمانی ممکنه برای کاهش اضطراب اجتماعی یا علائم همراه تجویز بشه
۷.۸. نکات مهم برای افراد مبتلا و اطرافیان:
الف) درک اینکه مشکل در تشخیص نشانههای اجتماعی بخشی از اختلاله و نه یک انتخاب عمدی
ب) ایجاد محیطی امن و غیر قضاوتکننده برای تمرین مهارتهای اجتماعی
پ) تشویق به شرکت در فعالیتهای اجتماعی کنترل شده و تدریجی
ت) استفاده از روشهای ارتباطی مستقیم و صریح در تعامل با فرد مبتلا به SPD
۹. تمایل به روشنفکری کردن احساسات به جای ابراز آنها:
این یک ویژگی مهم در افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزویید است. این رفتار به چند دلیل و به شکلهای مختلف بروز میکنه:
۱.۹. فاصله گذاری عاطفی:
افراد مبتلا به SPD تمایل دارند از احساسات خود فاصله بگیرن. به جای تجربهٔ مستقیم و ابراز احساسات، اونها ترجیح میدن احساسات را به صورت انتزاعی و عقلانی تحلیل کنن. این روش به اونها کمک میکنه تا از درگیری عاطفی عمیق اجتناب کنن.
۲.۹. محدودیت در ابراز هیجانات:
یکی از ویژگیهای اصلی SPD، محدود بودن طیف احساسات و هیجانهای ابراز شده در روابط بین فردیه. روشنفکری کردن احساسات، راهی برای مدیریت این محدودیته.
۳.۹. حفظ کنترل:
با تبدیل احساسات به افکار و تحلیلهای منطقی، افراد مبتلا به SPD احساس کنترل بیشتری بر تجربیات عاطفی خودشون دارن. این روش به اونها کمک میکنه تا از آسیبپذیری عاطفی که ممکنه در روابط نزدیک تجربه کنن، اجتناب کنن.
۴.۹. مکانیسم دفاعی:
روشنفکری کردن احساسات میتونه به عنوان یک مکانیسم دفاعی عمل کنه. این روش به افراد مبتلا به SPD اجازه میده تا از مواجههٔ مستقیم با احساسات دشوار یا پیچیده اجتناب کنن.
۵.۹. چالش در شناسایی و بیان احساسات:
افراد مبتلا به SPD ممکنه در شناسایی و بیان احساسات خودشون مشکل داشته باشن. تحلیل عقلانی احساسات میتونه راهی برای پردازش تجربیات عاطفی باشه، بدون اینکه مجبور باشن اونا رو مستقیم بیان کنن.
۶.۹. حفظ فاصله در روابط:
با تبدیل احساسات به بحثهای عقلانی، افراد مبتلا به SPD میتونن از ایجاد صمیمیت عاطفی در روابط اجتناب کنن. این رفتار با تمایل اونها به حفظ فاصله عاطفی و اجتماعی همخوانی داره.
۷.۹. پردازش درونی:
روشنفکری کردن احساسات میتونه نشاندهنده تمایل این افراد به پردازش درونی تجربیات عاطفی باشه. اونها ممکنه ترجیح بدند احساساتشون رو به تنهایی و در ذهن خودشون بررسی کنن، به جای اینکه اونها را با دیگران به اشتراک بذارن.
دو نکته:
الف) اینها فقط برخی از علائم هستن و تشخیص رسمی اسکیزویید فقط توسط یک متخصص سلامت روان انجام میشه.
ب) افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزویید در عملکرد روزانهشون هیچ مشکلی ندارن و میتونن به خوبی عمل کنن.
حالا که علائم رو با هم مرور کردیم درباره شیوهٔ تعامل با فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید صحبت کنیم. این پیشنهادات برای دوستان و خانواده فرد دارای SPD مفید و کاربردیه:
۱. به حد و مرزها احترام بذارید:
اونها برای تنهایی خود ارزش قائل هستن و ممکنه به فضای شخصی بیشتری نسبت به دیگران نیاز داشته باشن؛ نیاز فرد به فضا، تنهایی و استقلال رو درک کرده و به آن احترام بذارین. فرد SPD رو به تعاملات اجتماعی یا نزدیکی فیزیکی مجبور نکنین. با همدلی و احترام به فرد SPD نزدیک بشین و از رفاه عاطفی او مراقبت کنین. درک کنید که مسئولیت "تعمیر" یا تغییر فرد اسکیزویید بر عهدهٔ شما نیست.
۲. صبور باشید:
ایجاد اعتماد و راحتی زمان میبره. اجازه بدید رابطه با سرعتی پیش بره که فرد مبتلا به SPD احساس راحتی کنه. با گوش دادن فعال و تأیید احساسات و تجربیاتش سعی کنید اونو درک کنین. به اونها زمان و فضا بدین تا احساس راحتی کنن.
۳. واضح ارتباط برقرار کنید:
از ارتباط مستقیم و واضح استفاده کنین. از اشارههای ظریف یا انتظار داشتن درک نشانههای اجتماعی توسط شخص SPD خودداری کنین. همچنین از مبهم یا بیش از حد احساساتی بودن در ارتباط خودداری کنین. اونها از ارتباط مستقیم و بدون عواطف قدردانی میکنن.
