ایران بهشت پولدارهاست!

تنوع در لغت به معنای گوناگونی است. و نیز تمرینی کیفت‌مند از دربرگیری و درگیرکردن انسان‌ها با طیف وسیعی از زمینه‌های متفاوت اجتماعی، قومی، نژادی با گرایش‌های جنسی متفاوت و ... را در بر می‌گیرد. تنوع‌زیستی نیز ترکیبی است که گوناگونی حیات بر زمین را توصیف می‌کند. تنوع‌زیستی بر تمامی موجودات زنده از گیاهان و جانوران تا انسان اشاره دارد. هرگونه‌ی زیستی در یک اکوسیستم نقشی منحصر به فرد ایفا می‌کند و سبب افزایش بهره‌وری آن می‌شود. تنوع فرهنگی و زیستی خلاقیت به دنبال دارد؛ احساس تعلق افراد یک جامعه را افزایش می‌دهد؛ تحمل و فهم متقابل میان فرهنگ‌‌ها و عقاید گوناگون را ارتقا می‌بخشد؛ همچنین اجتماع از طریق تجربیات مشترک میان انسان‌های متفاوت غنا می‌یابد. اقتصاد شکوفا می‌شود و بسیاری مزایای دیگر پدید می‌آید.

با افزایش جمعیت در شهرهای معاصر و کنار هم قرار گرفتن تنوعی از فرهنگ‌ها،‌ عقاید و ... ناچار بسیاری از فعالیت‌های جمعی که در بستر فضاهای خصوصی شکل می‌گرفت در بستر فضاهای اشتراکی و عمومی شکل می‌گیرند. به عنوان مثال پارک‌ها به جای باغ‌های خصوصی،‌ استخرهای عمومی، سالن‌های ورزشی عمومی و غیره.

اما در شهرهای امروز ایران با این گستره از تنوع سرزمینی،‌ تنوع زیستی و فرهنگی تا چه حد مجال بروز و ظهور دارد؟با اندکی دقت به آنچه در مناظر هر روزه‌ مان تجربه می‌کنیم، این میزان بسیار کم است. این حجم از منع‌شدگی از بروز تنوع و از میان بردنش و اجبار به هم‌شکلی در تمامی سطوح تبعات بیشماری به دنبال دارد. نخست، تمامی مزایایی که پیش‌تر گفته شد را از دست می‌دهیم؛ دوم، احساس سرخوردگی و تردشدگی برای بخش قابل توجهی از جامعه؛ سوم،‌ در چنین شرایطی انسان ایرانی می‌کوشد هرآنچه می‌تواند و تا آنجا که شرایط اقتصادی‌اش اجازه می‌دهد فعالیت‌‌های قابل رخداد در عرصه‌های عمومی را به مالکیت خصوصی درآورد. به‌عنوان مثال دست‌یابی به خانه‌های بزرگتر برای میهمانی‌های بزرگتر، حال آنکه بسیاری از ما اگر می‌توانستیم آنطور که در خانه میهمانی می‌دهیم در مکانی نزدیک به خانه‌مان میهمانی بدهیم نیازی به خانه بزرگتر نداشتیم. یا اینکه برای تماشای یک کنسرت از خواننده ایرانی محبوب بسیاری از ایرانیان به صنعت توریسم کشورهای همسایه سود می‌رسانیم. من پدرهای زیادی را می‌شناسم که برای استخر رفتن با دختربچه‌هایشان، استخرهای خصوصی تملک کرده‌اند. همگی عروس و دامادهای زیادی می‌شناسیم که می‌توانستند عکس‌های عروسی‌شان را به سادگی و به رایگان در بوستان‌های شهر بگیرند اما به‌ناچار هزینه‌های گزافی خرج لوکیشن‌های خصوصی می‌کنند. از این دست مثال‌ها زیادند. این تشویق به و حمایت از هم‌شکلی و عدم تحمل سبک‌های متفاوت زندگی در یک محیط شهری معاصر دو مشکل عمده دارد:‌ افزایش هزینه‌های اولیه‌ی یک زندگی معمولی و شاد و تخریب گسترده‌ی محیط‌زیست. این آسیب‌ها برای شهروندان کم‌درآمد و محروم دوچندان است. چراکه قادر به تبدیل فضاهای عمومی به خصوصی نیستند و هر روز سرخورده‌تر و غمگین‌تر خواهند شد. این است که در این سرزمین اگر پول داشته باشی می‌توانی حتی جنگل را مال خود کنی و در آن به هر نحو میهمانی بگیری اگر هم پول نداشته باشی محکوم به یکی از مدل‌های محدود زندگی از پیش ترسیم‌شده خواهی بود.