۴. تمرکز بر علایق مشترک:
در تعامل با فرد SPD در فعالیتها یا بحثهایی شرکت کنید که با علایق او همسو باشه، این میتونه به ایجاد یک محیط راحت برای تعامل کمک کنه. سعی کنید بر فعالیتهایی که فرد اسکیزویید از اونها لذت میبره تمرکز کنین که به ارتباط عاطفی عمیق نیاز ندارن. همچنین میتونین اونو به پیوستن به گروههای اجتماعی یا شرکت در فعالیتهای مرتبط با علایقش تشویق کنین.
۵. رفتار فرد SPD را شخصی نگیرید:
درک کنین که عدم ابراز عاطفی یا عدم تمایل به نزدیکی، یک مساله شخصی نیست و فرد SPD شما رو طرد نمیکنه، بلکه این رفتار یکی از ویژگیهای این اختلاله. از فرضیات درباره احساسات یا انگیزههای فرد اسکیزویید پرهیز کنین.
۶. حمایت کردن بدون فشار:
به فرد SPD اجازه بدید بدونه که در صورت نیاز به حمایت، در دسترس هستین، اما اگه راحت نیست، اونو وادار به حرف زدن، معاشرت و تعامل نکنین. فرد اسکیزویید رو برای شرکت در فعالیتهای اجتماعی یا به اشتراک گذاشتن احساساتش تحت فشار قرار ندین، در عوض فرصتهایی برای ارتباطات اجتماعی در محیط کم فشار برای او فراهم کنین. به اونها بگین که در کنارشون هستین.
۷. به دیدگاه اونها احترام بذارید:
درک کنین که روش فرد SPD برای تجربهٔ جهان معتبره، حتی اگه با روش شما متفاوت باشه. چالشهای منحصربهفردی که فرد اسکیزویید در تعامل اجتماعی داره را بپذیرین. با پرسیدن سؤالات باز فرد رو تشویق به اشتراکگذاری افکار و احساساتش کنین.
۸. تشویق به کمک حرفهای (در صورت نیاز):
اصولا عملکرد افراد SPD به شکلی نیست که احساس کنین نیاز به دریافت کمک حرفهای دارن اما اگه رفتار اونها باعث ناراحتی خودشون یا دیگران میشه، به آرامی و دوستانه اونها رو به دریافت کمک حرفهای تشویق کنین. اگر اونها آماده هستن، به دنبال کمک از یک متخصص سلامت روانی باشین که میتونه حمایت و درمان مناسب ارائه بده.
به یاد داشته باشین، در حالی که این استراتژیها میتونن مفید باشن، هر فرد مبتلا به SPD منحصر به فرده. اونچه بهتر عمل میکنه ممکنه از فردی به فرد دیگه متفاوت باشه، و همیشه مهمه که در مورد اولویتها و مرزها، آشکارا ارتباط برقرار کنین. مهمه که حمایت کنین و درک کنین. اگه نگران سلامتی اونها هستین، اونها رو تشویق کنین که به دنبال کمک حرفهای باشن.
همچنین «افراد مبتلا به SPD عمداً سرد یا دوریگزین نیستن»، بلکه «به دلیل مشکلات عاطفی اساسی در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارن». مهمه به یاد داشته باشیم که این رفتار نه از روی بیعلاقگی یا سردی عمدی، بلکه بخشی از مکانیسمهای سازگاری این افراد با دنیای اطرافشونه.
من سامان هستم و در پست بعدی به بررسی چگونگی تشخیص اختلال شخصیت اسکیزویید توسط هر فرد میپردازم.
پ.ن.۱: من روانشناس یا متخصص اختلالات شخصیتی نیستم. من صرفا تجربیات و مطالعات خودم رو با شما به اشتراک میذارم. به امید اینکه کمک کننده باشه.
پ.ن.۲: این مطالب با همکاری ابزارهای هوش مصنوعی گردآوری و توسط من ویرایش و تدوین شده است.
برخی از منابع:
- Conversation with Chat Smith (GPT-4)
- Conversation with Google Gemini
- Conversation with Microsoft Copilot (GPT-4)
- Conversation with Claude in Morphic.sh
- https://www.msdmanuals.com
- https://www.merckmanuals.com
- https://en.wikipedia.org
- https://www.healthgrades.com
- https://www.ncbi.nlm.nih.gov
- https://my.clevelandclinic.org
- https://www.businessinsider.com
- https://www.helpguide.org
تاریخ انتشار بخش هفتم: ۲۷ مرداد ۱۴۰۳
راههای ارتباطی با من:
ایمیل: samanvaziri89@gmail.com
لینکداین: https://www.linkedin.com/in/iamvaziri
تلگرام: https://telegram.me/iamvaziri
ایکس (توییتر): https://twitter.com/samanvaziri89
اینستاگرام: https://instagram.com/vazirithedesigner
مطلبی دیگر از این انتشارات
اختلال شخصیت اسکیزویید / بخش اول
مطلبی دیگر از این انتشارات
اختلال شخصیت اسکیزویید / بخش ششم
مطلبی دیگر از این انتشارات
اختلال شخصیت اسکیزویید / بخش چهارم